۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حسن انوشه' به 'حسن انوشه') |
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
تاكنون فقط دو نسخه خطى از اين كتاب كشف گرديده كه در كتابخانههاى كمبريج و آكسفورد انگلستان نگهدارى مىشوند. تاريخ نگارش نسخه قديمى آن مربوط به سال 930 يا 903 مىباشد زيرا آنچه اكنون پس از سالها بر روى جلد آن مىتوان خواند عدد 93 است كه احتمالا نقطهاى از آن حذف گرديده زيرا تاريخ 93 هجرى براى نگارش اين كتاب بىمورد است. نسخه بعدى در سال 1196 هجرى نوشته شده كه در واقع نسخه بدل همان نسخه نخستين محسوب مىشود. هر دو نسخه مقدارى نواقص و افتادگىهايى دارد كه كار تصحيح كتاب را با مشكل مواجه مىساخته است. لذا فصلهاى متفاوتى از آن كه مربوط به موضوع تحقيق محققين مختلف بوده است بر حسب ضرورت به طور جداگانه چاپ گرديده است. نخستين بار بار تولد، محقق روسى قسمتى از فصل «اندر معارف و انساب تركان» را در كتابى به عنوان شرح سفرى در آسياى مركزى به انديشه علمى در سال 1894 با ترجمه روسى چاپ كرده است. قسمتهاى ديگر زين الاخبار كه مربوط به تاريخ خراسان مىشود مجددا توسط محقق مزبور در كتاب تركستان پيش از دوره مغول در سال 1898 چاپ گرديد. مدتها بعد در سال 1928 قسمتى ديگر از اين كتاب كه مربوط به تاريخ طاهريان مىشود از فصل «اخبار امراى خراسان» توسط محمد ناظم هندى در برلين و سالها بعد در ايران چاپ گرديد. بخشى ديگر از آن كتاب را كه مربوط به عيدها و جشنها و رسمهاى مغان بود مجله سخن در سال 1325 چاپ نمود. در سال 1333 مرحوم [[نفیسی، سعید|سعيد نفيسى]] از فصل مربوط به ملوك ساسانيان تا پايان باب هفتم يعنى تا فصل «اندر استخراج تاريخها از يكديگر» چاپ و منتشر نمود. سرانجام دانشمندى افغانى به نام عبد الحى حبيبى كار دشوار تصحيح تمام كتاب را به عهده گرفت و بسيار دقيق و محققانه همراه با حاشيههاى ارزنده در سال 1346 در كابل به چاپ رساند. وى با توجه به چاپهاى قسمتهاى مختلف آن، از روى دو نسخه مكشوفه شروع به تصحيح نمود و از منابع ديگر مربوط به آن عصر از جمله آثار ابو ريحان بيرونى درجه صحت كار خويش را بالا برد. گرديزى، عبد الحى: تاريخ گرديزى، به تصحيح و تحشيه عبد الحى حبيبى، انتشارات دنياى كتاب، تهران، 1363، صص 25-5 | تاكنون فقط دو نسخه خطى از اين كتاب كشف گرديده كه در كتابخانههاى كمبريج و آكسفورد انگلستان نگهدارى مىشوند. تاريخ نگارش نسخه قديمى آن مربوط به سال 930 يا 903 مىباشد زيرا آنچه اكنون پس از سالها بر روى جلد آن مىتوان خواند عدد 93 است كه احتمالا نقطهاى از آن حذف گرديده زيرا تاريخ 93 هجرى براى نگارش اين كتاب بىمورد است. نسخه بعدى در سال 1196 هجرى نوشته شده كه در واقع نسخه بدل همان نسخه نخستين محسوب مىشود. هر دو نسخه مقدارى نواقص و افتادگىهايى دارد كه كار تصحيح كتاب را با مشكل مواجه مىساخته است. لذا فصلهاى متفاوتى از آن كه مربوط به موضوع تحقيق محققين مختلف بوده است بر حسب ضرورت به طور جداگانه چاپ گرديده است. نخستين بار بار تولد، محقق روسى قسمتى از فصل «اندر معارف و انساب تركان» را در كتابى به عنوان شرح سفرى در آسياى مركزى به انديشه علمى در سال 1894 با ترجمه روسى چاپ كرده است. قسمتهاى ديگر زين الاخبار كه مربوط به تاريخ خراسان مىشود مجددا توسط محقق مزبور در كتاب تركستان پيش از دوره مغول در سال 1898 چاپ گرديد. مدتها بعد در سال 1928 قسمتى ديگر از اين كتاب كه مربوط به تاريخ طاهريان مىشود از فصل «اخبار امراى خراسان» توسط محمد ناظم هندى در برلين و سالها بعد در ايران چاپ گرديد. بخشى ديگر از آن كتاب را كه مربوط به عيدها و جشنها و رسمهاى مغان بود مجله سخن در سال 1325 چاپ نمود. در سال 1333 مرحوم [[نفیسی، سعید|سعيد نفيسى]] از فصل مربوط به ملوك ساسانيان تا پايان باب هفتم يعنى تا فصل «اندر استخراج تاريخها از يكديگر» چاپ و منتشر نمود. سرانجام دانشمندى افغانى به نام عبد الحى حبيبى كار دشوار تصحيح تمام كتاب را به عهده گرفت و بسيار دقيق و محققانه همراه با حاشيههاى ارزنده در سال 1346 در كابل به چاپ رساند. وى با توجه به چاپهاى قسمتهاى مختلف آن، از روى دو نسخه مكشوفه شروع به تصحيح نمود و از منابع ديگر مربوط به آن عصر از جمله آثار ابو ريحان بيرونى درجه صحت كار خويش را بالا برد. گرديزى، عبد الحى: تاريخ گرديزى، به تصحيح و تحشيه عبد الحى حبيبى، انتشارات دنياى كتاب، تهران، 1363، صص 25-5 | ||
گرديزى قسمت اول از كتاب تاريخ خويش را به مسائل عمومى تاريخ ايران اختصاص داده و به سبك و شيوه تواريخ عمومى، تاريخ عالم را از اولين پادشاهان داستانى ايران آغاز كرده است. گرديزى همه عالم و جهان را ايران ميدانست: «اندر قديم رسم ديگرگون بود. از روزگار افريدون تا گاه اردشير بابكان، مر همه جهان را يك سپاه سالار بودى. و چون اردشير بيامد، جهان را چهار سپاه سالار كرد: يكى خراسان، دو ديگر مغرب، سوم نيمروز، چهارم آذربايجان. »همان، ص 211 | گرديزى قسمت اول از كتاب تاريخ خويش را به مسائل عمومى تاريخ ايران اختصاص داده و به سبك و شيوه تواريخ عمومى، تاريخ عالم را از اولين پادشاهان داستانى ايران آغاز كرده است. گرديزى همه عالم و جهان را ايران ميدانست: «اندر قديم رسم ديگرگون بود. از روزگار افريدون تا گاه اردشير بابكان، مر همه جهان را يك سپاه سالار بودى. و چون اردشير بيامد، جهان را چهار سپاه سالار كرد: يكى خراسان، دو ديگر مغرب، سوم نيمروز، چهارم آذربايجان.»همان، ص 211 | ||
و در جاى ديگر مىنويسد: «و چون وى (اسكندر) بمرد، جهان بى شاه بماند. »3- همان، ص 59 پس از آن ضمن اشاره به حمله اسكندر از ملوك اشكانى و ساسانى به اختصار ياد كرده است. | و در جاى ديگر مىنويسد: «و چون وى (اسكندر) بمرد، جهان بى شاه بماند.»3- همان، ص 59 پس از آن ضمن اشاره به حمله اسكندر از ملوك اشكانى و ساسانى به اختصار ياد كرده است. | ||
همين شيوه همچنان ادامه يافته و مؤلف ضمن ذكر مختصرى از وقايع ايام خلفاى راشدى جداولى از خلفاى اموى و عباسى ترسيم نموده و تاريخ ايشان را همراه با قوت و ضعف آن در مقاطع مختلف تا عصر خويش بيان نموده است. در اين فصول اشارات پراكندهاى پيرامون قيامهاى علويان و خوارج و همچنين قيامهاى ابو مسلم و مازيار و بابك خرم دين و... مىتوان يافت. | همين شيوه همچنان ادامه يافته و مؤلف ضمن ذكر مختصرى از وقايع ايام خلفاى راشدى جداولى از خلفاى اموى و عباسى ترسيم نموده و تاريخ ايشان را همراه با قوت و ضعف آن در مقاطع مختلف تا عصر خويش بيان نموده است. در اين فصول اشارات پراكندهاى پيرامون قيامهاى علويان و خوارج و همچنين قيامهاى ابو مسلم و مازيار و بابك خرم دين و... مىتوان يافت. |
ویرایش