۱۰۵٬۲۰۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURچهرهها و ناگفتههاJ1.jpg | عنوان =چهرهها و ناگفتهها | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = بقایی ماکان، محمد (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر =تهران | مکان نشر =تهران | سال نشر =1401...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''چهرهها و ناگفتهها''' تألیف محمد بقایی (ماکان)، این کتاب نگاهی متفاوت است به سیوچند چهرۀ مشهور ایران و جهان که هر یک به مناسبتی نگاشته شدهاند. این مقالات به درخواست نشریهای یا به منظور سخنرانی در همایشی یا به جهت درسگفتار در زمانهای مختلف به تحریر درآمدهاند. از آنجا که نویسنده با غالب کسانی که در این کتاب از آنان سخن رفته، از نزدیک آشنایی و مراوده داشته، خاطرات و نکتههایی را بر قلم آورده که بیگمان برای خوانندۀ علاقمند به این چهرهها تازگی خواهد داشت؛ بهویژه اینکه در بررسی احوال و دیدگاههای چهرههای مطرح در این کتاب، برخلاف آنچه مرسوم افتاده، نهتنها جای معیار نقد خالی نیست، بلکه بسیار هم مشهود است. | '''چهرهها و ناگفتهها''' تألیف [[بقایی ماکان، محمد|محمد بقایی (ماکان)]]، این کتاب نگاهی متفاوت است به سیوچند چهرۀ مشهور ایران و جهان که هر یک به مناسبتی نگاشته شدهاند. این مقالات به درخواست نشریهای یا به منظور سخنرانی در همایشی یا به جهت درسگفتار در زمانهای مختلف به تحریر درآمدهاند. از آنجا که نویسنده با غالب کسانی که در این کتاب از آنان سخن رفته، از نزدیک آشنایی و مراوده داشته، خاطرات و نکتههایی را بر قلم آورده که بیگمان برای خوانندۀ علاقمند به این چهرهها تازگی خواهد داشت؛ بهویژه اینکه در بررسی احوال و دیدگاههای چهرههای مطرح در این کتاب، برخلاف آنچه مرسوم افتاده، نهتنها جای معیار نقد خالی نیست، بلکه بسیار هم مشهود است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب در | کتاب در سیویک مقاله به بررسی زندگی سی و یک چهره مشهور ایران و جهان پرداخته است. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
دیگر اینکه، این کتاب از نوع تحقیقاتی نیست که به قصد خاصی دربارۀ موضوعی مشخص صورت گرفته باشد، بلکه هر یک از گفتارها و مقالات در زمانی نگارش یافته که نگارنده هواس نوشتنش را در سر داشته است؛ بنابراین هرکدام مطلبی مستقل است که در فاصلههایی گاه چندماهه تحریر شدهاند؛ از اینرو برخی جملات و عبارات مشابه که به طور طبیعی مصطلح و تکیهکلام هر کسی از جمله هر نویسندهای است، در آنها دیده میشود. به طور کلی این کتاب پیش از آنکه تحقیقی برنامهریزیشده باشد، برداشتها و تحلیلهایی ذوقی و تجربی است که بخشی از وجوه هریک از شخصیتهای موردبحث را چنانکه هستند، مینمایاند. | دیگر اینکه، این کتاب از نوع تحقیقاتی نیست که به قصد خاصی دربارۀ موضوعی مشخص صورت گرفته باشد، بلکه هر یک از گفتارها و مقالات در زمانی نگارش یافته که نگارنده هواس نوشتنش را در سر داشته است؛ بنابراین هرکدام مطلبی مستقل است که در فاصلههایی گاه چندماهه تحریر شدهاند؛ از اینرو برخی جملات و عبارات مشابه که به طور طبیعی مصطلح و تکیهکلام هر کسی از جمله هر نویسندهای است، در آنها دیده میشود. به طور کلی این کتاب پیش از آنکه تحقیقی برنامهریزیشده باشد، برداشتها و تحلیلهایی ذوقی و تجربی است که بخشی از وجوه هریک از شخصیتهای موردبحث را چنانکه هستند، مینمایاند. | ||
در نوشتار | در نوشتار «[[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] و [[نیچه]]» آمده است: «[[سنایی، مجدود بن آدم|سنایی]] و نیچه هر از مردم و جامعۀ خویش دلزدهاند و از آنان در سرودههای خویش انتقاد میکنند. دلزدگی سنایی از عامۀ مردم به حدی است که آنان را همانند نیچه با سخیفترین کلمات مورد عتاب قرار میدهد و حتی شدیدتر از او به جماعت ناآگاه و عوام کالانعام حمله میکند و آنها را مشتی خر و گاو میخواند که چنان در خواب غفلتاند که گویی در لحد خفتهاند». (ص 54) | ||
دربارۀ شریعتی و اقبال در نوشتار | دربارۀ [[شریعتی، علی|شریعتی]] و [[اقبال لاهوری، محمد|اقبال]] در نوشتار «[[اقبال لاهوری، محمد|اقبال]] و [[شریعتی، علی|شریعتی]]، تشابه یا تضاد؟» آمده است: «[[شریعتی، علی|شریعتی]] مسائل قابل چونوچرا را از مسلمات میشمارد و بنای تفکر خود را بر آنها قرار میدهد، حال آنکه اقبال به عنوان فیلسوف هیچ اندیشهای را بدون تجزیه و تحلیل نمیپذیرد، کتاب «بازسازی اندیشۀ دینی در اسلام» شاهدی است بر این دعوی. [[شریعتی، علی|شریعتی]] به رغم آنکه شاعر نیست، سخنانش به میزان قابل توجهی شاعرانه و آمیخته به احساس است تا حدی که گاه از دایرۀ استدلال خارج میشود، حال آنکه اقبال شاعر است ولی اندیشمندی است که در آثارش عقل بر احساس غلبه دارد. گرچه هردو بر آنند که دین را بر اساس دیدگاههای نوین تفسیر و تبیین کنند، ولی طریق احساسی شریعتی که بیشتر متوجه صدر اسلام و اسطورهیابی و اسطورهسازی است، نتوانسته آن تأثیر و توفیقی را داشته باشد که دیدگاهها و برداشتهای منطقی اقبال داشته است». (ص 150) | ||
دربارۀ ایرج میرزا و شعر او در این کتاب آمده است: «ایرج میرزا یکی از برجستهترین شاعران عصر مشروطه و از مطرحترین طنزپردازان شعر فارسی به شمار میآید که اگر دیدگاههایش با نگاهی منصفانه مورد ارزیابی قرار گیرد، دانسته خواهد شد که دلبستۀ تعالی و پیشرفت جامعۀ خویش بوده است. ایرج را به لحاظ ادبی باید دنبالهرو شاعران کلاسیک فارسی بهخصوص سعدی دانست که شیوۀ کلامیاش به سهل و ممتنع معروف است. او در شیرینزبانی، نکتهدانی، بذلهگویی و به کارگرفتن الفاظ و نکات باریک و کلمات روان و ساده در فاخرترین قالبهای شعر یعنی غزل و مثنوی، چندان چیرهدست است که میشود «سعدی آخرالزمان» نامیدش». (ص 227) | دربارۀ [[ایرج میرزا]] و شعر او در این کتاب آمده است: «ایرج میرزا یکی از برجستهترین شاعران عصر مشروطه و از مطرحترین طنزپردازان شعر فارسی به شمار میآید که اگر دیدگاههایش با نگاهی منصفانه مورد ارزیابی قرار گیرد، دانسته خواهد شد که دلبستۀ تعالی و پیشرفت جامعۀ خویش بوده است. ایرج را به لحاظ ادبی باید دنبالهرو شاعران کلاسیک فارسی بهخصوص سعدی دانست که شیوۀ کلامیاش به سهل و ممتنع معروف است. او در شیرینزبانی، نکتهدانی، بذلهگویی و به کارگرفتن الفاظ و نکات باریک و کلمات روان و ساده در فاخرترین قالبهای شعر یعنی غزل و مثنوی، چندان چیرهدست است که میشود «سعدی آخرالزمان» نامیدش». (ص 227) | ||
فردوسی، | [[فردوسی، ابوالقاسم|فردوسی]]، [[باباطاهر|باباطاهر]]، [[مولوی، جلالالدین محمد|مولوی]]، [[سعدی، مصلح بن عبدالله|شیخ اجل]]، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، [[جامی، عبدالرحمن|جامی]]، [[امیرکبیر]]، [[اسدآبادی، سید جمالالدین|جمالالدین اسدآبادی]]، [[تقیزاده، حسن|تقیزاده]]، [[مشیری، محمد|مشیری]]، اخوان، [[شاملو، ولیقلی بن داودقلی|شاملو]]، [[افشار، ایرج|ایرج افشار]]، [[باستانی پاریزی، محمدابراهیم|باستانی پاریزی]]، [[سیمین دانشور]]، [[معینی کرمانشاهی]]، [[بیضایی]] و .... از دیگر شاعران و نویسندگانی هستند که در این کتاب بدانها پرداخته شده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/5637 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||