پرش به محتوا

تقریرات الأصول (آملی، میرزا هاشم): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'صاحب كفايه' به 'صاحب كفايه '
جز (جایگزینی متن - ' )' به ')')
جز (جایگزینی متن - 'صاحب كفايه' به 'صاحب كفايه ')
خط ۵۱: خط ۵۱:




كتاب با يك سرى مباحث مقدماتى آغاز شده است كه به طور خلاصه به برخى از آنها اشاره مى‌شود: 1- به نظر مولف علم اصول قواعدى است كه نتيجه آن در كبراى قياس در اثبات حكم فقهى الهى بكار مى‌رود و از اينجا فرق ميان قواعد اصولى و فقهى دانسته مى‌شود؛ 2- به نظر آخوند مجاز محتاج وضع نيست بلكه استحسان طبع و قبول فطرت كفايت از صحّت آن مى‌كند. مولف كلام صاحب كفايه را مورد مناقشه قرار مى‌دهد؛3- به نظر آخوند در اطلاقات چهارگانه لفظ كه در آن لفظ در غير معناى خود بكار مى‌رود چون طبع انسان آنرا نيكو مى‌يابد لذا استعمالات صحيح است و صحّت آنها نيز مانند استعمال مجازى بالطبع است نه بالوضع و كلام آخوند قابل نقد است؛ 4- آيا مركبات به مجموع هيئت و مواد، موضوع به وضع مستقل هستند يا نه؟ قائلين به لزوم وضع به وجوهى اشاره مى‌كنند كه مولف دلايل آنها را مورد نقد و بررسى قرار داده است. نويسنده به كيفيّت دلالت لفظ در قضاياى كاذبه اشاره كرده و نظريه خود را ارائه مى‌دهد؛ 5-لفظ داراى يكى از حالات (مجاز، اشتراك، تخصيص، نقل، و اضمار) است. به نظر آخوند اگر در استعمال لفظى امر دائر بين ارائه معناى حقيقى و يكى از حالات خمسه باشد بدون شك لفظ بر معناى حقيقى حمل مى‌شود مگر اينكه قرينه صارفه‌اى در ميان باشد؛ 6- معاملات مانند عبادات حقايق شرعيه هستند ولى به طريق امضاء و تصرّف؛ 7- محل نزاع در الفاظ عبادات و معاملات در اين جهت است كه آيا موضوعٌ‌له آنها معانى صحيح آنهاست و يا اعمّ از صحيح و فاسد؛8- استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا داراى صور مختلفى است و حق آنست كه حكم در جميع شقوق عدم جواز آنست؛9- آيا مشتق فقط در ماتلبّس بالمبداء فى الحال حقيقت است يا اعمّ از ما تلبس بالمبداء فى الحال كه شامل ما انقضى عندالمبداء هم بشود. اين اختلاف ممكن است از يك جهت فلسفى و از جهت ديگر لغوى باشد.
كتاب با يك سرى مباحث مقدماتى آغاز شده است كه به طور خلاصه به برخى از آنها اشاره مى‌شود: 1- به نظر مولف علم اصول قواعدى است كه نتيجه آن در كبراى قياس در اثبات حكم فقهى الهى بكار مى‌رود و از اينجا فرق ميان قواعد اصولى و فقهى دانسته مى‌شود؛ 2- به نظر آخوند مجاز محتاج وضع نيست بلكه استحسان طبع و قبول فطرت كفايت از صحّت آن مى‌كند. مولف كلام [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|صاحب كفايه]]  را مورد مناقشه قرار مى‌دهد؛3- به نظر آخوند در اطلاقات چهارگانه لفظ كه در آن لفظ در غير معناى خود بكار مى‌رود چون طبع انسان آنرا نيكو مى‌يابد لذا استعمالات صحيح است و صحّت آنها نيز مانند استعمال مجازى بالطبع است نه بالوضع و كلام آخوند قابل نقد است؛ 4- آيا مركبات به مجموع هيئت و مواد، موضوع به وضع مستقل هستند يا نه؟ قائلين به لزوم وضع به وجوهى اشاره مى‌كنند كه مولف دلايل آنها را مورد نقد و بررسى قرار داده است. نويسنده به كيفيّت دلالت لفظ در قضاياى كاذبه اشاره كرده و نظريه خود را ارائه مى‌دهد؛ 5-لفظ داراى يكى از حالات (مجاز، اشتراك، تخصيص، نقل، و اضمار) است. به نظر آخوند اگر در استعمال لفظى امر دائر بين ارائه معناى حقيقى و يكى از حالات خمسه باشد بدون شك لفظ بر معناى حقيقى حمل مى‌شود مگر اينكه قرينه صارفه‌اى در ميان باشد؛ 6- معاملات مانند عبادات حقايق شرعيه هستند ولى به طريق امضاء و تصرّف؛ 7- محل نزاع در الفاظ عبادات و معاملات در اين جهت است كه آيا موضوعٌ‌له آنها معانى صحيح آنهاست و يا اعمّ از صحيح و فاسد؛8- استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا داراى صور مختلفى است و حق آنست كه حكم در جميع شقوق عدم جواز آنست؛9- آيا مشتق فقط در ماتلبّس بالمبداء فى الحال حقيقت است يا اعمّ از ما تلبس بالمبداء فى الحال كه شامل ما انقضى عندالمبداء هم بشود. اين اختلاف ممكن است از يك جهت فلسفى و از جهت ديگر لغوى باشد.


نويسنده پس از مقدمات به موضوع «اوامر» پرداخته است كه برخى از ديدگاه‌هاى وى در اين بحث عبارتند از:
نويسنده پس از مقدمات به موضوع «اوامر» پرداخته است كه برخى از ديدگاه‌هاى وى در اين بحث عبارتند از:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش