۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هـ' به 'ه') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
| (۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۹: | خط ۹: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = | | زبان = | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره =DSR ۱۳۱۳/ب۹ت۴ | ||
| موضوع = | | موضوع =مشاهیر, -- سرگذشتنامه, -- ایران, -- قرن ۱۳ق.,تاریخنویسی -- ایران -- تاریخ -- قرن ۱۳ق., تالش -- تاریخ -- قرن ۱۳ق. | ||
|ناشر | |ناشر | ||
| ناشر =مورخان | | ناشر =مورخان | ||
| خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
| سال نشر =1397 | | سال نشر =1397 | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE.....AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE......AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ = | | چاپ = | ||
| شابک =9ـ0ـ99230ـ622ـ978 | | شابک =9ـ0ـ99230ـ622ـ978 | ||
| خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
این سبک تاریخنویسی از سده سوم هجری به بعد کاملاً رواج داشته و در دورههای بعد نیز تداوم یافته است. مورخان ایرانی، آثاری متعدد در اینباره پدید آوردهاند که با وجود در دستنبودن آنها، برخی از این تواریخ برجای مانده است. تاریخ محلی که از آن به تاریخ منطقهای، شهرستانی، تاریخ ولایات و حتی تاریخ اجتماعی تعبیر میشود، با انگیزههایی گوناگون همچون حب وطن، تفاخر محلی، خواست و تشویق حکومتگران محلی، علاقۀ شخصی و یادگار گذاشتن اثری از خود برای عبرت دیگران و اهدافی اینچنین، غالبا توسط مورخان بومی و محلی، برای نشان دادن جایگاه یک منطقه یا شهر در دورهای ویژه یا دورههای تاریخی به نگارش درآمدهاند. اینگونه تاریخنویسی، زیرگونههایی متعدد را دربرمیگیرد؛ زیستبومنگاری (تاریخ و جغرافیای یک مکان، شهر و منطقه خاص ـ شهرشناسی)، نامنگاری محلی (طبقات رجال و تراجم احوال یک ناحیه)، زماننگاری محلی (تاریخ فرمانروایان و امرا و حکومتهای محلی)، فتوحنگاری شهرها، مزارنویسی یا مزارات (عرفا و صوفیان)، یادداشتنویسی (درباره اوضاع یک شهر)، سفرنامهنویسی (در مسافرت به یک شهر یا ناحیه)، ایلپژوهی (تاریخ ایلات و طوایف یک ناحیه) از آن جملهاند. | این سبک تاریخنویسی از سده سوم هجری به بعد کاملاً رواج داشته و در دورههای بعد نیز تداوم یافته است. مورخان ایرانی، آثاری متعدد در اینباره پدید آوردهاند که با وجود در دستنبودن آنها، برخی از این تواریخ برجای مانده است. تاریخ محلی که از آن به تاریخ منطقهای، شهرستانی، تاریخ ولایات و حتی تاریخ اجتماعی تعبیر میشود، با انگیزههایی گوناگون همچون حب وطن، تفاخر محلی، خواست و تشویق حکومتگران محلی، علاقۀ شخصی و یادگار گذاشتن اثری از خود برای عبرت دیگران و اهدافی اینچنین، غالبا توسط مورخان بومی و محلی، برای نشان دادن جایگاه یک منطقه یا شهر در دورهای ویژه یا دورههای تاریخی به نگارش درآمدهاند. اینگونه تاریخنویسی، زیرگونههایی متعدد را دربرمیگیرد؛ زیستبومنگاری (تاریخ و جغرافیای یک مکان، شهر و منطقه خاص ـ شهرشناسی)، نامنگاری محلی (طبقات رجال و تراجم احوال یک ناحیه)، زماننگاری محلی (تاریخ فرمانروایان و امرا و حکومتهای محلی)، فتوحنگاری شهرها، مزارنویسی یا مزارات (عرفا و صوفیان)، یادداشتنویسی (درباره اوضاع یک شهر)، سفرنامهنویسی (در مسافرت به یک شهر یا ناحیه)، ایلپژوهی (تاریخ ایلات و طوایف یک ناحیه) از آن جملهاند. | ||
یکی از این تاریخنگاریهای محلی کتاب ارزشمند تذکره سعیدیه یا تاریخ میرحسنخان است. تذکرۀ سعیدیه یا تاریخ خانوادۀ میر عباسقلیخان و میر قرهخان نوشتۀ [[بیگ برادگاهی، سعید بن کاظم|سعید بن کاظم بیگ برادگاهی لنکرانی]] است. این کتاب در سالهای 7ـ1286 | یکی از این تاریخنگاریهای محلی کتاب ارزشمند تذکره سعیدیه یا تاریخ میرحسنخان است. تذکرۀ سعیدیه یا تاریخ خانوادۀ میر عباسقلیخان و میر قرهخان نوشتۀ [[بیگ برادگاهی، سعید بن کاظم|سعید بن کاظم بیگ برادگاهی لنکرانی]] است. این کتاب در سالهای 7ـ1286 ه.ق نوشته شده و دربارۀ تاریخ، جغرافیا، جامعهشناسی، سرگذشت برخی از دانشمندان و... منطقۀ نمین، ویلکیج، تالش، مغان و... است. این اثر دربارۀ بسیاری از نقاط همچون لنکران، آستارا، اسالم، کرگانرود، ویلکیج، مین، زووند، دریغ، اجارود، دشتوند، اولوف، مغان و بالارود به تفصیل سخن گفته و با وجود اینکه مختص به منطقۀ تالش میباشد، در این کتاب میتوان به اطلاعات مفصل و با ارزشی دربارۀ دیگر مناطقی که در ارتباط با تالش بودهاند نیز دست یافت. | ||
نویسندۀ تذکرۀ سعیدیه خود را [[بیگ برادگاهی، سعید بن کاظم|سعید بن کاظم بیگبرادگاهی الاصل لنکرانی المکسن]] معرفی کرده است. از زندگانی مؤلف اطلاع اندکی در دست است. با این حال از فواصل نوشتههای سعید بن کاظم بیگ میتوان دریافت که در سال 1239 | نویسندۀ تذکرۀ سعیدیه خود را [[بیگ برادگاهی، سعید بن کاظم|سعید بن کاظم بیگبرادگاهی الاصل لنکرانی المکسن]] معرفی کرده است. از زندگانی مؤلف اطلاع اندکی در دست است. با این حال از فواصل نوشتههای سعید بن کاظم بیگ میتوان دریافت که در سال 1239 ه.ق در نزد معلمی به نام «ملا آقا سالیانی» کسب علم نموده و پس از آن در سالهای 7ـ1245 ه.ق در هنگامی که قحطی آب در لنکران اتفاق افتاده بود از طرف روسیه، مأمور نظارت بر آبرسانی و میرابی مزارع بوده است. سعید بن کاظمبیگ در نوشتههایش، خود را معلم دبستان شاهی لنکران معرفی کرده است که این مطلب حاکی از تحصیلات بالای وی دارد. نویسنده، تاریخ آغاز نگارش کتاب را نیز سال 1286 ه. ق مقارن با سلطنت [[ناصرالدین شاه قاجار|ناصرالدین شاه قاجار]] و 44 سال پس از جدا شدن ایالتهای شمالی ایران پس از معاهدۀ ترکمانچای نوشته شده است و اطلاعات خوبی دربارۀ تاریخ و جغرافیا و رجالشناسی تالش، نمین، ویلکیج، مغان و بخشهای جدا شده از ایران میدهد. همچنین در بخش معرفی رجال، اطلاعات ارزشمند و دست اولی دربارۀ رجال معاصر با نویسنده دارد و از وضع بد اقتصادی و خرابی لنکران، سوءرفتار و عملکرد روسها در منطقه، تعداد خانوار و دخل و خرج منطقه سخن به میان میآورد که در منابع دیگر یافت نمیشود. نویسنده شرح کاملی از حوادث منطقه آورده است و کتاب، حاوی شرح حال خوانین و علمای منطقۀ تالش، نمین، ویلکیج، مغان و بخشهای جدا شدۀ از ایران میباشد. | ||
کتاب تذکرۀ سعیدیه که یکی از کتابهای تاریخی ـ جغرافیایی محلی است در شش مطلب و یک خاتمه نگارش یافته است. مطلب اول در اینکه: لنکران چه کلمهاست و به چه معنی است آیا شهر مینامیدهاند یا قصبه؟ مطلب دوم: طالش یا تالش است و وجه تسمیۀ آن؛ مطلب سوم: حدود طالش؛ مطلب چهارم: دفع تحقیر و تقبیح مکان و آب و هوا به دلایل؛ مطلب پنجم: انفاس مقدسه آنجا و کرامات آنها؛ مطلب ششم: صادرات احوال صاحبان هنر. خاتمه در اینکه در بوتهسر آستارا دو باب روضع مقبرۀ قدیمه در پهلوی یکدیگر هست یکی از سید جمالالدین استاد شیخ زاهد گیلانی دومی مقبره اسپهبد شاه که در آنجا سنگ سوماق نهاده شده و یکپارچه سنگ مرمر است. همچنین در فصل پنجم آن سرگذشت دانمشندان مختلفی آمده است که دارای ارزش بسیار است. | کتاب تذکرۀ سعیدیه که یکی از کتابهای تاریخی ـ جغرافیایی محلی است در شش مطلب و یک خاتمه نگارش یافته است. مطلب اول در اینکه: لنکران چه کلمهاست و به چه معنی است آیا شهر مینامیدهاند یا قصبه؟ مطلب دوم: طالش یا تالش است و وجه تسمیۀ آن؛ مطلب سوم: حدود طالش؛ مطلب چهارم: دفع تحقیر و تقبیح مکان و آب و هوا به دلایل؛ مطلب پنجم: انفاس مقدسه آنجا و کرامات آنها؛ مطلب ششم: صادرات احوال صاحبان هنر. خاتمه در اینکه در بوتهسر آستارا دو باب روضع مقبرۀ قدیمه در پهلوی یکدیگر هست یکی از سید جمالالدین استاد شیخ زاهد گیلانی دومی مقبره اسپهبد شاه که در آنجا سنگ سوماق نهاده شده و یکپارچه سنگ مرمر است. همچنین در فصل پنجم آن سرگذشت دانمشندان مختلفی آمده است که دارای ارزش بسیار است. | ||
| خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده: تاریخ]] | |||
[[رده: تاریخ آسیا]] | |||
[[رده: تاریخ ایران]] | |||
[[رده:مقالات(فروردین 1404) باقی زاده]] | [[رده:مقالات(فروردین 1404) باقی زاده]] | ||
[[رده:مقالات بازبینی | [[رده:مقالات بازبینی شده2 فروردین 1404]] | ||
[[رده:فاقد اتوماسیون]] | [[رده:فاقد اتوماسیون]] | ||