پرش به محتوا

ماتیکان علمی؛ سی گفتار دربارۀ تاریخ علم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURماتیکان علمیJ1.jpg | عنوان =ماتیکان علمی | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = اذکایی، پرویز (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =BP ۴/۶/الف۴،م۲ ۱۳۹۷‏ | موضوع =علوم,Science, -- مقاله‌ها و خطابه‌ها, -- Addresses, essays, lectures, --...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''ماتیکان علمی؛ سی گفتار دربارۀ تاریخ علم''' تألیف پرویز اذکائی (سپیتمان)، ماتیکان علمی حاوی گزینه گفتارهای نویسندۀ این کتاب و مجموعه (سی مقاله دربارۀ تاریخ علم) به طور عمده گزارش دانش‌های پزشکی، هیأت و نجوم در ایران باستان و بعضی از دانشمندان آن دوران، اشهَرِ علما و منجّمان دورۀ اسلامی، به‌ویژه تقریر و تبیین شماری از مسائل تاریخی هیأت ریاضی (زیگ‌ها) و نیز علوم و فنون، دانش‌های تجربی و اثباتی کاربستۀ نامداران علم و دانشی‌مردان ایرانی است که طی پنجاه سال فرادست آمده است.
'''ماتیکان علمی؛ سی گفتار دربارۀ تاریخ علم''' تألیف [[اذکایی، پرویز|پرویز اذکائی (سپیتمان)]]، ماتیکان علمی حاوی گزینه گفتارهای نویسندۀ این کتاب و مجموعه (سی مقاله دربارۀ تاریخ علم) به طور عمده گزارش دانش‌های پزشکی، هیأت و نجوم در ایران باستان و بعضی از دانشمندان آن دوران، اشهَرِ علما و منجّمان دورۀ اسلامی، به‌ویژه تقریر و تبیین شماری از مسائل تاریخی هیأت ریاضی (زیگ‌ها) و نیز علوم و فنون، دانش‌های تجربی و اثباتی کاربستۀ نامداران علم و دانشی‌مردان ایرانی است که طی پنجاه سال فرادست آمده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۹: خط ۳۹:
اولین نوشتار کتاب نگاهی به تاریخ طب است. در ابتدای این نوشتار دربارۀ تاریخ علم مطالبی گفته شده و سپس تاریخ طب در اسلام و ایران بررسی شده که در این میان نگاهی نیز به پزشکان و اطبای دوران نیز انداخته است.
اولین نوشتار کتاب نگاهی به تاریخ طب است. در ابتدای این نوشتار دربارۀ تاریخ علم مطالبی گفته شده و سپس تاریخ طب در اسلام و ایران بررسی شده که در این میان نگاهی نیز به پزشکان و اطبای دوران نیز انداخته است.


احوال و آثار میرزا نصرت قوچانی طبیب نوشتار پنجم کتاب را به خود اختصاص داده است. در ابتدای این نوشتار آمده است: «طبیب عارف و حکیم شاعر، دکتر علی‌نقی خراسانی حفظ الملک «نصرت قوچانی» حافظ‌الصحۀ تهرانی، که در میان همگنان به‌کلی ناشناخته و گمنام مانده؛ حال آنکه نه‌تنها از حلقات اصلی واسط بین طب قدیم و جدید است، بل همانا از پیشگامان پزشکی نوین در ایران دوران معاصر به شمار تواند رفت. وی چنان‌که خود گوید «قوچانی الاصل و تهرانی المسکن» بود. نیاکانش بیشتر در معدن فیروزۀ نیشابور متوطن بوده‌اند، تا آنکه رضاقلی‌خان ایلخانی کرد زعفرانلو حاکم قوچان (1231 ـ 1249 ق) ایشان را از آنجا به قوچان کوچانیده است. میرزا نصرت (علی‌نقی) حدود سال 1253 هـ.ق در آن شهر زاده شد». (ص 51)
احوال و آثار میرزا نصرت قوچانی طبیب نوشتار پنجم کتاب را به خود اختصاص داده است. در ابتدای این نوشتار آمده است: «طبیب عارف و حکیم شاعر، دکتر علی‌نقی خراسانی حفظ الملک «[[نصرت قوچانی]]» حافظ‌الصحۀ تهرانی، که در میان همگنان به‌کلی ناشناخته و گمنام مانده؛ حال آنکه نه‌تنها از حلقات اصلی واسط بین طب قدیم و جدید است، بل همانا از پیشگامان پزشکی نوین در ایران دوران معاصر به شمار تواند رفت. وی چنان‌که خود گوید «قوچانی الاصل و تهرانی المسکن» بود. نیاکانش بیشتر در معدن فیروزۀ نیشابور متوطن بوده‌اند، تا آنکه رضاقلی‌خان ایلخانی کرد زعفرانلو حاکم قوچان (1231 ـ 1249 ق) ایشان را از آنجا به قوچان کوچانیده است. میرزا نصرت (علی‌نقی) حدود سال 1253 هـ.ق در آن شهر زاده شد». (ص 51)


در مقالۀ یازدهم با موضوع «اودوکسوس کنیدوسی (ابوریحان یونان)» می‌خوانیم: «Eudoxus of Cnidos» استادی از بزرگ‌ترین ریاضی‌دانان جهان باستان و از منجمان و جغرافی‌دانان بزرگ سراسر اعصار بشری؛ چنان که به قول جورج سارتون از لحاظ «علمی» بایستی عصر افلاطون را عصر اودوکسوس نامید، دانشمندی که حسب مقام و مشابهات قیاسی، به عقیدۀ ما بایستی او را «ابوریحان بیرونی» یونان دانست». (ص 151)
در مقالۀ یازدهم با موضوع «اودوکسوس کنیدوسی (ابوریحان یونان)» می‌خوانیم: «Eudoxus of Cnidos» استادی از بزرگ‌ترین ریاضی‌دانان جهان باستان و از منجمان و جغرافی‌دانان بزرگ سراسر اعصار بشری؛ چنان که به قول جورج سارتون از لحاظ «علمی» بایستی عصر افلاطون را عصر اودوکسوس نامید، دانشمندی که حسب مقام و مشابهات قیاسی، به عقیدۀ ما بایستی او را «ابوریحان بیرونی» یونان دانست». (ص 151)


در دوازدهمین گفتار این کتاب، احوال ابومعشر بلخی آورده شده است. «جعفر بن محمد المنجم (181 هـ ـ 282 هـ9 که بزرگ‌ترین نمایندۀ دانش نجوم ایران در دوران اسلامی بود. در نوشته‌های لاتینی سده‌های میانه، او را «البومسر» و در یونانی بیزانسی «اپومسر» یاد کرده‌اند. وی از خراسان برآمد و از حدیث‌دانان بود که در بغداد ساکن شد، با ابویوسف یعقوب بن اسحاق «کندی» فیلسوف ستیزش نمود؛ پس وی زمینه‌ای چید تا او به دانش‌های ریاضی روی آورد، که گویند هم از حکیم ابوالعباس احمد بن طیب سرخسی شاگرد کندی فراگرفت و سرانجام خود استاد بی‌همتا در دانش «احکام نجوم» گردید». (ص 175)
در دوازدهمین گفتار این کتاب، احوال [[منجم بلخی، جعفر بن محمد|ابومعشر بلخی]] آورده شده است. «[[منجم بلخی، جعفر بن محمد|جعفر بن محمد المنجم]] (181 هـ ـ 282 هـ9 که بزرگ‌ترین نمایندۀ دانش نجوم ایران در دوران اسلامی بود. در نوشته‌های لاتینی سده‌های میانه، او را «البومسر» و در یونانی بیزانسی «اپومسر» یاد کرده‌اند. وی از خراسان برآمد و از حدیث‌دانان بود که در بغداد ساکن شد، با ابویوسف یعقوب بن اسحاق «کندی» فیلسوف ستیزش نمود؛ پس وی زمینه‌ای چید تا او به دانش‌های ریاضی روی آورد، که گویند هم از حکیم ابوالعباس احمد بن طیب سرخسی شاگرد کندی فراگرفت و سرانجام خود استاد بی‌همتا در دانش «احکام نجوم» گردید». (ص 175)


تأثیر بیرونی بر خواجۀ طوسی یکی دیگر از نوشتارهای این کتاب است. در بخش اول این نوشتار به معرفی شخصیت خواجه نصیرالدین طوسی و نفوذ او در میان اسماعیلیان پرداخته شده است. مؤلف موضع‌گیری‌های سیاسی خواجه را بررسی کرده و آنها را در زوال حکومت عباسی و رواج علم و فرهنگ در ایران مؤثر دانسته است. در بخش دوم آثار ریاضی خواجه نصیر و ابوریحان بیرونی و تأثیرپذیری خواجه از آثار ابوریحان در مثلثات کروی بررسی شده است. (ص 257)<ref>[https://literaturelib.com/books/3511 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
تأثیر [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|بیرونی]] بر [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجۀ طوسی]] یکی دیگر از نوشتارهای این کتاب است. در بخش اول این نوشتار به معرفی شخصیت [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]] و نفوذ او در میان اسماعیلیان پرداخته شده است. مؤلف موضع‌گیری‌های سیاسی خواجه را بررسی کرده و آنها را در زوال حکومت عباسی و رواج علم و فرهنگ در ایران مؤثر دانسته است. در بخش دوم آثار ریاضی [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیر]] و [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونی]] و تأثیرپذیری خواجه از آثار ابوریحان در مثلثات کروی بررسی شده است. (ص 257)<ref>[https://literaturelib.com/books/3511 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>


==پانويس ==
==پانويس ==