۱۰۶٬۵۷۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'تاریخ فلسفه اسلامی (ابهام زدایی)' به 'تاریخ فلسفه اسلامی (ابهامزدایی)') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد' به 'ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد') |
||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
میتوان با شریعت تجسد، بهعنوان حادثهای در تاریخ فلسفه، تاریخ ایجاد کرد، اما با تجلیات بهعنوان حوادثی تمثیلی، مشکل بتوان فلسفه تاریخ تدوین کرد. آنچه این تجلیات ناظر به آن است، حکمت تاریخ است. فلسفه تاریخ میتواند آشکارا بر مذهب تعطیل استوار باشد و بالاخره میتواند فقط علیتی را لحاظ کند که ذاتی حوادثی است که در مرتبه دنیای تجربی ادراک شده است. در این صورت، فلسفه تاریخ عرفی شدن روح مطلق را تحقق خواهد بخشید. برعکس الهیات و حکمت تاریخ را با هیچ صورتی از مذهب تعطیل نمیتوان آشتی داد. حکمت تاریخ درک حوادث در مرتبهای غیر از دنیای تجربی را ایجاب میکند که آن را ملکوت نامیدهاند و آن اساساً به دنبال نیروهای معنوی و عوالم عالی است که اثرات خود را بر جهان نقش میکند. دادههای حکمت تاریخ در قلمرو تاریخ قدسی قرار میگیرد؛ ادوار شیعی دایره نبوت و دایره ولایت یا تعلیم معنوی و نیز طبقهبندی پیامبران نزد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] شیوههای بحث از دادههایی است که در قلمرو آن امری قرار نمیگیرد که در مغربزمین فلسفه تاریخ خوانده شده، بلکه در حوزه حکمت تاریخ قرار میگیرد. این تحدید حدود آنجا که بخواهیم جایگاه اندیشه و اندیشمندان را معلوم کنیم، خود را بر هرگونه پدیدارشناسی تطبیقی تحمیل میکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/53869/66 ر.ک: همان، ص66-67]</ref>. | میتوان با شریعت تجسد، بهعنوان حادثهای در تاریخ فلسفه، تاریخ ایجاد کرد، اما با تجلیات بهعنوان حوادثی تمثیلی، مشکل بتوان فلسفه تاریخ تدوین کرد. آنچه این تجلیات ناظر به آن است، حکمت تاریخ است. فلسفه تاریخ میتواند آشکارا بر مذهب تعطیل استوار باشد و بالاخره میتواند فقط علیتی را لحاظ کند که ذاتی حوادثی است که در مرتبه دنیای تجربی ادراک شده است. در این صورت، فلسفه تاریخ عرفی شدن روح مطلق را تحقق خواهد بخشید. برعکس الهیات و حکمت تاریخ را با هیچ صورتی از مذهب تعطیل نمیتوان آشتی داد. حکمت تاریخ درک حوادث در مرتبهای غیر از دنیای تجربی را ایجاب میکند که آن را ملکوت نامیدهاند و آن اساساً به دنبال نیروهای معنوی و عوالم عالی است که اثرات خود را بر جهان نقش میکند. دادههای حکمت تاریخ در قلمرو تاریخ قدسی قرار میگیرد؛ ادوار شیعی دایره نبوت و دایره ولایت یا تعلیم معنوی و نیز طبقهبندی پیامبران نزد [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] شیوههای بحث از دادههایی است که در قلمرو آن امری قرار نمیگیرد که در مغربزمین فلسفه تاریخ خوانده شده، بلکه در حوزه حکمت تاریخ قرار میگیرد. این تحدید حدود آنجا که بخواهیم جایگاه اندیشه و اندیشمندان را معلوم کنیم، خود را بر هرگونه پدیدارشناسی تطبیقی تحمیل میکند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/53869/66 ر.ک: همان، ص66-67]</ref>. | ||
در میان دانشنامهنویسان در جهان اسلام، [[ابن خلدون، | در میان دانشنامهنویسان در جهان اسلام، [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن خلدون]] را مؤسس نقد تاریخی و پیشگام جامعهشناسی جدید دانستهاند. طبق این نظر، مکتب تعطیل و اصالت تاریخ، اصالت تحصل و گرایش به جامعهشناسی، پیش از آنکه واژههای مبین این مفاهیم پیدا شود، در اسلام ظاهر شده بود. معرفی ابن خلدون بهعنوان پیشرو اصالت تحصل جدید، شاید بهترین شیوه ارزیابی اثر او در درون فرهنگ اسلامی و بهعبارتدیگر فلسفه اسلامی باشد<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/53869/67 ر.ک: همان، ص67]</ref>. | ||
به نظر [[کربن، هانری|کربن]]، حکمت طبیعت که به معنای دقیق کلمه، جزئی از حکمت نبوی است و در کیمیا به اوج خود میرسد، با حکمت نظری که بدینگونه تجدید شد، ارتباط پیدا میکند. پیوندی اساسی میان اندیشه کیمیا و امامشناسی شیعی و از طریق این امامشناسی پیوندی میان عمل کیمیاگر و فتوت وجود دارد که بهعنوان خدمت جوانمردی معنوی به ضرورت نجاتی کیهانی ارتقا یافته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/53869/67 ر.ک: همان]</ref>. | به نظر [[کربن، هانری|کربن]]، حکمت طبیعت که به معنای دقیق کلمه، جزئی از حکمت نبوی است و در کیمیا به اوج خود میرسد، با حکمت نظری که بدینگونه تجدید شد، ارتباط پیدا میکند. پیوندی اساسی میان اندیشه کیمیا و امامشناسی شیعی و از طریق این امامشناسی پیوندی میان عمل کیمیاگر و فتوت وجود دارد که بهعنوان خدمت جوانمردی معنوی به ضرورت نجاتی کیهانی ارتقا یافته است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/53869/67 ر.ک: همان]</ref>. |