المنح السنية علي الوصية المتبولية: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR21372J1.jpg | عنوان = المنح السنية علي الوصية المتبولية | عنوان‌های دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = شعرانی، عبدالوهاب بن احمد (نويسنده) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = ‎‏/‎‏ش‎‏7‎‏ ‎‏م‎‏83 283/27 BP | موضوع =اخلا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''المنح السنية علی الوصية المتبُوليّة'''، تألیف شیخ عبدالوهاب شعرانی (898-973ق)، کتابی است عرفانی در آداب سیر و سلوک و آن‌گونه که در ابتدای کتاب آمده، تعلیقه بر وصیت شیخ عارف ابواسحاق ابراهیم متبولی است.
'''المنح السنية علی الوصية المتبُوليّة'''، تألیف [[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد|شیخ عبدالوهاب شعرانی]] (898-973ق)، کتابی است عرفانی در آداب سیر و سلوک و آن‌گونه که در ابتدای کتاب آمده، تعلیقه بر وصیت شیخ عارف [[ابواسحاق ابراهیم متبولی]] است.


اولین توصیه کتاب، استقامت در توبه است. شعرانی ابتدا معنای لغوی توبه را بررسی کرده است. سپس تأکید می‌کند که: «من لا توبة له فلا حال له و لا مقام» که حکایت از اهمیت توبه در آغاز سیر و سلوک دارد. سپس در قالب تنبیه می‌نویسد: «شایسته است که بنده از اعضای ظاهری و باطنی خود هر صبح و شام تفتیش کند که آیا حدود الهی را مراعات کرده یا تعدی کرده‌اند و آیا آنچه به آن امر شده‌اند - از چشم‌پوشی از محارم الهی و حفظ زبان و گوش و قلب و غیر آن همراه با اخلاص - عمل کرده یا نکرده‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص7-8</ref>.
اولین توصیه کتاب، استقامت در توبه است. شعرانی ابتدا معنای لغوی توبه را بررسی کرده است. سپس تأکید می‌کند که: «من لا توبة له فلا حال له و لا مقام» که حکایت از اهمیت توبه در آغاز سیر و سلوک دارد. سپس در قالب تنبیه می‌نویسد: «شایسته است که بنده از اعضای ظاهری و باطنی خود هر صبح و شام تفتیش کند که آیا حدود الهی را مراعات کرده یا تعدی کرده‌اند و آیا آنچه به آن امر شده‌اند - از چشم‌پوشی از محارم الهی و حفظ زبان و گوش و قلب و غیر آن همراه با اخلاص - عمل کرده یا نکرده‌اند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص7-8</ref>.


از ابوالحسن شاذلی نقل می‌کند که مرید هرگز ترقی نخواهد کرد، مگر آنکه محب حق تعالی شود و محب حق تعالی نخواهد شد، مگر آنکه از دنیا و اهل دنیا بیزار شود و نسبت به نعمت دو سرا زهد ورزد<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>.
از [[شاذلی، ابوالحسن|ابوالحسن شاذلی]] نقل می‌کند که مرید هرگز ترقی نخواهد کرد، مگر آنکه محب حق تعالی شود و محب حق تعالی نخواهد شد، مگر آنکه از دنیا و اهل دنیا بیزار شود و نسبت به نعمت دو سرا زهد ورزد<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>.


در بخشی از کتاب چنین می‌خوانیم: شیخ محی‌الدین بن عربی در فتوحات مکیه چنین نوشته است: خداوند چون نفس را خلق کرد، به او گفت: من کیستم؟ نفس گفت: من کیستم؟ پس خداوند او را در دریای گرسنگی هزار سال سکونت داد. سپس فرمود: من کیستم؟ گفت: تو پروردگار من هستی. شیخ ابوسلیمان دارانی می‌گوید: کلید دنیا سیری و کلید آخرت گرسنگی کشیدن است و چون خداوند دنیا را آفرید، علم و حکمت را در گرسنگی و جهل و معصیت را در سیری قرار داد<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.
در بخشی از کتاب چنین می‌خوانیم: شیخ [[ابن عربی، محمد بن علی|محی‌الدین بن عربی]] در [[الفتوحات المكية|فتوحات مکیه]] چنین نوشته است: خداوند چون نفس را خلق کرد، به او گفت: من کیستم؟ نفس گفت: من کیستم؟ پس خداوند او را در دریای گرسنگی هزار سال سکونت داد. سپس فرمود: من کیستم؟ گفت: تو پروردگار من هستی. شیخ [[ابوسلیمان دارانی]] می‌گوید: کلید دنیا سیری و کلید آخرت گرسنگی کشیدن است و چون خداوند دنیا را آفرید، علم و حکمت را در گرسنگی و جهل و معصیت را در سیری قرار داد<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>.


شعرانی، عزلت و دوری‌گزینی از مردم را توصیه می‌کند و مؤید این توصیه را حدیثی می‌داند که حاکی از آن است که روزی فرامی‌رسد که هیچ دین‌داری نمی‌تواند دینش را حفظ کند، مگر آنکه از روستایی به روستایی و از ارتفاعی به ارتفاعی و همانند روباه از سوراخی به سوراخی فرار کند<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>.
[[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد|شعرانی]]، عزلت و دوری‌گزینی از مردم را توصیه می‌کند و مؤید این توصیه را حدیثی می‌داند که حاکی از آن است که روزی فرامی‌رسد که هیچ دین‌داری نمی‌تواند دینش را حفظ کند، مگر آنکه از روستایی به روستایی و از ارتفاعی به ارتفاعی و همانند روباه از سوراخی به سوراخی فرار کند<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>.


شعرانی بسیار از توصیه‌های عرفانی خود را با لفظ «اعلم» گوشزد می‌کند: و بدان مداومت بر ذکر الهی، امراض باطنی از کبر و عجب و ریا و حسد و سوء ‌ظن و... را نابود می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>.
[[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد|شعرانی]] بسیار از توصیه‌های عرفانی خود را با لفظ «اعلم» گوشزد می‌کند: و بدان مداومت بر ذکر الهی، امراض باطنی از کبر و عجب و ریا و حسد و سوء ‌ظن و... را نابود می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>.


==پانویس==
==پانویس==