۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURاندیشه سهروردیJ1.jpg | عنوان = | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = ابراهیمی دینانی، غلامحسین (نویسنده) منصوری لاریجانی، اسماعیل (محقق) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =سروش | مکان نشر =تهرا...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''اندیشه سهروردی: دیدگاههای فلسفی استاد غلامحسین دینانی''' تألیف غلامحسین ابراهیمی دینانی به کوشش اسماعیل منصوری | '''اندیشه سهروردی: دیدگاههای فلسفی استاد غلامحسین دینانی''' تألیف [[ابراهیمی دینانی، غلامحسین|غلامحسین ابراهیمی دینانی]] به کوشش [[منصوری لاریجانی، اسماعیل|اسماعیل منصوری لاریجانی]]؛ در این کتاب به زوایای اندیشۀ [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] در گفتگو با استاد [[ابراهیمی دینانی، غلامحسین|دینانی]] پرداخته شده است. این گفتگوها در نه جلسه بوده و مباحثی چون اندیشۀ سهروردی، جایگاه حکمت، منشأ حکمت، داستان خفاش و حرباء، نو در پرتونامه، حقیقت انوار، فلسفۀ نور، معیار لذت و الم، و انسانشناسی در دیدگاه [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] مورد بررسی قرار گرفتهاند. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
شهابالدین یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی در سال 549 هـ.ق. در قریۀ سهرورد نزدیک زنجان متولد شد. شهابالدین بعد از آنکه خواندن و نوشتن آموخت، پدرش او را به مراغه که آن زمان از شهرهای بزرگ بود و چند سال بعد از آن تاریخ، خواجه نصیرالدین طوسی زیج معروف مراغه را به دستور هلاکوخان در آن ساخت، فرستاد. او مقدمات علوم را در مراغه فراگرفت و پس از آن عازم اصفهان شد. در آن زمان در اصفهان دانشمندی به نام ظهیرالدین قاری تدریس میکرد. شهابالدین همۀ علوم آن زمان را نزد وی فراگرفت و در شانزدهسالگی از تحصیل علم و تلمذ نزد استادان بینیاز شد. او ضمن تحصیل چنین استنباط کرده بود که موجودات دنیا از نور به وجود آمدهاند و انوار به یکدیگر میتابند و آن تابش متقابل را اشراق خواند و به همین دلیل لقب | [[سهروردی، یحیی بن حبش|شهابالدین یحیی بن حبش بن امیرک سهروردی]] در سال 549 هـ.ق. در قریۀ سهرورد نزدیک زنجان متولد شد. شهابالدین بعد از آنکه خواندن و نوشتن آموخت، پدرش او را به مراغه که آن زمان از شهرهای بزرگ بود و چند سال بعد از آن تاریخ، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصیرالدین طوسی]] زیج معروف مراغه را به دستور هلاکوخان در آن ساخت، فرستاد. او مقدمات علوم را در مراغه فراگرفت و پس از آن عازم اصفهان شد. در آن زمان در اصفهان دانشمندی به نام ظهیرالدین قاری تدریس میکرد. شهابالدین همۀ علوم آن زمان را نزد وی فراگرفت و در شانزدهسالگی از تحصیل علم و تلمذ نزد استادان بینیاز شد. او ضمن تحصیل چنین استنباط کرده بود که موجودات دنیا از نور به وجود آمدهاند و انوار به یکدیگر میتابند و آن تابش متقابل را اشراق خواند و به همین دلیل لقب «[[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]» را یافت. | ||
او میگفت جهان جز نور نیست که یکی بر دیگری میتابد و بنابراین جهان جز اشراق نیست. بعضی از نورها قوی، بعضی ضعیف و برخی متراکم هستند. همانگونه که نورهای قوی بر نورهای ضعیف میتابد، نورهای ضعیف هم به سوی انوار قوی تابش دارند. | او میگفت جهان جز نور نیست که یکی بر دیگری میتابد و بنابراین جهان جز اشراق نیست. بعضی از نورها قوی، بعضی ضعیف و برخی متراکم هستند. همانگونه که نورهای قوی بر نورهای ضعیف میتابد، نورهای ضعیف هم به سوی انوار قوی تابش دارند. | ||
سهروردی بعد از تحصیل علم، برای شناخت نظریۀ خود دربارۀ حکمت اشراق، شروع به نوشتن کتاب «حکمت الاشراق» کرد. شیخ کتاب را یکمرتبه ننوشت؛ مسافرتها و نوشتن رسالۀ بحری دربارۀ مسائل مختلف حکمت، مانع از این میشد که سهروردی نوشتن کتاب «حکمت الاشراق» را به اتمام برساند. از شیخ | [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] بعد از تحصیل علم، برای شناخت نظریۀ خود دربارۀ حکمت اشراق، شروع به نوشتن کتاب «حکمت الاشراق» کرد. شیخ کتاب را یکمرتبه ننوشت؛ مسافرتها و نوشتن رسالۀ بحری دربارۀ مسائل مختلف حکمت، مانع از این میشد که [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] نوشتن کتاب «حکمت الاشراق» را به اتمام برساند. از [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]]، پنجاه رساله و کتاب در دست است که مهمترین آنها همین کتاب «حکمت الاشراق» است؛ چراکه اصول و فروع نظریۀ او در این کتاب است. | ||
شیخ اشراق در 38 سالگی در حلب و توسط صلاحالدین ایوبی به قتل رسید. او کسی است که مکتب فلسفی اشراق را در ایران مفتوح کرد و بعد از مرگش، این مکتب فلسفی وسعت یافت و با اینکه وی شیعیمذهب بود، بعضی از طرفداران سنت و جماعت نظریۀ فلسفی او را پذیرفتند. نظریۀ فلسفی سهروردی که در اواخر قرن ششم مطرح شده است، امروزه درک میشود؛ چراکه دانسته میشود هرچه در جهان وجود دارد، انرژیای است که به صورت امواج و انوار است و انرژی وقتی متراکم میشود، به شکل ماده درمیآید و وقتی که رقیق است، شکل انوار یا امواج را دارد و واقعیت آن «الله نور السماوات والارض» است. | [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] در 38 سالگی در حلب و توسط صلاحالدین ایوبی به قتل رسید. او کسی است که مکتب فلسفی اشراق را در ایران مفتوح کرد و بعد از مرگش، این مکتب فلسفی وسعت یافت و با اینکه وی شیعیمذهب بود، بعضی از طرفداران سنت و جماعت نظریۀ فلسفی او را پذیرفتند. نظریۀ فلسفی [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]] که در اواخر قرن ششم مطرح شده است، امروزه درک میشود؛ چراکه دانسته میشود هرچه در جهان وجود دارد، انرژیای است که به صورت امواج و انوار است و انرژی وقتی متراکم میشود، به شکل ماده درمیآید و وقتی که رقیق است، شکل انوار یا امواج را دارد و واقعیت آن «الله نور السماوات والارض» است. | ||
در این کتاب به زوایای اندیشۀ شیخ اشراق در گفتگو با استاد دینانی پرداخته شده است. این گفتگوها در نه جلسه بوده و مباحثی چون اندیشۀ سهروردی، جایگاه حکمت، منشأ حکمت، داستان خفاش و حرباء، نو در پرتونامه، حقیقت انوار، فلسفۀ نور، معیار لذت و الم، و انسانشناسی در دیدگاه سهروردی مورد بررسی قرار گرفتهاند.<ref> [https://literaturelib.com/books/4954 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | در این کتاب به زوایای اندیشۀ [[سهروردی، یحیی بن حبش|شیخ اشراق]] در گفتگو با استاد دینانی پرداخته شده است. این گفتگوها در نه جلسه بوده و مباحثی چون اندیشۀ [[سهروردی، یحیی بن حبش|سهروردی]]، جایگاه حکمت، منشأ حکمت، داستان خفاش و حرباء، نو در پرتونامه، حقیقت انوار، فلسفۀ نور، معیار لذت و الم، و انسانشناسی در دیدگاه سهروردی مورد بررسی قرار گرفتهاند.<ref> [https://literaturelib.com/books/4954 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||