۱۰۶٬۵۵۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'به'''' به 'به '''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' زين ال' به ' زينال') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
}} | }} | ||
'''زین الأخبار''' مشهور به '''تاريخ گردیزی'''، تألیف [[گردیزی، عبدالحی بن ضحاک|عبدالحی بن ضحاک گردیزی]]، کتابی است که در سال 442 هجرى نوشته شده و نویسنده آن را به نام عزالدوله و | '''زین الأخبار''' مشهور به '''تاريخ گردیزی'''، تألیف [[گردیزی، عبدالحی بن ضحاک|عبدالحی بن ضحاک گردیزی]]، کتابی است که در سال 442 هجرى نوشته شده و نویسنده آن را به نام عزالدوله و زينالمله عبدالرشيد بن محمود بن سبک تكين، سلطان عصر خويش نگاشته است. او نام آن را از زينالمله برگرفت و «زين الاخبار» ناميد. | ||
ابوسعيد عبدالحى بن ضحاك بن محمود گرديزى در شهر گرديز واقع در جنوب شرقى كابل و بر سر راه سابق غزنين به هندوستان قبل از سال 400 هجرى ولادت يافت ولى پس از چندى به شهر غزنين پايتخت حكومت غزنويان رفته و در آنجا سكونت اختيار نمود. | ابوسعيد عبدالحى بن ضحاك بن محمود گرديزى در شهر گرديز واقع در جنوب شرقى كابل و بر سر راه سابق غزنين به هندوستان قبل از سال 400 هجرى ولادت يافت ولى پس از چندى به شهر غزنين پايتخت حكومت غزنويان رفته و در آنجا سكونت اختيار نمود. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
تاكنون فقط دو نسخه خطى از اين كتاب كشف گرديده كه در كتابخانههاى كمبريج و آكسفورد انگلستان نگهدارى مىشوند. تاريخ نگارش نسخه قديمى آن مربوط به سال 930 يا 903 مىباشد زيرا آنچه اكنون پس از سالها بر روى جلد آن مىتوان خواند عدد 93 است كه احتمالا نقطهاى از آن حذف گرديده زيرا تاريخ 93 هجرى براى نگارش اين كتاب بىمورد است. نسخه بعدى در سال 1196 هجرى نوشته شده كه در واقع نسخه بدل همان نسخه نخستين محسوب مىشود. هر دو نسخه مقدارى نواقص و افتادگىهايى دارد كه كار تصحيح كتاب را با مشكل مواجه مىساخته است. لذا فصلهاى متفاوتى از آن كه مربوط به موضوع تحقيق محققین مختلف بوده است بر حسب ضرورت به طور جداگانه چاپ گرديده است. نخستين بار بار تولد، محقق روسى قسمتى از فصل «اندر معارف و انساب تركان» را در كتابى به عنوان شرح سفرى در آسياى مركزى به انديشه علمى در سال 1894 با ترجمه روسى چاپ كرده است. قسمتهاى ديگر | تاكنون فقط دو نسخه خطى از اين كتاب كشف گرديده كه در كتابخانههاى كمبريج و آكسفورد انگلستان نگهدارى مىشوند. تاريخ نگارش نسخه قديمى آن مربوط به سال 930 يا 903 مىباشد زيرا آنچه اكنون پس از سالها بر روى جلد آن مىتوان خواند عدد 93 است كه احتمالا نقطهاى از آن حذف گرديده زيرا تاريخ 93 هجرى براى نگارش اين كتاب بىمورد است. نسخه بعدى در سال 1196 هجرى نوشته شده كه در واقع نسخه بدل همان نسخه نخستين محسوب مىشود. هر دو نسخه مقدارى نواقص و افتادگىهايى دارد كه كار تصحيح كتاب را با مشكل مواجه مىساخته است. لذا فصلهاى متفاوتى از آن كه مربوط به موضوع تحقيق محققین مختلف بوده است بر حسب ضرورت به طور جداگانه چاپ گرديده است. نخستين بار بار تولد، محقق روسى قسمتى از فصل «اندر معارف و انساب تركان» را در كتابى به عنوان شرح سفرى در آسياى مركزى به انديشه علمى در سال 1894 با ترجمه روسى چاپ كرده است. قسمتهاى ديگر زينالاخبار كه مربوط به تاريخ خراسان مىشود مجددا توسط محقق مزبور در كتاب تركستان پيش از دوره مغول در سال 1898 چاپ گرديد. مدتها بعد در سال 1928 قسمتى ديگر از اين كتاب كه مربوط به تاريخ طاهريان مىشود از فصل «اخبار امراى خراسان» توسط محمد ناظم هندى در برلين و سالها بعد در ايران چاپ گرديد. بخشى ديگر از آن كتاب را كه مربوط به عيدها و جشنها و رسمهاى مغان بود مجله سخن در سال 1325 چاپ نمود. در سال 1333 مرحوم [[نفیسی، سعید|سعيد نفيسى]] از فصل مربوط به ملوك ساسانيان تا پايان باب هفتم يعنى تا فصل «اندر استخراج تاريخها از يكديگر» چاپ و منتشر نمود. سرانجام دانشمندى افغانى به نام عبدالحى حبيبى كار دشوار تصحيح تمام كتاب را به عهده گرفت و بسيار دقيق و محققانه همراه با حاشيههاى ارزنده در سال 1346 در كابل به چاپ رساند. وى با توجه به چاپهاى قسمتهاى مختلف آن، از روى دو نسخه مكشوفه شروع به تصحيح نمود و از منابع ديگر مربوط به آن عصر از جمله آثار [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] درجه صحت كار خويش را بالا برد. گرديزى، عبدالحى: تاريخ گرديزى، به تصحيح و تحشيه عبدالحى حبيبى، انتشارات دنياى كتاب، تهران، 1363، صص 25-5 | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
گرديزى بخش ديگر كتاب خويش را به اسباب پيدايش تواريخ رومى، عربى و فارسى و هندى و اختلاف آنها با يكديگر اختصاص داده و در ادامه آن جداولى از اعياد و روزهاى مهم و مذهبى مسلمانان و جهودان و ترسايان و مغان و هندوان رسم نموده و به شرح آنها پرداخته است كه اطلاعات نسبتا خوبى در اين زمينه به محقق تاريخ عرضه میدارد. | گرديزى بخش ديگر كتاب خويش را به اسباب پيدايش تواريخ رومى، عربى و فارسى و هندى و اختلاف آنها با يكديگر اختصاص داده و در ادامه آن جداولى از اعياد و روزهاى مهم و مذهبى مسلمانان و جهودان و ترسايان و مغان و هندوان رسم نموده و به شرح آنها پرداخته است كه اطلاعات نسبتا خوبى در اين زمينه به محقق تاريخ عرضه میدارد. | ||
بخش آخر كتاب | بخش آخر كتاب زينالاخبار پيرامون معارف و انساب اقوام مختلف مىباشد. فصلى از اين بخش به اصل و نسبت تركان و طوائف مختلف و فرهنگ و رسوم هر يك از اين طوائف و همچنين مناطق مسكونى آنها در آسياى شرقى اختصاص يافته است. در فصلهاى جداگانه ديگرى از همين بخش معارف و انساب هندوان و روميان نيز مورد بحث قرار گرفته است. | ||
گرديزى در تأليف تاريخ خويش از منابع كتبى و شفاهى استفاده كرده است چنانكه در صفحه 399 مىنويسند: «و چنين گويند ثقات» و در صفحه بعد آورده است: «و چنين شنيدم از بعضى ثقات» و يا اينكه در صفحات 546 و 545 مىنويسد: «چنين گويد: عبيداللّه بن خرداد به اندر كتاب اخبار كه او كرده است» و «چنين گويد: ابوعمرو عبداللّه ابن المقفع اندر كتاب ربيع الدنيا» و در صفحه 612 مىنويسد: «و چنين گويد: ابوعبداللّه جيهانى اندر كتاب تواريخ كه او كرده است» و جايى ديگر مىنويسد: «كاش تاريخ ولات خراسان ابوعلى الحسن السلامى را اكنون در دست مىداشتيم» | گرديزى در تأليف تاريخ خويش از منابع كتبى و شفاهى استفاده كرده است چنانكه در صفحه 399 مىنويسند: «و چنين گويند ثقات» و در صفحه بعد آورده است: «و چنين شنيدم از بعضى ثقات» و يا اينكه در صفحات 546 و 545 مىنويسد: «چنين گويد: عبيداللّه بن خرداد به اندر كتاب اخبار كه او كرده است» و «چنين گويد: ابوعمرو عبداللّه ابن المقفع اندر كتاب ربيع الدنيا» و در صفحه 612 مىنويسد: «و چنين گويد: ابوعبداللّه جيهانى اندر كتاب تواريخ كه او كرده است» و جايى ديگر مىنويسد: «كاش تاريخ ولات خراسان ابوعلى الحسن السلامى را اكنون در دست مىداشتيم» | ||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
سلامى مورخ و شاعرى بود كه در ميانه قرن چهارم هجرى در اوج شهرت بود و در جوار واليان خراسان، ابوبكر چغانى و پسرش ابوعلى، از بخت برخوردار بود. در حال حاضر تنها مستخرجاتى از آن كتاب از طريق آثارى چون گرديزى، [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن الاثير]] و تقريظ بر تاريخ يمينى عتبى به دست ما رسيده است.باسورث، كليفورد ادموند: تاريخ غزنويان، ترجمه [[انوشه، حسن|حسن انوشه]]، تهران، امير كبير، 65-1364، ج 1، ص 11 در هر صورت گرديزى از كتاب سلامى نيز سود جسته است.همان، ص 8 | سلامى مورخ و شاعرى بود كه در ميانه قرن چهارم هجرى در اوج شهرت بود و در جوار واليان خراسان، ابوبكر چغانى و پسرش ابوعلى، از بخت برخوردار بود. در حال حاضر تنها مستخرجاتى از آن كتاب از طريق آثارى چون گرديزى، [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن الاثير]] و تقريظ بر تاريخ يمينى عتبى به دست ما رسيده است.باسورث، كليفورد ادموند: تاريخ غزنويان، ترجمه [[انوشه، حسن|حسن انوشه]]، تهران، امير كبير، 65-1364، ج 1، ص 11 در هر صورت گرديزى از كتاب سلامى نيز سود جسته است.همان، ص 8 | ||
نثر كتاب | نثر كتاب زينالاخبار نثرى فارسى و نسبتا ساده و روان است. از آيات و احاديث خيلى به ندرت استفاده شده و از شعر فارسى و عربى بهرهاى گرفته نشده است. | ||
نثرهاى فارسى متعلق به قرن چهارم هجرى تحت تأثير فرهنگ اسلامى و به جهت اعتبارى هجرى تحت تأثير فرهنگ اسلامى و به جهت اعتبارى كه زبان عربى به عنوان زبان علم داشت معمولا از تعابير و مفاهيم علمى و سياسى و دينى زبان عربى استفاده نمودهاند. نثر كتاب | نثرهاى فارسى متعلق به قرن چهارم هجرى تحت تأثير فرهنگ اسلامى و به جهت اعتبارى هجرى تحت تأثير فرهنگ اسلامى و به جهت اعتبارى كه زبان عربى به عنوان زبان علم داشت معمولا از تعابير و مفاهيم علمى و سياسى و دينى زبان عربى استفاده نمودهاند. نثر كتاب زينالاخبار نيز اگر چه متعلق به قرن پنجم هجرى است از همين سبک پيروى نموده به طورى كه حتى نویسنده در انتخاب نام كتاب خويش تحت تأثير زبان عربى است ولى به هر حال گرديزى لغات و اصطلاحاتى به زبان فارسى درى در متن خويش آورده است و مصحح در پاورقىهاى خويش تعابير و اصطلاحات غير متداول را معنى كرده است. البته بعضى از اين لغات در طى زمان به كلى منسوخ گرديدهاند و اكنون مورد استعمال قرار نمىگيرند و مصحح در پايان كتاب فهرستى از آنها را بر حسب حروف الفبا درج كرده است. | ||
پرداختن به رئوس مطالب و وقايع تاريخى و پرهيز از تطويل در كلام يكى از ويژگىهاى نثر گرديزى است. | پرداختن به رئوس مطالب و وقايع تاريخى و پرهيز از تطويل در كلام يكى از ويژگىهاى نثر گرديزى است. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
اين شيوه نگارش گرديزى البته از عدم دقت كافى و فقدان تيزبينى او سرچشمه مىگيرد. | اين شيوه نگارش گرديزى البته از عدم دقت كافى و فقدان تيزبينى او سرچشمه مىگيرد. | ||
مؤلف | مؤلف زينالاخبار به روايات رسيده (چه كتبى و چه شفاهى) اعتماد كرده و آنها را بدون تحليل و ريشهيابى به اختصار ضبط نموده است و به علت همين عدم توجه به علل پنهانى وقايع است كه بايد او را يك مورخ سادهنگر دانست. وى بسيارى از داستانهاى تاريخى را كه با اندكى تأمل كذب آن آشكار مىگردد باور نموده است. به عنوان مثال در صفحه 319 نسبت سامانيان را به كيومرث اولين پادشاه داستانى ايران مىرساند و يا اينكه درباره چگونگى كشته شدن احمد بن اسماعيل سامانى روايتى مجعول را باور داشته است. گرديزى، تاريخ گرديزى، پيشين، ص 329 و يا اينكه درباره فضل بن سهل چنين مىنويسد: «فضل گفت: اى طاهر ترا لوايى بستم كه تا شصت و پنج سال هيچكس نگشايد و از بيرون آمد طاهر از مرو كه پيش على بن عيسى رفت، تا وقت شدن دولت طاهريان و گرفتن يعقوب بن الليث، محمد بن طاهر را شصت و پنج سال بود».همان، ص 298 | ||
نقل از كتاب ماه تاريخ و جغرافيا شمارۀ 17 سال 1377صفحه 14 نوشته صالح پرگارى | نقل از كتاب ماه تاريخ و جغرافيا شمارۀ 17 سال 1377صفحه 14 نوشته صالح پرگارى |