۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'خوانساری (ابهام زدایی)' به 'خوانساری (ابهامزدایی)') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى') |
||
| خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
==نماز== | ==نماز== | ||
نماز آیتالله خوانسارى حدیث شگفتى داشت. در او چنان باور خدا تجلى كرده بود كه در نماز حجاب بر | نماز آیتالله خوانسارى حدیث شگفتى داشت. در او چنان باور خدا تجلى كرده بود كه در نماز حجاب بر مىكشید و روحش به بهشت یاد در مىآمد. او خود در این باره چنین گفته بود: در نماز كه مىایستم مثل این است كه با خدا شفاهى صحبت مىكنم و انگار رخ به رخ هستم. در پى نمایاندن این چهره معنوى او بود كه با درخواست جمعى از دل باوران، آیتالله [[موسوی خوانساری، سید احمد|سید احمد خوانسارى]]، برقرارى نماز جماعت فیضیه را به او واگذاشت. در این نماز پرشكوه حتى مقدسانى كه تردیدشان در عدالت امامان جماعت بسیار بود و به هر كس اقتدا نمیكردند، بى هیچ واهمهاى با او به نماز مىایستادند. بعضى از شبها هم كه آقاى خوانسارى نمى آمد حضرت [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینى]] كه از اساتید بنام حوزه بود اقامه نماز میكرد. | ||
نماز جمعه نیز كه در نظرگاه فقهى آیتالله خوانسارى واجب احتیاطى بود در حوالى سال 1320، بعد از سالیان سال كه این نماز متروك و مهجور مانده بود، از سوى آن فقیه بزرگ در مدرسه فیضیه بپا شد. بعدها فیضیه هم گنجایش خیل آن همه مشتاقان را نداشت. براى همین، مكان نماز به مسجد [[امام حسن عسکری(ع)|امام حسن عسكری علیهالسلام]] انتقال یافت. برگزارى این نماز چنان پر تأثیر شد كه به دنبال آن در بیشتر شهرها نماز جمعه جانى تازه گرفت. | نماز جمعه نیز كه در نظرگاه فقهى آیتالله خوانسارى واجب احتیاطى بود در حوالى سال 1320، بعد از سالیان سال كه این نماز متروك و مهجور مانده بود، از سوى آن فقیه بزرگ در مدرسه فیضیه بپا شد. بعدها فیضیه هم گنجایش خیل آن همه مشتاقان را نداشت. براى همین، مكان نماز به مسجد [[امام حسن عسکری(ع)|امام حسن عسكری علیهالسلام]] انتقال یافت. برگزارى این نماز چنان پر تأثیر شد كه به دنبال آن در بیشتر شهرها نماز جمعه جانى تازه گرفت. | ||
| خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
==نماز باران== | ==نماز باران== | ||
یكى از حوادث مهم كه از آثار شهودى آقاى خوانسارى از نگاه دینى به شمار | یكى از حوادث مهم كه از آثار شهودى آقاى خوانسارى از نگاه دینى به شمار مىآمد، نماز بارانى است كه او آن را اقامه نمود تا تجلى دعا و نماز را در زندگى به گونهاى ملموس آشكار كند. در شهریور 1320 كه متفقین در ایران به طور انبوه حضور یافتند. در آن موقع موجى از قحطى و نابسامانى در كشور به راه افتاد. قسمتى از سپاه متفقین در منطقه خاکفرج قم استقرار یافت و بعد از مدتى كنترل شهر در دست آنان قرار گرفت. اشغال هنوز ادامه داشت كه زمینهاى مساعد و وسیع شهر قم - كه به صورت دیم كشت مىشد - با گذشت دو ماه بهارى از سال 1323 هنوز تشنه بودند. با بروز این خشكسالى موقعیت غذایى مردم بحرانى شد. اهالى قم، چاره در خواندن نماز باران دیدند. آنان به جستجوى امامى برآمدند تا آنها را به ساحل اجابت رساند و با خلوص و صفایش خواستن را معنى بخشد. مردم راهى خانههاى آقایان صدر، حجت و خوانسارى شدند. آقایان صدر و حجت در پاسخ مردم گفتند اگر شما وظیفههاى شرعى خود را بجا آورید، آسمان و زمین دستهایشان بر شما گشوده خواهد بود. اما آقاى خوانسارى نتوانست جواب نه بگوید و مردم هم گمان بردند او موافق با خواندن نماز باران است. به همین علت اطلاعیههایى در سطح شهر نصب گردید كه آقاى خوانسارى در روز جمعه نماز استسقا خواهد خواند. گروهى ایشان را از پایان بد كار بیم دادند اما او گفت حالا كه چنین شده، خواندن این نماز بر من تكلیفى است و هر چه صلاح باشد همان واقع خواهد شد. با نزدیک شدن لحظه موعود بهائیان شهر، متفقین را به انگیزههاى این حركت بدبین نمودند تا جایى كه این نیروها در پوششى دفاعى رفتند. در روز موعود، جمعیت از گوشه و كنار شهر روانه شدند تا به صحراى خاکفرج كه در نیم كیلومترى شهر قرار داشت و مصلاى آن محسوب میشد بروند. آیتالله خوانسارى هم با طمأنینه و آرامش مخصوص و در حالى كه پاها را برهنه كرده و تحت الحنك انداخته بود با عدهاى از همراهان به سمت آن نقطه حركت نمودند. جمعیت افزون بر بیست هزار نفر بود و دو سوم ساكنان شهر را در بر میگرفت. با عبور آرام مردم از كنار پادگان، شائبههاى تردید زدوده شد و توطئه بهائیان بى اثر ماند. آن روز نماز خوانده شد اما اثرى از اجابت دیده نشد. آیتالله خوانسارى كه بارها عطوفت و مهربانى پایان ناپذیر خدا را با همه وجود خود درك كرده بود، بخوبى مىدانست كه خواستن را با اصرار معنا بخشد. چه آنكه اگر خواهش باشد اجابت حتمى است. او بعد از پایان درس و بحث از شاگردانش خواست كه تا همپاى او باز به كوى خواهش روند و نماز بارانى دیگر بخوانند. این بار نماز در باغهاى پشت قبرستان نو بپاگشت. غروب یكشنبه فرا رسید و آسمان بى تكه ابرى سرخ گونگى خورشید را به نظاره نشست. گزارش هواشناسان غربى كه در پادگان خاکفرج بودند گویاى این بود كه بارشى روى نخواهد داد. | ||
دین ناباوران زبان تمسخر گشودند. استاد رسولى در خاطره خود میگوید: «آن روز گذشت و ما مطابق معمول به نماز جماعت آیتالله خوانسارى در مدرسه فیضیه رفتیم. اكنون یادم نیست كه به چه مناسبتى شبها در مدرسه فیضیه بعد از نماز جلسه روضه خوانى و سخنرانى بود. مرحوم حاج محمدتقى اشرافى به منبر رفت و هنوز اوایل سخنرانى ایشان بود كه باران شروع شد... آن شب باران مفصلى آمد.» | دین ناباوران زبان تمسخر گشودند. استاد رسولى در خاطره خود میگوید: «آن روز گذشت و ما مطابق معمول به نماز جماعت آیتالله خوانسارى در مدرسه فیضیه رفتیم. اكنون یادم نیست كه به چه مناسبتى شبها در مدرسه فیضیه بعد از نماز جلسه روضه خوانى و سخنرانى بود. مرحوم حاج محمدتقى اشرافى به منبر رفت و هنوز اوایل سخنرانى ایشان بود كه باران شروع شد... آن شب باران مفصلى آمد.» | ||
| خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
==حج نمونه== | ==حج نمونه== | ||
تا شهریور 1328ش هفت سال میگذشت كه ایران از حج محروم بود. در آن سال حضور روحانیان كه تشنهتر از همه مینمودند در این حج، حضورى پرجلوه بود. حضورى آنچنان كه حج آن سال را حجة العلما نامیدند. روحانیان بزرگى چون آیتالله میرزا محمد فیض و تنى چند از علماى برجسته در این حركت به چشم | تا شهریور 1328ش هفت سال میگذشت كه ایران از حج محروم بود. در آن سال حضور روحانیان كه تشنهتر از همه مینمودند در این حج، حضورى پرجلوه بود. حضورى آنچنان كه حج آن سال را حجة العلما نامیدند. روحانیان بزرگى چون آیتالله میرزا محمد فیض و تنى چند از علماى برجسته در این حركت به چشم مىخوردند. آیتالله خوانسارى هم به دعوت یكى از بازاریان تهران به این كاروان پیوست. در همان روزهاى نخست، ورود ایشان به مكه وحدت آفرین شد و با اعلام ثبوت رؤیت ماه از طرف ایشان اختلاف رخت بربست و وقتى هم كه جمعى از شیعیان از او تقاضاى برپایى جماعت نمودند، او بى اعتنا به درخواست ایشان، به نمازجماعت برادران اهل سنت رفت. چه آنكه این حج براى همبستگى بود و دلبستگى و دمیدن روح برادرى، تا در سایه وحدتى ظاهرى روحها به وحدت رسند. در مدینه محل اقامت آیتالله خوانسارى جاى آمد و شد هیأتها و كاروانهاى مذاهب مختلف بود. از جمله آنها هیأت علماى مصر به سرپرستى شیخ حسن البناء، مرشد عام جمعیت اخوان المسلمین بود. گفتگوهاى دوستانهاش آغاز گشت و تلاش آیتالله خوانسارى در نزدیکى و ایجاد تفاهم هر چه بیشتر بود. در پاسخ به این خبر اخوان وحدت، خطباى مصرى هم با او، همصدا گردیدند. | ||
==فتواهاى شورآفرین== | ==فتواهاى شورآفرین== | ||
| خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
سال 1331ش علما و مردم شهر همدان كه از حال نامساعد آیتالله خوانسارى با خبر بودند، از او خواستند تابستان را در هواى ییلاقى همدان سپرى كند. با قبول این درخواست، آیتالله خوانسارى با همراهانش آیتالله اراكى، آیتالله آخوند ملاعلى همدانى، [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینى]] و فرزند بزرگشان سید محمدباقر، مؤلف محترم آقاى [[عراقی، مجتبی|مجتبى عراقى]] راهى آنجا گردید. | سال 1331ش علما و مردم شهر همدان كه از حال نامساعد آیتالله خوانسارى با خبر بودند، از او خواستند تابستان را در هواى ییلاقى همدان سپرى كند. با قبول این درخواست، آیتالله خوانسارى با همراهانش آیتالله اراكى، آیتالله آخوند ملاعلى همدانى، [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینى]] و فرزند بزرگشان سید محمدباقر، مؤلف محترم آقاى [[عراقی، مجتبی|مجتبى عراقى]] راهى آنجا گردید. | ||
آیتالله خوانسارى در استقبالى پرشور وارد شهر شد. در پى اغتنام از انفاس قدسى او مردم شهر از وى تقاضاى اقامه جماعت در مسجد جامع كردند. در یكى از آن روزها كه او براى برپایى نماز به مسجد | آیتالله خوانسارى در استقبالى پرشور وارد شهر شد. در پى اغتنام از انفاس قدسى او مردم شهر از وى تقاضاى اقامه جماعت در مسجد جامع كردند. در یكى از آن روزها كه او براى برپایى نماز به مسجد مىرفت، در بین راه دچار حمله قلبى گشت و سرانجام نزدیکیهاى ظهر هفتم ذیحجه 1371ق به احرام جانان در آمد و لبیك گویان به سراى او شتافت. و چنین شد كه رؤیاى [[بروجردی، حسین|آیتالله بروجردى]] نیز تعبیر گشت. او در شب فوت آن مرحوم در عالم رؤیا مىبیند كه سید بزرگوار سید مرتضى علم الهدى از دنیا رفته است و جنازه او را به قم حمل مىكنند. وىاز مشاهده این رؤیا بسیار متاسف و اندوهناك مىگردد و با اضطراب و وحشت از خواب بیدار مىشود و انتظار وقوع حادثهاى را مىكشد كه ناگاه تلفنى به بیت او اطلاع مىدهند كه مرحوم آیتالله سید محمدتقى خوانسارى در همدان به رحمت ایزدى پیوسته است و جنازه او را به قم حمل مىكنند. مرحوم [[بروجردی، حسین|آیتالله بروجردى]] عمومعلماى اعلام و محصلین و طلاب حوزه علمیه قم را براى استقبال و تشییع جنازه آن مرحوم آماده و به استقبال اعزام مىدهند و خود نیز به استقبال و تشییع مىشتابد و با عظمت و احترام خاصى در بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام نازل مىنمایند ودفنش مىكنند. | ||
==آثار== | ==آثار== | ||