۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
#:#ص 50: ضمير در هو، شايد كه عايد به عالم باشد... | #:#ص 50: ضمير در هو، شايد كه عايد به عالم باشد... | ||
#:#ص 55: ضمير در «له»، عايد به عالم و ضمير در عنه... | #:#ص 55: ضمير در «له»، عايد به عالم و ضمير در عنه... | ||
#:و) گاه در توضيح جملات خبرى و شرطى، گرهگشايى مىكند (ص 24، «و قد كان، به معنى حال است، جواب شرط مقدر است؛ يعنى اذا كان...»). | |||
و) گاه در توضيح جملات خبرى و شرطى، گرهگشايى مىكند (ص 24، «و قد كان، به معنى حال است، جواب شرط مقدر است؛ يعنى اذا كان...»). | #:ز) گاه احتمالات اعتبار جملهها را در شرايط مختلف شرح داده و سپس نظر خود را بيان مىكند (ص 26، «اين جمله را سه اعتبار است...»؛ ص 27، «يعنى جمعيتى كه انسان راست، از سه جهت است...»). | ||
#:ح) بحث در معانى مفردات (ص 92، س 10، «با در بتقلب، به معنى مع است...»). | |||
ز) گاه احتمالات اعتبار جملهها را در شرايط مختلف شرح داده و سپس نظر خود را بيان مىكند (ص 26، «اين جمله را سه اعتبار است...»؛ ص 27، «يعنى جمعيتى كه انسان راست، از سه جهت است...»). | #:ط) بحث در آراى محققان در نحوه استنباط معنى. | ||
#:ى) توضيحات شارح دانشمند با قراينى كه به دست مىدهد، بيانگر اين است كه نسخ متعددى در اختيار داشته است و در شرح كتاب فصوص، اكتفا به يك نسخه نكرده است (ص 26، «...و در بعضى نسخ است كه: و ان فيها فى ما تزعم الاهلية...»). | |||
ح) بحث در معانى مفردات (ص 92، س 10، «با در بتقلب، به معنى مع است...»). | |||
ط) بحث در آراى محققان در نحوه استنباط معنى. | |||
ى) توضيحات شارح دانشمند با قراينى كه به دست مىدهد، بيانگر اين است كه نسخ متعددى در اختيار داشته است و در شرح كتاب فصوص، اكتفا به يك نسخه نكرده است (ص 26، «...و در بعضى نسخ است كه: و ان فيها فى ما تزعم الاهلية...»). | |||
موارد بالا نمونهاى است از مهارت و آگاهى [[همدانی، سید علی بن شهابالدین|همدانی]] در حل مشكلات كتاب فصوص؛ هرچند در اين كار، شارحين ديگر نيز توجهى تام دارند، ولى با مقايسه موارد مشابه، لطف بيان و سلاست گفتار و باريكانديشى [[همدانی، سید علی بن شهابالدین|همدانی]] چيز ديگرى است. | موارد بالا نمونهاى است از مهارت و آگاهى [[همدانی، سید علی بن شهابالدین|همدانی]] در حل مشكلات كتاب فصوص؛ هرچند در اين كار، شارحين ديگر نيز توجهى تام دارند، ولى با مقايسه موارد مشابه، لطف بيان و سلاست گفتار و باريكانديشى [[همدانی، سید علی بن شهابالدین|همدانی]] چيز ديگرى است. | ||