۱۱۱٬۸۳۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
نویسنده در مقدمه درباره کتاب مینویسد: «اما بعد: این چند کلمه در بیان احوال خسرانمآل طوایف صوفیه و عقاید فاسده ایشان قلمی میگردد تا برادران دینی از آن منتفع گردند». | نویسنده در مقدمه درباره کتاب مینویسد: «اما بعد: این چند کلمه در بیان احوال خسرانمآل طوایف صوفیه و عقاید فاسده ایشان قلمی میگردد تا برادران دینی از آن منتفع گردند». | ||
وی دربارۀ پیدایش تصوف و استناد این جریان به اهل سنت و مخترع تصوف یعنی ابوهاشم کوفی و نامهای گوناگون صوفیه (متصوّفه، متصلّفه، مبتدعه، زراقیه، غلات، غالیه و حلاجیه) مطالب فراوانی بیان میکند. روایات و احادیث پیامبر اکرم و ائمه اطهار پیرامون تصوف نیز در این مقدمه بیان شده است؛ از جمله روایتی که امام رضا (ع) به سند صحیح از بزنطی فرمود: «کسی که مذکور شود نزد او صوفیان و انکار نکند ایشان را به زبان یا دل، پس نیست از ما، و کسی که انکار کند ایشان را، پس گویا جهاد کرده است با کفار در پیشروی حضرت رسول(ص)». | وی دربارۀ پیدایش تصوف و استناد این جریان به اهل سنت و مخترع تصوف یعنی ابوهاشم کوفی و نامهای گوناگون صوفیه (متصوّفه، متصلّفه، مبتدعه، زراقیه، غلات، غالیه و حلاجیه) مطالب فراوانی بیان میکند. روایات و احادیث پیامبر اکرم و ائمه اطهار پیرامون تصوف نیز در این مقدمه بیان شده است؛ از جمله روایتی که امام رضا(ع) به سند صحیح از بزنطی فرمود: «کسی که مذکور شود نزد او صوفیان و انکار نکند ایشان را به زبان یا دل، پس نیست از ما، و کسی که انکار کند ایشان را، پس گویا جهاد کرده است با کفار در پیشروی حضرت رسول(ص)». | ||
وی دربارۀ اصول فرقههای تصوف مینویسد: مذاهب صوفیه بسیار است؛ بعضی گفتهاند از آن جمله چهار مذهب یکی مذهب حلولیّه است، دویم: مدهب اتحادیّه، سیم: مذهب واصلیه، چهارم: مذهب عشّاقیّه و بعضی اصول را شش گرفته اند به اضافۀ تلقینیّه و رزّاقیه و بعضی هفت گفتهاند: به اضافۀ وحدتیّه و بعضی گفتهاند که اصل دو بود، پس جمعی ازمتأخرین صوفیه، مذهب دیگر اختراع نمودهاند و آن قایلبودن به وحدت وجوداست. | وی دربارۀ اصول فرقههای تصوف مینویسد: مذاهب صوفیه بسیار است؛ بعضی گفتهاند از آن جمله چهار مذهب یکی مذهب حلولیّه است، دویم: مدهب اتحادیّه، سیم: مذهب واصلیه، چهارم: مذهب عشّاقیّه و بعضی اصول را شش گرفته اند به اضافۀ تلقینیّه و رزّاقیه و بعضی هفت گفتهاند: به اضافۀ وحدتیّه و بعضی گفتهاند که اصل دو بود، پس جمعی ازمتأخرین صوفیه، مذهب دیگر اختراع نمودهاند و آن قایلبودن به وحدت وجوداست. |