۱۴۷٬۶۶۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ایمان (ابهام زدایی)' به 'ایمان (ابهامزدایی)') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' مى ' به ' مى') |
||
| (یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
#تعريف لغوى و اصطلاحى ايمان: | #تعريف لغوى و اصطلاحى ايمان: | ||
#:«ايمان» به معناى «امن» در مقابل «خوف» و «تصديق» استعمال میشود. معناى «تصديق» را بسيارى از متكلمين در تعريف ايمان گنجاندهاند و برخى ديگر آن را به «معرفت» و «شناخت» تعريف كردهاند. | #:«ايمان» به معناى «امن» در مقابل «خوف» و «تصديق» استعمال میشود. معناى «تصديق» را بسيارى از متكلمين در تعريف ايمان گنجاندهاند و برخى ديگر آن را به «معرفت» و «شناخت» تعريف كردهاند. | ||
#:اما از جهت اصطلاحى، درصورتى كه ايمان به معناى تصديق باشد بايد ديد به كدام يك از اقسام آن | #:اما از جهت اصطلاحى، درصورتى كه ايمان به معناى تصديق باشد بايد ديد به كدام يك از اقسام آن مىتوان بسنده كرد: | ||
#:الف:ايمان به معناى اقرار به زبان و لو شخص در قلب كافر باشد. | #:الف:ايمان به معناى اقرار به زبان و لو شخص در قلب كافر باشد. | ||
#:ب:ايمان به معناى تصديق قلبى و لو شخص به زبان اظهار كفر كند. | #:ب:ايمان به معناى تصديق قلبى و لو شخص به زبان اظهار كفر كند. | ||
#:ج:ايمان علاوه بر تصديق قلبى نيازمند تصديق زبانى نيز هست.اما عمل بر طبق ايمان از ثمرات ايمان است و در معناى ايمان دخالتى ندارد. | #:ج:ايمان علاوه بر تصديق قلبى نيازمند تصديق زبانى نيز هست.اما عمل بر طبق ايمان از ثمرات ايمان است و در معناى ايمان دخالتى ندارد. | ||
#:د:ايمان علاوه بر تصديق قلبى و اقرار زبانى، عمل به جوارح و اركان را هم | #:د:ايمان علاوه بر تصديق قلبى و اقرار زبانى، عمل به جوارح و اركان را هم مىطلبد. | ||
#: مؤلف در پایان يادآور میشود كه عموم فقيهان و متكلمان اهل سنت و شيعه به كفايت قسم سوم از معانى ايمان باور دارند و عمل را كمال ايمان معرفى میكنند و اين بدين معناست كه فرق ميان مومن و كافر همان تصديق قلبى همراه با اقرار زبانى است. | #: مؤلف در پایان يادآور میشود كه عموم فقيهان و متكلمان اهل سنت و شيعه به كفايت قسم سوم از معانى ايمان باور دارند و عمل را كمال ايمان معرفى میكنند و اين بدين معناست كه فرق ميان مومن و كافر همان تصديق قلبى همراه با اقرار زبانى است. | ||
#آيا عمل جزء ايمان است يا نه؟ | #آيا عمل جزء ايمان است يا نه؟ | ||
#:در اين فصل مؤلف با هدف رد ديدگاه خوارج و معتزله كه ايمان را مركب از تصديق به قلب به علاوه عمل به اعضاء و جوارح | #:در اين فصل مؤلف با هدف رد ديدگاه خوارج و معتزله كه ايمان را مركب از تصديق به قلب به علاوه عمل به اعضاء و جوارح مىدانند، به آياتى از قرآن كريم و نيز احاديثى از پيامبر اكرم(ص) استناد مىكند كه نشان میدهد عمل هيچ گونه مدخليتى در مفهوم ايمان ندارد. | ||
#:در ادامه به نقد و بررسى ادله طرفداران مدخليت عمل در مفهوم ايمان پرداخته میشود. | #:در ادامه به نقد و بررسى ادله طرفداران مدخليت عمل در مفهوم ايمان پرداخته میشود. | ||
#افزايش و كاستى ايمان: در اين فصل اين سؤال مطرح میشود كه آيا ايمان قابل افزايش و يا كاهش هست يا نه؟ | #افزايش و كاستى ايمان: در اين فصل اين سؤال مطرح میشود كه آيا ايمان قابل افزايش و يا كاهش هست يا نه؟ | ||
#:جمهور متكلمان بر اين باورند كه چنانچه ايمان تنها عبارت از تصديق باشد و عمل مدخليتى در مفهوم آن نداشته باشد، به هيچ وجه قابل افزايش و كاهش نيست اما اگر به معناى تصديق مقارن با عمل باشد قابل فزونى و كاستى خواهد بود.اما قاضى عضدالدين ايجى، [[ | #:جمهور متكلمان بر اين باورند كه چنانچه ايمان تنها عبارت از تصديق باشد و عمل مدخليتى در مفهوم آن نداشته باشد، به هيچ وجه قابل افزايش و كاهش نيست اما اگر به معناى تصديق مقارن با عمل باشد قابل فزونى و كاستى خواهد بود.اما قاضى عضدالدين ايجى، [[شریف رضی، محمد بن حسین|سيد رضى]] و... قائل به بروز فزونى و كاستى در ايمان به معناى تصديق هستند.مؤلف نيز ايمان را هم در طرف عقيده و هم در طرف عمل قابل افزايش و كاهش میداند. | ||
#آنچه ايمان بدان واجب است: | #آنچه ايمان بدان واجب است: | ||
#:به نظر مؤلف ايمان مركّبى حقيقى است كه اجزاء آن همه به هم وابسته و پيوستهاند و چنانچه يكى از اين اجزاء از بين برود، اصل ايمان نيز از ميان خواهد رفت. | #:به نظر مؤلف ايمان مركّبى حقيقى است كه اجزاء آن همه به هم وابسته و پيوستهاند و چنانچه يكى از اين اجزاء از بين برود، اصل ايمان نيز از ميان خواهد رفت. | ||
| خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
#:ا) کفر انكار، ب) کفر جحود، ج) کفر عناد، د) کفر نفاق و.... | #:ا) کفر انكار، ب) کفر جحود، ج) کفر عناد، د) کفر نفاق و.... | ||
#تكفير اهل قبله | #تكفير اهل قبله | ||
#:پس از آشنايى با آنچه انسان را از ايمان خارج و در كفر داخل | #:پس از آشنايى با آنچه انسان را از ايمان خارج و در كفر داخل مىسازد روشن میشود كه تكفير فرقهاى از فرق مسلمان مادامى كه به شهادتين اقرار دارند و هيچ يك از ضروريات اسلام را انكار نمیكنند كارى اشتباه است.مؤلف برای اثبات اين امر به كلمات برخى از علماى اهل سنت استناد كرده و شواهد فراوانى از سنت نبوى بر اين ادعا اقامه مىكند. | ||
#:در ادامه اين فصل مؤلف به برخى از تهمتهایى كه به شيعه نسبت داده شده پاسخ گفته و به دفاع از برخى معتقدات شيعى نظير اعتقاد به عصمت ائمه اثناعشر، بداء، علم ائمه(ع) به امور غيبى و... میپردازد. | #:در ادامه اين فصل مؤلف به برخى از تهمتهایى كه به شيعه نسبت داده شده پاسخ گفته و به دفاع از برخى معتقدات شيعى نظير اعتقاد به عصمت ائمه اثناعشر، بداء، علم ائمه(ع) به امور غيبى و... میپردازد. | ||
#تفاوت ميان اسلام و ايمان: | #تفاوت ميان اسلام و ايمان: | ||
| خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
#:#مصون بودن جان و مال از آثار اقرار به شهادتين است و اسلام است و لو تصديق قلبى ثابت نگردد. | #:#مصون بودن جان و مال از آثار اقرار به شهادتين است و اسلام است و لو تصديق قلبى ثابت نگردد. | ||
#ضرورت فراگیرى عقائد به نحو علمى: | #ضرورت فراگیرى عقائد به نحو علمى: | ||
#: مؤلف معتقد است كه در تحصيل عقائد نه | #: مؤلف معتقد است كه در تحصيل عقائد نه مىتوان تقليد كرد و نه به ظن و گمان اكتفا نمود بلكه لازم است به تحصيل يقين پرداخت.سپس به بيان ادله لزوم معرفت يعنى لزوم دفع ضرر محتمل و وجوب شكر منعم اشاره مىكند. | ||
#:در ادامه به بيان حكم جاهل مقصر پرداخته و در اين باره در دو مقام ثبوت و اثبات به بحث و بررسى میپردازد. | #:در ادامه به بيان حكم جاهل مقصر پرداخته و در اين باره در دو مقام ثبوت و اثبات به بحث و بررسى میپردازد. | ||
#دفاع از حقيقت: | #دفاع از حقيقت: | ||
#:در اين فصل مؤلف به رد دعاوى يكى از مفتيان وهابى معاصر به نام «جبرين» که در پاسخ به استفتايى ساختگى، اتهاماتى را متوجه شيعه ساخته و ايشان را خارج از دين اسلام معرفى كرده است میپردازد. | #:در اين فصل مؤلف به رد دعاوى يكى از مفتيان وهابى معاصر به نام «جبرين» که در پاسخ به استفتايى ساختگى، اتهاماتى را متوجه شيعه ساخته و ايشان را خارج از دين اسلام معرفى كرده است میپردازد. | ||
#وحدت اسلامى: | #وحدت اسلامى: | ||
#:در اين فصل مؤلف به بيان آيات و احاديثى میپردازد كه در آنها سفارش اكيد به وحدت امت اسلامى صورت گرفته و از فتنه ايجاد تفرقه و اختلاف ميان امت اسلامى كه برخى با قلم و قدم بدان دامن | #:در اين فصل مؤلف به بيان آيات و احاديثى میپردازد كه در آنها سفارش اكيد به وحدت امت اسلامى صورت گرفته و از فتنه ايجاد تفرقه و اختلاف ميان امت اسلامى كه برخى با قلم و قدم بدان دامن مىزنند پرهيز داده شده است. | ||
#:در پایان اين كتاب دو رساله با عناوين «رساله في حياه السيد المسيح بعد الرفع» و «رساله المناهج التفسيريه»آمده است. | #:در پایان اين كتاب دو رساله با عناوين «رساله في حياه السيد المسيح بعد الرفع» و «رساله المناهج التفسيريه»آمده است. | ||