پرش به محتوا

آرزو، سراج‌الدین علی بن حسام‌الدین: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:


پدرش شیخ حسام‌الدین حسام نام داشت. طبق گفتۀ خود آرزو پدرش مردی سپاهی پیشه بود و از منصب داران محمّد اورنگ زیب عالمگیر به حساب می‌آمد. وی نیز مانند فرزندش اهل شعر و شعر گویی بود و قصۀ «کامروپ و کام لتا» از افسانه‌های مشهور هند را به نظم در آورده است.  
پدرش شیخ حسام‌الدین حسام نام داشت. طبق گفتۀ خود آرزو پدرش مردی سپاهی پیشه بود و از منصب داران محمّد اورنگ زیب عالمگیر به حساب می‌آمد. وی نیز مانند فرزندش اهل شعر و شعر گویی بود و قصۀ «کامروپ و کام لتا» از افسانه‌های مشهور هند را به نظم در آورده است.  
نسب آرزواز طرف پدرش به شيخ کمال‌الدین خواهرزادۀ شیخ نصیرالدین مشهور به چراغ دهلی می‌رسد و از طرف مادر به شیخ حمیدالدین عرف شیخ محمّد غوث گوالیاری «شطاری» ونسب محمّد غوث نیز به چند واسطه به عطّار نیشابوری می‌رسد. از این رو فرزندان شیخ محمّد غوث گوالیاری را «عطّاری» می‌نامند.<ref> ر.ک: رحیم‌پور، مهدی، ص7</ref>
 
نسب آرزو از طرف پدرش به شيخ کمال‌الدین خواهرزادۀ شیخ نصیرالدین مشهور به چراغ دهلی می‌رسد و از طرف مادر به شیخ حمیدالدین عرف شیخ محمّد غوث گوالیاری «شطاری» ونسب محمّد غوث نیز به چند واسطه به [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطّار نیشابوری]] می‌رسد. از این رو فرزندان شیخ محمّد غوث گوالیاری را «عطّاری» می‌نامند.<ref> ر.ک: رحیم‌پور، مهدی، ص7</ref>


==زادگاه و محل تولد==  
==زادگاه و محل تولد==  
خط ۵۶: خط ۵۷:


==تحصیلات==
==تحصیلات==
طبق گفتۀ خود خان آرزو، از «بدو شعور» به تحصيل علوم اشتغال داشته است و تا چهاردە سالگی داخل جرگۀ طلبۀ علم بود؛ از اولین استادان او میر غلامعلی احسنی گوالیاری بود که به گفتۀ خود آرزو در دوران کودکی اشعار اۆلیه‌اش را از نظر او گذرانیده است. حدود یک سال نیز شاگرد میرصاحب سخن بود. میر عبدالصمد(متوفای 1141ق) معروف به سخن از سادات اکبرآباد بود و در شعر گویی شاگرد میرزا عبدالقادر بیدل محسوب می‌شود.  
طبق گفتۀ خود خان آرزو، از «بدو شعور» به تحصيل علوم اشتغال داشته است و تا چهاردە سالگی داخل جرگۀ طلبۀ علم بود؛ از اولین استادان او میر غلامعلی احسنی گوالیاری بود که به گفتۀ خود آرزو در دوران کودکی اشعار اۆلیه‌اش را از نظر او گذرانیده است. حدود یک سال نیز شاگرد میرصاحب سخن بود. [[میر عبدالصمد]](متوفای 1141ق) معروف به سخن از سادات اکبرآباد بود و در شعر گویی شاگرد [[میرزا عبدالقادر بیدل]] محسوب می‌شود.  


خان آرزو مانند دیگر معاصرانش علوم رسمی آن زمان را تحصيل کرد و كتب متداولۀ درسی زمان خود که عبارت از بوستان و گلستان سعدی و نام حق باشد را نزد پدرش خواند. امّا بيشترين حوزۀ تحصيل آرزو به آموختن زبان عربى مربوط می‌شود. وی حدود ۵ سال زبان عربی را براساس كتب معمول آن زمان در نزد شيخ عمادالدين معروف به «درویش محمّد» آموخت و ضمن معاشرت با شاعران مشهور آن حوزه در آن زمان چون شاه گلشن، حاتم، عظمه الله كامل، محمّدمقيم آزاد وعلى عظيم از سرودن شعر و تكميل معلومات لغوى خود غافل نماند.
خان آرزو مانند دیگر معاصرانش علوم رسمی آن زمان را تحصيل کرد و كتب متداولۀ درسی زمان خود که عبارت از بوستان و گلستان سعدی و نام حق باشد را نزد پدرش خواند. امّا بيشترين حوزۀ تحصيل آرزو به آموختن زبان عربى مربوط می‌شود. وی حدود ۵ سال زبان عربی را براساس كتب معمول آن زمان در نزد شيخ عمادالدين معروف به «[[درویش محمّد]]» آموخت و ضمن معاشرت با شاعران مشهور آن حوزه در آن زمان چون شاه گلشن، حاتم، عظمه الله كامل، محمّدمقيم آزاد وعلى عظيم از سرودن شعر و تكميل معلومات لغوى خود غافل نماند.


در تذکرۀ صبح گلشن از فردی به نام «تمکین» اسم برده شده است که گویا از حوالی کرمان و از احفاد شاه نعمت الله ولی است که در زمان حکومت فرّخ سیر وارد هند گردیده و مورد احترام پادشاه مذکور و بعد از وى مورد احترام محمّد شاه قرار گرفته است. ظاهراً آرزو نیز از محضر او کسب فیض کرده است.<ref> ر.ک: رحیم‌پور، مهدی، ص9</ref>
در تذکرۀ صبح گلشن از فردی به نام «تمکین» اسم برده شده است که گویا از حوالی کرمان و از احفاد [[نعمت‌الله ولی|شاه نعمت‌الله ولی]] است که در زمان حکومت فرّخ سیر وارد هند گردیده و مورد احترام پادشاه مذکور و بعد از وى مورد احترام محمّد شاه قرار گرفته است. ظاهراً آرزو نیز از محضر او کسب فیض کرده است.<ref> ر.ک: رحیم‌پور، مهدی، ص9</ref>


==فعالیت‌ها==
==فعالیت‌ها==
در ۱۱۳۲ق/۱۷۲۰م در دهلی اقامت گزید و به خدمت آنندرام (متوفای ۱۱۶۴ق) درآمد و از او منصب و «جاگیر» (تیول) یافت و سپس به خدمت اسحاق‌خان مؤتمن‌الدوله شوشتری ، پیشکار (خان سامان) محمدشاه (۱۱۳۱-۱۱۶۱ق) پیوست.
در ۱۱۳۲ق/۱۷۲۰م در دهلی اقامت گزید و به خدمت آنندرام (متوفای ۱۱۶۴ق) درآمد و از او منصب و «جاگیر» (تیول) یافت و سپس به خدمت اسحاق‌خان مؤتمن‌الدوله شوشتری ، پیشکار (خان سامان) محمدشاه (۱۱۳۱-۱۱۶۱ق) پیوست.
پس از مرگ شوشتری در ۱۱۵۲ق به دستگاه پسرش نجم‌الدوله و پس از کشته‌شدن نجم‌الدوله در شوال ۱۱۶۳ق به خدمت برادرش سالار جنگ، وارد شد و چون در محرم ۱۱۶۸ق/اکتبر ۱۷۵۴م سالار جنگ به «اوده» رفت، آرزو را نیز با خود برد.
پس از مرگ شوشتری در ۱۱۵۲ق به دستگاه پسرش نجم‌الدوله و پس از کشته‌شدن نجم‌الدوله در شوال ۱۱۶۳ق به خدمت برادرش سالار جنگ، وارد شد و چون در محرم ۱۱۶۸ق/اکتبر ۱۷۵۴م سالار جنگ به «اوده» رفت، آرزو را نیز با خود برد.