۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' )' به ')') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۶: | خط ۴۶: | ||
از بركات وجودى اين شخصيت بزرگوار آن است كه از وى فرزندى برومند همچون علامۀ بزرگوار و دانشمند پارسا و ژرف نگر، [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|ابو منصور جمال الدين حسن]] (صاحب معالم) به ثمر رسيد كه آثار گرانبهايى همچون كتاب | از بركات وجودى اين شخصيت بزرگوار آن است كه از وى فرزندى برومند همچون علامۀ بزرگوار و دانشمند پارسا و ژرف نگر، [[ابن شهید ثانی، حسن بن زینالدین|ابو منصور جمال الدين حسن]] (صاحب معالم) به ثمر رسيد كه آثار گرانبهايى همچون كتاب «[[معالم الدين فی الأصول]]» را براى جهان شيعه به يادگار نهاد. | ||
اين كتاب ارزشمند چند قرن است به عنوان كتاب درسى طلاب علوم دينى در حوزۀ علمى شيعه مورد استفاده قرار مىگيرد و مانند كتاب پدر، يعنى | اين كتاب ارزشمند چند قرن است به عنوان كتاب درسى طلاب علوم دينى در حوزۀ علمى شيعه مورد استفاده قرار مىگيرد و مانند كتاب پدر، يعنى «[[الروضة البهية]]» همچنان جاويدان و پايدار است. | ||
==تحصيلات و سفرها== | ==تحصيلات و سفرها== | ||
#[[شهيد ثانى]] در زمان پدر بزرگوارش، نور الدين على بن احمد، تحصيلات مقدماتى را نزد او گذراند. سپس به قريۀ | #[[شهيد ثانى]] در زمان پدر بزرگوارش، نور الدين على بن احمد، تحصيلات مقدماتى را نزد او گذراند. سپس به قريۀ «ميس» رفت و نزد شيخ على بن عبد العالى ميسى (متوفاى 938 هجرى قمرى) تحصيلات خود را ادامه داد و كتابهاى «[[شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام|شرائع الأسلام]]» [[محقق حلی، جعفر بن حسن|محقّق حلى]] و «[[إرشاد الأذهان إلی أحكام الإيمان|ارشاد]]» و «[[قواعد الأحكام|قواعد]]» [[علامه حلى]] را نزد او خواند. | ||
#:او به منظور ادامۀ تحصيل مسافرتهاى متعددى به نقاط مختلف جهان اسلام آغاز نمود. | #:او به منظور ادامۀ تحصيل مسافرتهاى متعددى به نقاط مختلف جهان اسلام آغاز نمود. | ||
#وى پس از آن به | #وى پس از آن به «كرك نوح» رفت و نحو و اصول فقه را نزد سيد جعفر كركى فرا گرفت و پس از اقامتى #:سه ساله در جبع، در سال 937 به «دمشق» مسافرت كرد و نزد شيخ محمد بن مكّى، حكيم و فيلسوف #:بزرگوار، پارهاى از كتب طب و حكمت و هيأت را قرائت نمود و در محضر درس شيخ احمد جابر شركت جست وكتاب «شاطبيه» را كه در علم قرائت و تجويد است، بر او خواند. | ||
#:[[شهيد ثانى]] در دمشق كتاب «[[صحيح مسلم]]» و «[[صحيح بخارى]]» را هم نزد | #:[[شهيد ثانى]] در دمشق كتاب «[[صحيح مسلم]]» و «[[صحيح بخارى]]» را هم نزد «شمس الدين طولون» قرائت كرد. | ||
#اين عالم خستگى ناپذير در سال 942 هجرى قمرى به سوى | #اين عالم خستگى ناپذير در سال 942 هجرى قمرى به سوى «مصر» حركت نمود. | ||
#:در مصر نزد شانزده استاد برجسته و دانشمند به اندوختن ذخاير علمى در علوم عربى، اصول فقه، #:هندسه، معانى، بيان، عروض، منطق، تفسير و ساير علوم ديگر سرگرم شد. | #:در مصر نزد شانزده استاد برجسته و دانشمند به اندوختن ذخاير علمى در علوم عربى، اصول فقه، #:هندسه، معانى، بيان، عروض، منطق، تفسير و ساير علوم ديگر سرگرم شد. | ||
#[[شهيد ثانى]] در شوال 944 هجرى قمرى به زيارت خانۀ خدا موفق شد و در سال 946 هجرى هم به زيارت ائمۀ #:هدى عليهم السلام در عراق مشرّف گرديد و در خلال اين سفرها در زادگاهش، جبع به سر مىبرد. | #[[شهيد ثانى]] در شوال 944 هجرى قمرى به زيارت خانۀ خدا موفق شد و در سال 946 هجرى هم به زيارت ائمۀ #:هدى عليهم السلام در عراق مشرّف گرديد و در خلال اين سفرها در زادگاهش، جبع به سر مىبرد. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
#پس از آن عزم سفر به روم شرقى نمود و در سال 949 هجرى وارد قسطنطنيه گرديد. | #پس از آن عزم سفر به روم شرقى نمود و در سال 949 هجرى وارد قسطنطنيه گرديد. | ||
#:اين دانشمند بلند همت رسالهاى را كه راجع به ده علم بود نزد قاضى عسكر محمد بن محمد بن قاضى #:زادۀ رومى فرستاد. پس از ملاقات و انجام مذاكرات علمى بين آن دو، قاضى رومى به وى پيشنهاد كرد #:در هر مدرسهاى كه دلخواه اوست به تدريس بپردازد. | #:اين دانشمند بلند همت رسالهاى را كه راجع به ده علم بود نزد قاضى عسكر محمد بن محمد بن قاضى #:زادۀ رومى فرستاد. پس از ملاقات و انجام مذاكرات علمى بين آن دو، قاضى رومى به وى پيشنهاد كرد #:در هر مدرسهاى كه دلخواه اوست به تدريس بپردازد. | ||
#:[[شهيد ثانى]] پس از استخاره، | #:[[شهيد ثانى]] پس از استخاره، «مدرسۀ نوريه» بعلبك را انتخاب كرد و از سوى قاضى مزبور، ادارۀ #:امور اين مدرسه به وى واگذار گشت. | ||
#شهيد بزرگوار پس از زيارت مراقد ائمۀ اطهار عليهم السلام در سال 953 هجرى به جبع بازگشت و اقامت #:دائمى در موطن اصلى خويش را برگزيد و در آنجا به تدريس و تأليف آثار علمى مشغول گرديد. | #شهيد بزرگوار پس از زيارت مراقد ائمۀ اطهار عليهم السلام در سال 953 هجرى به جبع بازگشت و اقامت #:دائمى در موطن اصلى خويش را برگزيد و در آنجا به تدريس و تأليف آثار علمى مشغول گرديد. | ||
خط ۱۱۲: | خط ۱۱۲: | ||
در [[أمل الآمل في علماء جبل عامل|أمل الآمل]] آمده است كه [[شهيد ثانى]] پس از شهادت، دو هزار جلد كتاب از خود به جاى گذاشت كه دويست عدد آن به خط خود شهيد بزرگوار بوده و تعدادى از آنها از آثار علمى او و مقدارى نيز از مؤلفات ديگران بوده است. | در [[أمل الآمل في علماء جبل عامل|أمل الآمل]] آمده است كه [[شهيد ثانى]] پس از شهادت، دو هزار جلد كتاب از خود به جاى گذاشت كه دويست عدد آن به خط خود شهيد بزرگوار بوده و تعدادى از آنها از آثار علمى او و مقدارى نيز از مؤلفات ديگران بوده است. | ||
تأليفات [[شهيد ثانى]] از لحاظ تاريخ تأليف از | تأليفات [[شهيد ثانى]] از لحاظ تاريخ تأليف از «روض الجنان» آغاز مىشود و به «الروضة البهيّة» پايان مىگيرد، واقعا همچون روضه و بوستانى است كه هر پژوهشگر دانشهاى دينى را با مناظر دلانگيز خود بر سر نشاط آورده تا گم شدۀ خود را در ميان آنها بيابد و قلب او با مشاهدۀ هر زاويهاى از اين بوستان و آبشخورهاى آن سيراب گردد و نسيم ايمان و عقيده را در سطور اين تأليفات استنشاق نمايد. | ||
برخى از آثار اين عالم بزرگوار و فقيه عاليقدر عبارتند از: | برخى از آثار اين عالم بزرگوار و فقيه عاليقدر عبارتند از: | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
# الفوائد العملية فیشرح النفلية | # الفوائد العملية فیشرح النفلية | ||
# المقاصد العلية فیشرح الألفية | # المقاصد العلية فیشرح الألفية | ||
# مناسك الحج الكبير | # مناسك الحج الكبير و مناسك الحج الصغير | ||
# الروضة البهية فیشرح اللّمعة الدمشقية | # الروضة البهية فیشرح اللّمعة الدمشقية | ||
# البداية فیعلم الدراية | # البداية فیعلم الدراية و شرح آن، [[شهيد ثانى]] شايد نخستين دانشمند شيعى باشد كه دست به تأليف مهمى در اين رشته زده | ||
# تمهيد القواعد الأصولية لتفريع الأحكام الشرعية | # تمهيد القواعد الأصولية لتفريع الأحكام الشرعية | ||
# غنية القاصدين فیاصطلاحات المحدثين | # غنية القاصدين فیاصطلاحات المحدثين | ||
# كتاب فیالأحاديث، شامل هزار حديث كه از «مشيخه» حسن بن محبوب انتخاب شده است. | # كتاب فیالأحاديث، شامل هزار حديث كه از «مشيخه» حسن بن محبوب انتخاب شده است. | ||
# رسالة فیالأدعية | # رسالة فیالأدعية و رسالة فیآداب الجمعة | ||
# حقائق الإيمان | # حقائق الإيمان | ||
# منظومة فیالنحو | # منظومة فیالنحو و شرح آن | ||
# منية المريد فیأدب المفيد و المستفيد، در آداب تعليم و تعلم كه كتابى فوق العاده مفيد در امر آموزش و تربيت مىباشد. | # منية المريد فیأدب المفيد و المستفيد، در آداب تعليم و تعلم كه كتابى فوق العاده مفيد در امر آموزش و تربيت مىباشد. | ||
# مسكّن الفؤاد عند فقد الأحبّة و الأولاد | # مسكّن الفؤاد عند فقد الأحبّة و الأولاد و تلخيص آن، كه اين كتاب را پس از حادثۀ از دست دادن چند فرزند، در تسلى خاطر خويش و ديگران، نگاشته است. | ||
# كشف الرّيبة عن أحكام الغيبة | # كشف الرّيبة عن أحكام الغيبة و كتب ديگر كه رقم آنها نزديك به 50 عنوان مىرسد. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
==بشارت به شهادت== | ==بشارت به شهادت== | ||
خط ۱۳۹: | خط ۱۳۹: | ||
شيخ حسين بن عبد الصمد حارثى، پدر [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] مىگويد: «روزى بر [[شهيد ثانى]] وارد شدم و او را متفكر يافتم. او در خويشتن فرو رفته بود. علت اين حالت را از او جويا شدم، به من گفت: «برادرم ! چنين مىپندارم كه من دومين شهيد باشم، زيرا در عالم رؤيا [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] علم الهدى را ديدم كه مجلس ضيافتى تشكيل داده و علماء و دانشمندان اماميه و شيعه در آن شركت داشتند. | شيخ حسين بن عبد الصمد حارثى، پدر [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهايى]] مىگويد: «روزى بر [[شهيد ثانى]] وارد شدم و او را متفكر يافتم. او در خويشتن فرو رفته بود. علت اين حالت را از او جويا شدم، به من گفت: «برادرم ! چنين مىپندارم كه من دومين شهيد باشم، زيرا در عالم رؤيا [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] علم الهدى را ديدم كه مجلس ضيافتى تشكيل داده و علماء و دانشمندان اماميه و شيعه در آن شركت داشتند. | ||
وقتى من وارد مجلس شدم، [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] از جا برخاست و به من تهنيت گفت و دستور داد كه در كنار استاد | وقتى من وارد مجلس شدم، [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] از جا برخاست و به من تهنيت گفت و دستور داد كه در كنار استاد [[شهيد اول]] بنشينم.» | ||
==شهادت== | ==شهادت== | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۲: | ||
قاضى جريان را به سلطان سليم، حاكم روم (عثمانى) اطلاع داد و از طرف او شخصى براى دستگير كردن شهيد، مأمور گرديد، اما موفق به يافتن ايشان نشد. | قاضى جريان را به سلطان سليم، حاكم روم (عثمانى) اطلاع داد و از طرف او شخصى براى دستگير كردن شهيد، مأمور گرديد، اما موفق به يافتن ايشان نشد. | ||
سلطان سليم وزيرش | سلطان سليم وزيرش «رستم پاشا» را براى دستگيرى شهيد مأمور ساخت و گفت بايد او را زنده دستگير كنى و به اينجا بياورى تا مذهب او براى ما روشن گردد. | ||
رستم پاشا كه مطلع شد شهيد به سفر حج رفته به طرف مكه رفت و در اثناء راه مكه به [[شهيد ثانى]] رسيد و او را دستگير كرد. [[شهيد ثانى]] از او براى انجام سفر حج مهلت خواست و او هم موافقت نمود. | رستم پاشا كه مطلع شد شهيد به سفر حج رفته به طرف مكه رفت و در اثناء راه مكه به [[شهيد ثانى]] رسيد و او را دستگير كرد. [[شهيد ثانى]] از او براى انجام سفر حج مهلت خواست و او هم موافقت نمود. | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۶۰: | ||
اما خون شيخ شهيد هدر نشد و با تلاش سيد عبد الرحيم عباسى، رستم پاشا به جرم اين قتل بزرگ، محكوم به مرگ گرديد. | اما خون شيخ شهيد هدر نشد و با تلاش سيد عبد الرحيم عباسى، رستم پاشا به جرم اين قتل بزرگ، محكوم به مرگ گرديد. | ||
جريان شهادت آن بزرگوار در سال | جريان شهادت آن بزرگوار در سال 966 هجرى قمرى رخ داد. البته بزرگانى همچون سيد محسن امين در اعيان الشيعه تاريخ شهادت ايشان را 965 هجرى دانستهاند | ||
مدت سه روز جسد او بر روى زمين ماند و سرانجام پيكر شريف او را به دريا افكندند. | مدت سه روز جسد او بر روى زمين ماند و سرانجام پيكر شريف او را به دريا افكندند. |
ویرایش