۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURتاریخ و ادبیات ایران عصر غزنوی؛ ناصر خسروJ1.jpg | عنوان =تاریخ و ادبیات ایران عصر غزنوی؛ ناصر خسرو | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = دهقانی، محمد (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''تاریخ و ادبیات ایران عصر غزنوی؛ ناصر خسرو''' تألیف محمد | '''تاریخ و ادبیات ایران عصر غزنوی؛ ناصر خسرو''' تألیف [[دهقانی، محمد|محمد دهقانی]]، [[ناصر خسرو]] یكی از چهرههای مشهور تاریخ ادبیات ایران است و یكی از مشهورترین آثار او «سفرنامه» اش است كه اهمیتی بسیار دارد. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
ناصر خسرو یكی از چهرههای مشهور تاریخ ادبیات ایران است و یكی از مشهورترین آثار او «سفرنامه» اش است كه اهمیتی بسیار دارد. ناصر خسرو چنان چه خودش نیز گفته، اصولا مردی دیوانی و دبیرپیشه بود و «به مناسبت شغلش لابد، مثل بیهقی، نویسندگی را بر شاعری ترجیح میداد و میكوشید به رسم دبیران دربارهای غزنوی و سلجوقی در قرن پنجم، سخنان خود را تا حد امكان ساده و روشن و دور از تخیلها و تصویرپردازیهای شاعرانه بیان كند». | [[ناصر خسرو]] یكی از چهرههای مشهور تاریخ ادبیات ایران است و یكی از مشهورترین آثار او «سفرنامه» اش است كه اهمیتی بسیار دارد. ناصر خسرو چنان چه خودش نیز گفته، اصولا مردی دیوانی و دبیرپیشه بود و «به مناسبت شغلش لابد، مثل بیهقی، نویسندگی را بر شاعری ترجیح میداد و میكوشید به رسم دبیران دربارهای غزنوی و سلجوقی در قرن پنجم، سخنان خود را تا حد امكان ساده و روشن و دور از تخیلها و تصویرپردازیهای شاعرانه بیان كند». | ||
اگر تمام آثار ناصر خسرو به جز همین یكی (سفرنامه) نابود میشدند، باز هم میتوانستیم او را به اعتبار همین یك اثر مختصر یكی از بزرگترین و هنرمندترین نویسندگان زبان فارسی به شمار آوریم: «سفرنامه راستی شاهكاری بیبدیل است و ناصر خسرو در آن همۀ مهارت نویسندگیاش را، كه ظاهرا نتیجۀ سالها كار بیوقفه در دستگاه دیوانی غزنویان و سلجوقیان بوده است، به كار برده و آگاهیهای ارزشمندی از اوضاع جغرافیایی و اجتماعی و اقتصادی جهان اسلام در روزگار خودش برای ما به یادگار نهاده است. نثر را به شیوه دبیران، برای استدلال و توصیف و شرح دقیق مناظر و رویدادها و شعر را برای اقناع و احتجاج و تهییج مخاطب به كار میگیرد. پس عجیب نیست كه عقاید فلسفی و كلامی خود را بیشتر در قالب نثر بیان كرده و احساسات و انتقادات دینی و سیاسیاش را به جامعۀ شعر درآورده است». ناصرخسرو در آغاز تا مدتی از راه مدیحهسرایی امرار معاش میكرده؛ اما از آنجا كه احتمالا مداحی را مناسب با روحیه خود نمیدیده، به حرفۀ دبیری روی آورده است. او به عربی هم همانند فارسی شعر میسرود و در هر دو زبان دارای دیوان بوده اگرچه امروز اثری از دیوان عربی او باقی نیست. نویسنده در این کتاب دربارۀ زمانه ناصر خسرو نوشته است: «او مرد آرمانخواه پاكباختهای است كه در جامعهای عافیتاندیش و منفعل و ترسخورده و آلوده به انواع ظلم و فساد كوشیده است راهی یكسره مخالف پسند زمانه در پیش گیرد. در آستانه پیری كه نیاز به ثبات و آرامش معمولا آدمها را محافظهكارتر میكند، ناصرخسرو از زندگی بیدغدغه و آسودهای كه میتوانست در شهر آباد و زیبای بلخ و در میان خانواده و دوستانش داشته باشد روی میگرداند و به دنبال آرمانی بلند كه نویدبخش رهایی انسان بود به دامان درهای تنگ و دورافتاده در حصار كوههایی سر به فلككشیده پناه میبرد. چنین كسی البته، وقتی با خیل مردمان آزمند یا مرعوب روزگارش مواجه میشود، حق دارد كه بر آنها و راه و رسم بردهوارشان بشورد و خود را بسی فراتر از ایشان ببیند. ناصرخسرو را میتوان، به تعبیر امروزی، اومانیستی دانست كه انسان را مركز و محور خلقت الاهی و از اینرو صاحب آزادی و اختیار و مسئولیت كامل در قبال سرنوشتش میبیند و هیچ عذر و بهانهای را برای گریز از این آزادی و مسئولیت نمیپذیرد». | اگر تمام آثار ناصر خسرو به جز همین یكی (سفرنامه) نابود میشدند، باز هم میتوانستیم او را به اعتبار همین یك اثر مختصر یكی از بزرگترین و هنرمندترین نویسندگان زبان فارسی به شمار آوریم: «سفرنامه راستی شاهكاری بیبدیل است و ناصر خسرو در آن همۀ مهارت نویسندگیاش را، كه ظاهرا نتیجۀ سالها كار بیوقفه در دستگاه دیوانی غزنویان و سلجوقیان بوده است، به كار برده و آگاهیهای ارزشمندی از اوضاع جغرافیایی و اجتماعی و اقتصادی جهان اسلام در روزگار خودش برای ما به یادگار نهاده است. نثر را به شیوه دبیران، برای استدلال و توصیف و شرح دقیق مناظر و رویدادها و شعر را برای اقناع و احتجاج و تهییج مخاطب به كار میگیرد. پس عجیب نیست كه عقاید فلسفی و كلامی خود را بیشتر در قالب نثر بیان كرده و احساسات و انتقادات دینی و سیاسیاش را به جامعۀ شعر درآورده است». ناصرخسرو در آغاز تا مدتی از راه مدیحهسرایی امرار معاش میكرده؛ اما از آنجا كه احتمالا مداحی را مناسب با روحیه خود نمیدیده، به حرفۀ دبیری روی آورده است. او به عربی هم همانند فارسی شعر میسرود و در هر دو زبان دارای دیوان بوده اگرچه امروز اثری از دیوان عربی او باقی نیست. نویسنده در این کتاب دربارۀ زمانه [[ناصر خسرو]] نوشته است: «او مرد آرمانخواه پاكباختهای است كه در جامعهای عافیتاندیش و منفعل و ترسخورده و آلوده به انواع ظلم و فساد كوشیده است راهی یكسره مخالف پسند زمانه در پیش گیرد. در آستانه پیری كه نیاز به ثبات و آرامش معمولا آدمها را محافظهكارتر میكند، [[ناصر خسرو|ناصرخسرو]] از زندگی بیدغدغه و آسودهای كه میتوانست در شهر آباد و زیبای بلخ و در میان خانواده و دوستانش داشته باشد روی میگرداند و به دنبال آرمانی بلند كه نویدبخش رهایی انسان بود به دامان درهای تنگ و دورافتاده در حصار كوههایی سر به فلككشیده پناه میبرد. چنین كسی البته، وقتی با خیل مردمان آزمند یا مرعوب روزگارش مواجه میشود، حق دارد كه بر آنها و راه و رسم بردهوارشان بشورد و خود را بسی فراتر از ایشان ببیند. [[ناصر خسرو|ناصرخسرو]] را میتوان، به تعبیر امروزی، اومانیستی دانست كه انسان را مركز و محور خلقت الاهی و از اینرو صاحب آزادی و اختیار و مسئولیت كامل در قبال سرنوشتش میبیند و هیچ عذر و بهانهای را برای گریز از این آزادی و مسئولیت نمیپذیرد». | ||
در این کتاب پس از مقدمهای طولانی دربارۀ زندگی، زمانه و آثار ناصر | در این کتاب پس از مقدمهای طولانی دربارۀ زندگی، زمانه و آثار [[ناصر خسرو]]، گزیدهای از این آثار [[ناصر خسرو]] آورده شده است: [[دیوان ناصرخسرو|دیوان]]، [[جامع الحكمتين|جامع الحکمتین]]، [[زاد المسافر (ناصر خسرو)|زاد المسافر]]، [[گشایش و رهایش]]، [[وجه دین]] و [[سفرنامه حکیم ناصر خسرو قبادیانی مروزی|سفرنامه]].<ref>[https://literaturelib.com/books/3555 پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||