۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURآرمان ایرانشهرJ1.jpg | عنوان =آرمان ایرانشهر: گزیدهای از مقالات حسین کاظمزاده ایرانشهر | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = کاظمزاده ایرانشهر، حسین (نویسنده) مقیمیزاده، محمدمهدی (محقق) |زبان | زبا...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''آرمان ایرانشهر: گزیدهای از مقالات حسین کاظمزاده ایرانشهر''' تألیف حسین کاظمزاده ایرانشهر به کوشش محمدمهدی | '''آرمان ایرانشهر: گزیدهای از مقالات حسین کاظمزاده ایرانشهر''' تألیف [[کاظمزاده ایرانشهر، حسین|حسین کاظمزاده ایرانشهر]] به کوشش [[مقیمیزاده، محمدمهدی|محمدمهدی مقیمیزاده]]؛ مقالاتی که در این کتاب آورده شده، متعلق به مجلۀ «ایرانشهر» و دورۀ خاصی از زندگی فکری [[کاظمزاده ایرانشهر، حسین|کاظمزاده]] و همچنین تاریخ ایران است. این دوره به طور مشخص دورۀ گذار از سلطنت قاجاریه به عصر پهلوی است. [[کاظمزاده ایرانشهر، حسین|ایرانشهر]] در این دوره همچون اغلب روشنفکران همروزگارش، بر حرکت پرشتاب ایران در مسیر تجدد تأکید داشت و تغییرات و اصلاحات معینی را در این راه لازم میدانست. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
| خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
مقالاتی که در این کتاب آورده شده، متعلق به مجلۀ «ایرانشهر» و دورۀ خاصی از زندگی فکری کاظمزاده و همچنین تاریخ ایران است. این دوره به طور مشخص دورۀ گذار از سلطنت قاجاریه به عصر پهلوی است. ایرانشهر در این دوره همچون اغلب روشنفکران همروزگارش، بر حرکت پرشتاب ایران در مسیر تجدد تأکید داشت و تغییرات و اصلاحات معینی را در این راه لازم میدانست. روشنفکرانی چون تقیزاده و ایرانشهر را میتوان بانیان اندیشۀ اصلاحات حکومتی در ایران دانست؛ چنانکه دستکم بخش مهمی از اندیشههای آنها در دورۀ پهلوی اول در دستور کار قرار گرفت و تا حد زیادی تحقق یافت. | مقالاتی که در این کتاب آورده شده، متعلق به مجلۀ «ایرانشهر» و دورۀ خاصی از زندگی فکری کاظمزاده و همچنین تاریخ ایران است. این دوره به طور مشخص دورۀ گذار از سلطنت قاجاریه به عصر پهلوی است. ایرانشهر در این دوره همچون اغلب روشنفکران همروزگارش، بر حرکت پرشتاب ایران در مسیر تجدد تأکید داشت و تغییرات و اصلاحات معینی را در این راه لازم میدانست. روشنفکرانی چون [[تقیزاده، حسن|تقیزاده]] و [[کاظمزاده ایرانشهر، حسین|ایرانشهر]] را میتوان بانیان اندیشۀ اصلاحات حکومتی در ایران دانست؛ چنانکه دستکم بخش مهمی از اندیشههای آنها در دورۀ پهلوی اول در دستور کار قرار گرفت و تا حد زیادی تحقق یافت. | ||
همانطور که ایرانشهر در ابتدای مقالۀ «انقلاب و تربیت اجتماعی» اشاره کرده است، اندیشۀ انقلاب در سر بسیاری از روشنفکران، شاعران و روزنامهنگاران ایرانی آن دوره غوغا میکرد. به نظر میرسد او در مقالاتش بیشتر به انقلاب فکری پرداخته و نمود اصلی آن را در نظام فرهنگی کشور دانسته است. با این حال در مجلۀ او مطالب در باب انقلاب سیاسی و بهویژه در حمایت از شعار نافرجام جمهوریت کاملاً مشهود است. | همانطور که [[کاظمزاده ایرانشهر، حسین|ایرانشهر]] در ابتدای مقالۀ «انقلاب و تربیت اجتماعی» اشاره کرده است، اندیشۀ انقلاب در سر بسیاری از روشنفکران، شاعران و روزنامهنگاران ایرانی آن دوره غوغا میکرد. به نظر میرسد او در مقالاتش بیشتر به انقلاب فکری پرداخته و نمود اصلی آن را در نظام فرهنگی کشور دانسته است. با این حال در مجلۀ او مطالب در باب انقلاب سیاسی و بهویژه در حمایت از شعار نافرجام جمهوریت کاملاً مشهود است. | ||
ملیگرایی که یکی از محورهای اصلی تجدد در ایران بوده است، بارزترین ویژگی اندیشۀ ایرانشهر به شمار میآید. در مطالب ملیگرایانۀ او طیف متنوعی از اندیشههای مرسوم این جریان فکری از اصلاح نژادی و پرورش «نژاد نو» گرفته تا مفهوم «روح ملی» دیده میشود. | ملیگرایی که یکی از محورهای اصلی تجدد در ایران بوده است، بارزترین ویژگی اندیشۀ [[کاظمزاده ایرانشهر، حسین|ایرانشهر]] به شمار میآید. در مطالب ملیگرایانۀ او طیف متنوعی از اندیشههای مرسوم این جریان فکری از اصلاح نژادی و پرورش «نژاد نو» گرفته تا مفهوم «روح ملی» دیده میشود. | ||
در نگاه اول ممکن است گرایش ایرانشهر ملیگرا و متجدد بهنوعی عرفان عملی در دو دهۀ پایانی زندگی عجیب بنماید؛ با این حال با تأمل در همین مقالات برگزیدۀ او میتوان رگههایی از نگاهی عرفانی را بهروشنی مشاهده کرد. نگاه رمانتیک او به مفهوم ملیت، تأکیدش بر معنویت و دین و اخلاق، گرایش او به آنچه «فلسفۀ توحید» میخواند و آن را آمیزهای از ترقیات غرب و معنویات شرق میداند و ارجاعات مکررش به اندیشهمندانی چون امرسوم و شیللر، شاید جلوههایی از درون شوریده و نگاه عارفانۀ او به شمار آید. | در نگاه اول ممکن است گرایش ایرانشهر ملیگرا و متجدد بهنوعی عرفان عملی در دو دهۀ پایانی زندگی عجیب بنماید؛ با این حال با تأمل در همین مقالات برگزیدۀ او میتوان رگههایی از نگاهی عرفانی را بهروشنی مشاهده کرد. نگاه رمانتیک او به مفهوم ملیت، تأکیدش بر معنویت و دین و اخلاق، گرایش او به آنچه «فلسفۀ توحید» میخواند و آن را آمیزهای از ترقیات غرب و معنویات شرق میداند و ارجاعات مکررش به اندیشهمندانی چون امرسوم و شیللر، شاید جلوههایی از درون شوریده و نگاه عارفانۀ او به شمار آید. | ||
سه مقالۀ نخست این کتاب از سال اول مجلۀ «ایرانشهر» انتخاب شده و مانند دیگر مقالات این سال فاقد امضاست؛ اما با توجه به شواهد موجود از جمله ذکر نام کاظمزاده ایرانشهر به عنوان «نگارنده و مدیر» در سرلوحۀ مجله و همچنین محتوا و سبک مقالات، به ظن قوی آنها را نیز باید به قلم خود ایرانشهر دانست.<ref> [https://literaturelib.com/books/5622 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | سه مقالۀ نخست این کتاب از سال اول مجلۀ «ایرانشهر» انتخاب شده و مانند دیگر مقالات این سال فاقد امضاست؛ اما با توجه به شواهد موجود از جمله ذکر نام [[کاظمزاده ایرانشهر، حسین|کاظمزاده ایرانشهر]] به عنوان «نگارنده و مدیر» در سرلوحۀ مجله و همچنین محتوا و سبک مقالات، به ظن قوی آنها را نیز باید به قلم خود ایرانشهر دانست.<ref> [https://literaturelib.com/books/5622 ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات]</ref> | ||