قرن‌های بی‌زمان: درآمدی تحلیلی ـ معرفت‌شناختی بر منطق‌الطیر عطار: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURقرن‌های بی‌زمانJ1.jpg | عنوان =قرن‌های بی‌زمان | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = محبتی، مهدی (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =هرمس | مکان نشر =تهران | سال نشر =1400 | کد اتوماسیون =...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''قرن‌های بی‌زمان: درآمدی تحلیلی ـ معرفت‌شناختی بر منطق‌الطیر عطار''' تألیف مهدی محبتی؛ هدف نویسنده در این کتاب، تبیین رابطه میان شکل شعر عطار و مبانی معنوی ـ معنایی عرفان او به شیوه‌ای مستند و معقول است. اگرچه این کتاب اولا و بالذات معطوف به نقد و تحلیل منطق الطیر است، اما صرفاً محدود به آن نیست و از بطن آن تقریباً همۀ آثار عطار و به‌ویژه منظومه‌ها و شخصیت خود عطار نیز معرفی و نقد شده تا امکان نگاهی یکپارچه و هماهنگ ابتدا به منطق الطیر و از طریق آن به آثار و کل معرفت و شخصیت و عرفان عطار فراهم آید.
'''قرن‌های بی‌زمان: درآمدی تحلیلی ـ معرفت‌شناختی بر منطق‌الطیر عطار''' تألیف [[محبتی، مهدی|مهدی محبتی]]؛ هدف نویسنده در این کتاب، تبیین رابطه میان شکل شعر [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و مبانی معنوی ـ معنایی عرفان او به شیوه‌ای مستند و معقول است. اگرچه این کتاب اولا و بالذات معطوف به نقد و تحلیل [[منطق الطیر عطار|منطق الطیر]] است، اما صرفاً محدود به آن نیست و از بطن آن تقریباً همۀ آثار [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و به‌ویژه منظومه‌ها و شخصیت خود [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] نیز معرفی و نقد شده تا امکان نگاهی یکپارچه و هماهنگ ابتدا به منطق الطیر و از طریق آن به آثار و کل معرفت و شخصیت و عرفان عطار فراهم آید.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۱: خط ۳۱:


==گزارش کتاب==
==گزارش کتاب==
تأمل و تدقیق در آثار عطار و به‌ویژه تمرکز و همراهی عمیق با آنها بود که خوانندۀ ژرف‌کار را دل می‌داد و ره می‌گشود و کم‌کم به این گرایه نزدیک‌تر می‌کرد که واقعاً فهم هیچ‌یک از منظومه‌ها بدون توجه به منظومۀ دیگر و فهم آنها بدون این و درک هر چهار منظومه بدون دیوان و رباعیات و تذکره امکان‌پذیر نیست. فهم درست و دقیق کلیت شعر و عرفان عطار به‌مثابۀ یک امر یک‌پارچه و هماهنگ که جهت و معنا و اغراض و غایات ویژه‌ای از اول داشته است و اساساً برای همان هم به وجود آمده است؛ بدان شیوۀ متعارف ممکن نیست و نیازمند شیوه‌ای یک‌پارچه و همخوان است.
تأمل و تدقیق در آثار [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و به‌ویژه تمرکز و همراهی عمیق با آنها بود که خوانندۀ ژرف‌کار را دل می‌داد و ره می‌گشود و کم‌کم به این گرایه نزدیک‌تر می‌کرد که واقعاً فهم هیچ‌یک از منظومه‌ها بدون توجه به منظومۀ دیگر و فهم آنها بدون این و درک هر چهار منظومه بدون دیوان و رباعیات و تذکره امکان‌پذیر نیست. فهم درست و دقیق کلیت شعر و عرفان [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] به‌مثابۀ یک امر یک‌پارچه و هماهنگ که جهت و معنا و اغراض و غایات ویژه‌ای از اول داشته است و اساساً برای همان هم به وجود آمده است؛ بدان شیوۀ متعارف ممکن نیست و نیازمند شیوه‌ای یک‌پارچه و همخوان است.


هر یک از آثار عطار به‌مثابۀ یک دایرۀ کوچک در کنار هم قرار می‌گیرد تا با هم و در نهایت، یک دایرۀ بزرگ معنایی ـ ساختاری را بسازند. از همین‌روی و با این نگاه، همۀ آثار عطار، نقطۀ مرکزی شعر و عرفان او به شمار می‌آیند و هیچ‌کدام هم اصل و مرکز اصلی نیستند. همچنان که هیچ اثری نقطۀ آغازین شعر عطار از حیث تاریخی ـ معنایی محسوب نمی‌شود و در عین حال هر کدام می‌توانند نقطۀ آغاز شعر و عرفان او باشند؛ درست مانند دایره که همۀ خطوط آن هم‌زمان می‌توانند اول و آغاز و مرکز و حاشیه باشند و به یک اندازه به مرکز نزدیک و از آن دور باشند.
هر یک از آثار [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] به‌مثابۀ یک دایرۀ کوچک در کنار هم قرار می‌گیرد تا با هم و در نهایت، یک دایرۀ بزرگ معنایی ـ ساختاری را بسازند. از همین‌روی و با این نگاه، همۀ آثار عطار، نقطۀ مرکزی شعر و عرفان او به شمار می‌آیند و هیچ‌کدام هم اصل و مرکز اصلی نیستند. همچنان که هیچ اثری نقطۀ آغازین شعر عطار از حیث تاریخی ـ معنایی محسوب نمی‌شود و در عین حال هر کدام می‌توانند نقطۀ آغاز شعر و عرفان او باشند؛ درست مانند دایره که همۀ خطوط آن هم‌زمان می‌توانند اول و آغاز و مرکز و حاشیه باشند و به یک اندازه به مرکز نزدیک و از آن دور باشند.


حقیقت توحید در عرفان ایرانی ـ اسلامی چیزی جز درک درست گردانگی و یگانگی و فهم عمیق آن نقطۀ کانونی و رسیدن به نوع ارتباط حاشیه با متن و متن با حشیه یا دورادور و خط با نقطه و مرکز و نقطه با خط پیرامون نیست. انسان هم در مقام شاخص‌ترین نمود هستی از این قاعده جدا نبوده و نیست؛ چراکه در این نگاه، قلب هم‌زمان مرکز انسان و جهان ونقطۀ کانونی هستی هم هست، چیزی که تمام عرفان عطار در همۀ آثار بر گرد آن می‌چرخد؛ یعنی شروع از نقطه‌ای و سیر در مسیر دایره‌وار و رو به مرکز برای دیدار و رسیدن به نقطۀ کانونی هستی که دل یا جان با جانِ جان یا حق باشد و عطار در هر کتابی به فراخور بحث و مقال آن را به میان کشیده و از آن مستقیم یا در پرده سخن‌ها گفته که بحث مستوفی و مستدل و مستند آن در متن این کتاب آمده است. هدف نویسنده در این کتاب، تبیین همین رابطه میان شکل شعر عطار و مبانی معنوی ـ معنایی عرفان او به شیوه‌ای مستند و معقول است. اگرچه این کتاب اولا و بالذات معطوف به نقد و تحلیل منطق الطیر است، اما صرفاً محدود به آن نیست و از بطن آن تقریباً همۀ آثار عطار و به‌ویژه منظومه‌ها و شخصیت خود عطار نیز معرفی و نقد شده تا امکان نگاهی یکپارچه و هماهنگ ابتدا به منطق الطیر و از طریق آن به آثار و کل معرفت و شخصیت و عرفان عطار فراهم آید.
حقیقت توحید در عرفان ایرانی ـ اسلامی چیزی جز درک درست گردانگی و یگانگی و فهم عمیق آن نقطۀ کانونی و رسیدن به نوع ارتباط حاشیه با متن و متن با حشیه یا دورادور و خط با نقطه و مرکز و نقطه با خط پیرامون نیست. انسان هم در مقام شاخص‌ترین نمود هستی از این قاعده جدا نبوده و نیست؛ چراکه در این نگاه، قلب هم‌زمان مرکز انسان و جهان ونقطۀ کانونی هستی هم هست، چیزی که تمام عرفان عطار در همۀ آثار بر گرد آن می‌چرخد؛ یعنی شروع از نقطه‌ای و سیر در مسیر دایره‌وار و رو به مرکز برای دیدار و رسیدن به نقطۀ کانونی هستی که دل یا جان با جانِ جان یا حق باشد و عطار در هر کتابی به فراخور بحث و مقال آن را به میان کشیده و از آن مستقیم یا در پرده سخن‌ها گفته که بحث مستوفی و مستدل و مستند آن در متن این کتاب آمده است. هدف نویسنده در این کتاب، تبیین همین رابطه میان شکل شعر عطار و مبانی معنوی ـ معنایی عرفان او به شیوه‌ای مستند و معقول است. اگرچه این کتاب اولا و بالذات معطوف به نقد و تحلیل منطق الطیر است، اما صرفاً محدود به آن نیست و از بطن آن تقریباً همۀ آثار عطار و به‌ویژه منظومه‌ها و شخصیت خود عطار نیز معرفی و نقد شده تا امکان نگاهی یکپارچه و هماهنگ ابتدا به منطق الطیر و از طریق آن به آثار و کل معرفت و شخصیت و عرفان عطار فراهم آید.


در اولین فصل این کتاب ذیل سه بخش دربارۀ منطق الطیر قرآنی و منطق الطیر عرفانی سخن گفته شده و همچنین زبان هستی و زبان نیستی رسالةالطیرها در فرهنگ و ادب اسلامی ـ ایرانی و بسترها و زمینه‌های پیدایش این رسالات بررسی شده است.
در اولین فصل این کتاب ذیل سه بخش دربارۀ [[منطق الطیر عطار|منطق الطیر]] قرآنی و [[منطق الطیر عطار|منطق الطیر]] عرفانی سخن گفته شده و همچنین زبان هستی و زبان نیستی رسالةالطیرها در فرهنگ و ادب اسلامی ـ ایرانی و بسترها و زمینه‌های پیدایش این رسالات بررسی شده است.


چون منطق الطیر اساساً سفری معنوی و نوعی معراج روحی است، سیر تکوین و تدوین این سفرها و منازل و مقامات آنها چگونه شکل گرفته و چه صورت‌بندی‌هایی داشته و سیر تحولات تاریخی آن چگونه بوده و عطار در تکوین این منازل و مقامات چه نقش و تأثیر داشته و هفت وادی خود را بر کدام مبانی پی ریخته و تا کجا از سنت معهود بهره برده در فصل دوم کتاب بررسی شده است.
چون [[منطق الطیر عطار|منطق الطیر]] اساساً سفری معنوی و نوعی معراج روحی است، سیر تکوین و تدوین این سفرها و منازل و مقامات آنها چگونه شکل گرفته و چه صورت‌بندی‌هایی داشته و سیر تحولات تاریخی آن چگونه بوده و عطار در تکوین این منازل و مقامات چه نقش و تأثیر داشته و هفت وادی خود را بر کدام مبانی پی ریخته و تا کجا از سنت معهود بهره برده در فصل دوم کتاب بررسی شده است.


طرح مسئلۀ توحید و چگونگی رابطۀ خدا و انسان و به‌ویژه ارائۀ معنایی دقیق و نسبتاً درست به‌دور از هیاهو و ذوق‌زدگی از معنای یگانگی و حقیقت آن امری سخت صعب است؛ به همین دلیل بیشتر فصل کل این کتاب هم همین بود که در آن سه نظریۀ اصلی حاکم بر جهان اسلامی یعنی «خالق ـ مخلوقی»، «فیض و صدور» و «وحدت» به تفصیل شکافته شده و پیامدها و لوازم مترتب بر هر نظریه به میان آمده تا جایگاه تاریخی و مبنای نظری نگاه عطار در منطق الطیر دقیق و درست روشن گردد و معنای یگانگی سی مرغ با سیمرغ تبیین گردد.
طرح مسئلۀ توحید و چگونگی رابطۀ خدا و انسان و به‌ویژه ارائۀ معنایی دقیق و نسبتاً درست به‌دور از هیاهو و ذوق‌زدگی از معنای یگانگی و حقیقت آن امری سخت صعب است؛ به همین دلیل بیشتر فصل کل این کتاب هم همین بود که در آن سه نظریۀ اصلی حاکم بر جهان اسلامی یعنی «خالق ـ مخلوقی»، «فیض و صدور» و «وحدت» به تفصیل شکافته شده و پیامدها و لوازم مترتب بر هر نظریه به میان آمده تا جایگاه تاریخی و مبنای نظری نگاه [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] در منطق الطیر دقیق و درست روشن گردد و معنای یگانگی سی مرغ با سیمرغ تبیین گردد.


فصل چهارم به معماران اصلی نظریۀ وحدت در جهان اسلامی ـ ایرانی اختصاص داده شده است: غزالی، ابن عربی و عطار. در این فصل ضمن ریشه‌یابی و تحلیل عوامل و مؤلفه‌هایی که سبب پیدایش نظریۀ وحدت شدند، به بررسی نقش بزرگانی پرداخته شده که بیشترین و مهم‌ترین تأثیر را در این زمینه داشتند؛ به‌ویژه امام محمد غزالی که به صورتی دستگاه‌مند و معتدل فضا را کاملاً آماده کرد و با استفاده از تقریباً مجموعۀ میراث پیش از خود و نیز قدرت و نفوذ عظیمی که در زمانه داشت، زمینه‌ها را برای پیدایش چنین نظریه‌ای آماده کرد.
فصل چهارم به معماران اصلی نظریۀ وحدت در جهان اسلامی ـ ایرانی اختصاص داده شده است: [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]]، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] و [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]. در این فصل ضمن ریشه‌یابی و تحلیل عوامل و مؤلفه‌هایی که سبب پیدایش نظریۀ وحدت شدند، به بررسی نقش بزرگانی پرداخته شده که بیشترین و مهم‌ترین تأثیر را در این زمینه داشتند؛ به‌ویژه امام محمد غزالی که به صورتی دستگاه‌مند و معتدل فضا را کاملاً آماده کرد و با استفاده از تقریباً مجموعۀ میراث پیش از خود و نیز قدرت و نفوذ عظیمی که در زمانه داشت، زمینه‌ها را برای پیدایش چنین نظریه‌ای آماده کرد.


دو فصل بعدی به اکتشاف متن و نحوۀ تعامل شکل و محتوا در منطق الطیر اختصاص یافته تا بر مبنای همان طرح حلقوی آثار عطار و بازکرد پیرنگ داستانی منطق الطیر و تبیین سازمان معنایی و نقش مقدمه‌ها در آن، به صورتی مستند و مصداقی نشان داده شود که فهم درست معنا و ساختار مقامات طیور بدون هماهنگ‌سازی کامل صورت و معنا و بی‌توجه به آن نظریۀ حلقوی ممکن نیست.
دو فصل بعدی به اکتشاف متن و نحوۀ تعامل شکل و محتوا در [[منطق الطیر عطار|منطق الطیر]] اختصاص یافته تا بر مبنای همان طرح حلقوی آثار عطار و بازکرد پیرنگ داستانی منطق الطیر و تبیین سازمان معنایی و نقش مقدمه‌ها در آن، به صورتی مستند و مصداقی نشان داده شود که فهم درست معنا و ساختار مقامات طیور بدون هماهنگ‌سازی کامل صورت و معنا و بی‌توجه به آن نظریۀ حلقوی ممکن نیست.


فصل هفتم به ترسیم سیمای عطار در حین آفریدن منطق الطیر اختصاص یافته و در آن شرح کشش‌ها و کوشش‌ها و بی‌تابی‌ها و بی‌قراری‌های عطار هنگام سرایش تک‌تک ابیات این منظومه در پیوند با بقیۀ آثار و جایگاه آن در ذهن و روان سراینده و دغدغه‌ها و درگیری‌هایش با اشخاص و شخصیت‌هایی که آفریده به‌ویژه حلاج و شیخ صنعان که در واقع همان عطار و آمال و آلام تحقق‌یافتۀ او هستند، آمده و همچنین نگاهی انداخته شده به عطار و کشمکش‌های او با معاصران و خرده‌گیرانی که «پرگویش» می‌خواندند و نیز تلاش او برای اثبات و ثبیت حقیقت و معنای قصه و روایت و شاعرانگی و بررسی و بیان نقش و تأثیر عظیم و گستردۀ شیخ نیشابور در پی‌اندازی و تبیین سنت روایت و قصه‌نویسی عرفانی تا آنجا که به‌حق عنوان «پدر قصه‌های عرفانی» را می‌تواند از آنِ خود سازد. بررسی امکان وجود یا امتناع تحقق دنیای آرمانی عطار در منطق الطیر از مباحث مهم فصل پایانی است و اینکه اساساً عطار در آثارش جویای جهان مطلوب و آرمانی هست و چشم‌اندازی از این نوع در نظر دارد یا خیر و در هر دو صورت چرا؟<ref> [https://literaturelib.com/books/5270 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>
فصل هفتم به ترسیم سیمای عطار در حین آفریدن منطق الطیر اختصاص یافته و در آن شرح کشش‌ها و کوشش‌ها و بی‌تابی‌ها و بی‌قراری‌های عطار هنگام سرایش تک‌تک ابیات این منظومه در پیوند با بقیۀ آثار و جایگاه آن در ذهن و روان سراینده و دغدغه‌ها و درگیری‌هایش با اشخاص و شخصیت‌هایی که آفریده به‌ویژه حلاج و شیخ صنعان که در واقع همان [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و آمال و آلام تحقق‌یافتۀ او هستند، آمده و همچنین نگاهی انداخته شده به [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] و کشمکش‌های او با معاصران و خرده‌گیرانی که «پرگویش» می‌خواندند و نیز تلاش او برای اثبات و ثبیت حقیقت و معنای قصه و روایت و شاعرانگی و بررسی و بیان نقش و تأثیر عظیم و گستردۀ شیخ نیشابور در پی‌اندازی و تبیین سنت روایت و قصه‌نویسی عرفانی تا آنجا که به‌حق عنوان «پدر قصه‌های عرفانی» را می‌تواند از آنِ خود سازد. بررسی امکان وجود یا امتناع تحقق دنیای آرمانی عطار در منطق الطیر از مباحث مهم فصل پایانی است و اینکه اساساً [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] در آثارش جویای جهان مطلوب و آرمانی هست و چشم‌اندازی از این نوع در نظر دارد یا خیر و در هر دو صورت چرا؟<ref> [https://literaturelib.com/books/5270 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref>