۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كرمان' به 'کرمان') |
جز (جایگزینی متن - 'مرتضى مدرس گيلانى' به 'مرتضى مدرس گيلانى ') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
تاريخ نگارستان، نوشته احمد بن محمد غفارى كاشانى، تصحيح مرتضى مدرس گيلانى اين كتاب، در بر دارنده تاريخى فارسى، آميخته با داستانها و حكايتهاى كمياب تاريخ اسلام و ايران به شمار مىآيد كه در 959 هجرى به نام شاه طهماسب اول صفوى نوشته شده است. انگيزه وى را از نوشتن تاريخ نگارستان، جستوجوى علتهاى فراز و فرود سلسلهها با توجه به رويدادها و روايتهاى تاريخى روزگار آنها مىتوان دانست. نويسنده اين كتاب كه خود مردى شاعر و خطاط و مترسلى توانا بود، در دستگاه سام ميرزا صاحب تحفه سامى و فرزند شاه اسماعيل مىزيست و در دو كتاب تاريخىاش؛ يعنى تاريخ نگارستان و تاريخ جهانآرا، مطالبى فشرده و پرداخته در باره نقاشان و خطاطان نوشت. | تاريخ نگارستان، نوشته احمد بن محمد غفارى كاشانى، تصحيح [[مدرس گیلانی، مرتضی|مرتضى مدرس گيلانى]] اين كتاب، در بر دارنده تاريخى فارسى، آميخته با داستانها و حكايتهاى كمياب تاريخ اسلام و ايران به شمار مىآيد كه در 959 هجرى به نام شاه طهماسب اول صفوى نوشته شده است. انگيزه وى را از نوشتن تاريخ نگارستان، جستوجوى علتهاى فراز و فرود سلسلهها با توجه به رويدادها و روايتهاى تاريخى روزگار آنها مىتوان دانست. نويسنده اين كتاب كه خود مردى شاعر و خطاط و مترسلى توانا بود، در دستگاه سام ميرزا صاحب تحفه سامى و فرزند شاه اسماعيل مىزيست و در دو كتاب تاريخىاش؛ يعنى تاريخ نگارستان و تاريخ جهانآرا، مطالبى فشرده و پرداخته در باره نقاشان و خطاطان نوشت. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
نويسنده به گفته خودش، براى نوشتن اين كتاب از منابع معتبرى همچون [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]]، مروج الذهب مسعودى، مطلع السعدين عبد الرزاق سمرقندى، روضه الصفا، نوشته مير خواند و حبيب السير خواند مير بهره برده و كوشيده است كه اثرش به كتابهاى در بر دارنده افسانه بدل نشود، بلكه با تأكيد بر خصال نيك انسانى، آموزنده و اخلاقى باشد. بارى، وى از لغزشها و خطاهاى برخى از منابع كتابش پرهيز نكرده و بدانها دچار شده است. | نويسنده به گفته خودش، براى نوشتن اين كتاب از منابع معتبرى همچون [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]]، مروج الذهب مسعودى، مطلع السعدين عبد الرزاق سمرقندى، روضه الصفا، نوشته مير خواند و حبيب السير خواند مير بهره برده و كوشيده است كه اثرش به كتابهاى در بر دارنده افسانه بدل نشود، بلكه با تأكيد بر خصال نيك انسانى، آموزنده و اخلاقى باشد. بارى، وى از لغزشها و خطاهاى برخى از منابع كتابش پرهيز نكرده و بدانها دچار شده است. | ||
اين كتاب نخست در 1245 (1829م) به كوشش جورج جرويس در بمبئى هند چاپ شد و مرتضى مدرس | اين كتاب نخست در 1245 (1829م) به كوشش جورج جرويس در بمبئى هند چاپ شد و [[مدرس گیلانی، مرتضی|مرتضى مدرس گيلانى]] ، ذيلى در باره تاريخ صفويه تا پايان سلطنت قاجار بر آن افزود و در 1341ش در تهران چاپش كرد. ترجمهاى تركى از تاريخ نگارستان در كتابخانه بريتانيا هست كه بخشهايى از آن، در نوشتههاى شمارى از مستشرقان نقل شده است. | ||
مصحح كتاب، با اشاره به سودمندىهاى تاريخخوانى و تاريخدانى و نقل گفتههايى از مورخان و دانشمندان در اين باره، فهرست بلندى از منابع تاريخ نگارستان و سياههاى از واژگان مغولى به كار رفته در آن عرضه مىكند و سپس لغزشها و خطاهاى نويسنده را در اين كتاب بر مىشمرد. وى همچنين از فرجام اين كتاب و پيشينه و توانايىهاى نويسندهاش سخن مىگويد و در پايان، «متمم» يا «تذييلى» بر اثر او مىافزايد. اين متمم، تاريخ صفويان را تا روزگار برپايى جنبش مشروطه در بر دارد.. اين نسخه از تاريخ نگارستان، هيچ پانوشت و نمايهاى ندارد و فهرست عنوانهايش در پايان آن آمده است. | مصحح كتاب، با اشاره به سودمندىهاى تاريخخوانى و تاريخدانى و نقل گفتههايى از مورخان و دانشمندان در اين باره، فهرست بلندى از منابع تاريخ نگارستان و سياههاى از واژگان مغولى به كار رفته در آن عرضه مىكند و سپس لغزشها و خطاهاى نويسنده را در اين كتاب بر مىشمرد. وى همچنين از فرجام اين كتاب و پيشينه و توانايىهاى نويسندهاش سخن مىگويد و در پايان، «متمم» يا «تذييلى» بر اثر او مىافزايد. اين متمم، تاريخ صفويان را تا روزگار برپايى جنبش مشروطه در بر دارد.. اين نسخه از تاريخ نگارستان، هيچ پانوشت و نمايهاى ندارد و فهرست عنوانهايش در پايان آن آمده است. |
ویرایش