پرش به محتوا

حقائق التفسير: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ نوامبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'كلينى' به 'كلينى '
جز (جایگزینی متن - 'حلاج' به 'حلاج ')
جز (جایگزینی متن - 'كلينى' به 'كلينى ')
خط ۴۸: خط ۴۸:
بنا بر گفته «الذريعة»، در كتاب‌هاى تذكره‌نويسان و عالمان رجال اماميه، به اين كتاب اشاره‌اى نشده است و احتمال دارد تفسير مذكور را برخى از اصحاب امامان از ائمه روايت كرده باشند. به نظر مى‌رسد كه اين اثر همان نسخه پيشين باشد.
بنا بر گفته «الذريعة»، در كتاب‌هاى تذكره‌نويسان و عالمان رجال اماميه، به اين كتاب اشاره‌اى نشده است و احتمال دارد تفسير مذكور را برخى از اصحاب امامان از ائمه روايت كرده باشند. به نظر مى‌رسد كه اين اثر همان نسخه پيشين باشد.


رساله ديگرى نيز وجود دارد كه به تفسير نعمانى معروف است و گاه تفسير امام جعفر صادق خوانده مى‌شود. ابوعبداللّه محمد بن ابراهيم نعمانى، معروف به ابن ابى‌زينب، از محدّثان سده چهارم و از شاگردان كلينى، كتاب [[تفسير القرآن]] لأهل البيت را نگاشته و مجلسى در [[بحار الأنوار]] اين تفسير را (ج90، ص97-3) نقل كرده است.
رساله ديگرى نيز وجود دارد كه به تفسير نعمانى معروف است و گاه تفسير امام جعفر صادق خوانده مى‌شود. ابوعبداللّه محمد بن ابراهيم نعمانى، معروف به ابن ابى‌زينب، از محدّثان سده چهارم و از شاگردان [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] ، كتاب [[تفسير القرآن]] لأهل البيت را نگاشته و مجلسى در [[بحار الأنوار]] اين تفسير را (ج90، ص97-3) نقل كرده است.


مجموعه تفسيرى مورد بحث، به‌ترتيب، از طريق احمد بن محمد بن سعيد، ابن عقده، احمد بن يوسف بن يعقوب جعفى، اسماعيل بن مهران، حسن بن على بن ابى‌حمزه بطائنى و پدرش از اسماعيل بن جابر، از [[امام صادق]] نقل شده است كه همه راويان آن شيعه‌اند؛ اگرچه ابن عقده، مذهب زيدى جارودى داشته است (نجاشى، ص94؛ طوسى، ص28) و حسن بن على بن ابى‌حمزه و پدرش نيز در شمار واقفه بودند. اين تفسير را - كه دست كم دو نسخه از آن موجود است - مى‌توان همتاى شيعى نسخه ابن عطا دانست كه سلمى آن را در تفسير خود نقل كرده است (نويا، ص131؛ سلمى، ج1، مقدمه نويا، ص6).
مجموعه تفسيرى مورد بحث، به‌ترتيب، از طريق احمد بن محمد بن سعيد، ابن عقده، احمد بن يوسف بن يعقوب جعفى، اسماعيل بن مهران، حسن بن على بن ابى‌حمزه بطائنى و پدرش از اسماعيل بن جابر، از [[امام صادق]] نقل شده است كه همه راويان آن شيعه‌اند؛ اگرچه ابن عقده، مذهب زيدى جارودى داشته است (نجاشى، ص94؛ طوسى، ص28) و حسن بن على بن ابى‌حمزه و پدرش نيز در شمار واقفه بودند. اين تفسير را - كه دست كم دو نسخه از آن موجود است - مى‌توان همتاى شيعى نسخه ابن عطا دانست كه سلمى آن را در تفسير خود نقل كرده است (نويا، ص131؛ سلمى، ج1، مقدمه نويا، ص6).
خط ۶۱: خط ۶۱:
از جمله دلايل وى اين است كه جابر بن حيّان كتاب‌هايى به نام امام تأليف كرده است. ذوالنون مصرى (متوفى 246)، كه به ادعاى ماسينيون نخستين ويراستار تفسير امام جعفر صادق است، شاگرد ابن حيّان در علم كيميا بوده و ابن حيّان كتاب‌هايى در زهد نوشته و لقبش نيز «صوفى» بوده است. ابن نديم (ص422) نيز در زمره كتاب‌هاى ابن حيّان به كتاب التفسير اشاره كرده، اما [[آقابزرگ طهرانى]] (ج4، ص268) درباره اينكه چنين كتابى تفسير قرآن باشد ترديد دارد. گرچه جابر بن حيّان در كيميا شاگرد [[امام صادق]] دانسته شده (سزگين، ج1، جزء 3، ص267) و ابن نديم (ص420)، اين ادعا را به شيعيان نسبت داده، در هيچ‌يك از كتاب‌هاى رجال شيعه از جابر بن حيّان نامى برده نشده است. نويا (ص130-129) دليل اين امر را در روايت‌هايى مى‌يابد كه درباره [[امام صادق]] نقل شده و منعكس‌كننده دو وجه واقعى و فراواقعى شخصيت ايشان است.
از جمله دلايل وى اين است كه جابر بن حيّان كتاب‌هايى به نام امام تأليف كرده است. ذوالنون مصرى (متوفى 246)، كه به ادعاى ماسينيون نخستين ويراستار تفسير امام جعفر صادق است، شاگرد ابن حيّان در علم كيميا بوده و ابن حيّان كتاب‌هايى در زهد نوشته و لقبش نيز «صوفى» بوده است. ابن نديم (ص422) نيز در زمره كتاب‌هاى ابن حيّان به كتاب التفسير اشاره كرده، اما [[آقابزرگ طهرانى]] (ج4، ص268) درباره اينكه چنين كتابى تفسير قرآن باشد ترديد دارد. گرچه جابر بن حيّان در كيميا شاگرد [[امام صادق]] دانسته شده (سزگين، ج1، جزء 3، ص267) و ابن نديم (ص420)، اين ادعا را به شيعيان نسبت داده، در هيچ‌يك از كتاب‌هاى رجال شيعه از جابر بن حيّان نامى برده نشده است. نويا (ص130-129) دليل اين امر را در روايت‌هايى مى‌يابد كه درباره [[امام صادق]] نقل شده و منعكس‌كننده دو وجه واقعى و فراواقعى شخصيت ايشان است.


شخصيت ديگرى كه از او به‌عنوان گردآورنده مجموعه تفسيرى ياد مى‌شود، ابن ابى‌العوجاء است. ماسينيون (سلمى، ج1، مقدمه، ص13) براى تأييد اين نظر نيز دلايلى آورده كه به زعم خود او قوى‌اند؛ از جمله اينكه معتقد است ابن ابى‌العوجاء (كه از طريق حمّاد بن سلمه، از مريدان قديم حسن بصرى است) اصول عقايد خود را اصلاح كرده و مجموعه‌اى از احاديث فراهم آورده بوده است. ماسينيون مى‌افزايد كه اين مجموعه بر مشرب عرفانى است و گردآورنده آن، مانند [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] ، آماج دو تهمت ظاهرا متضاد (تشبيه و تعطيل) است. دلايل مذكور كافى نيست و سخنان ماسينيون از حد احتمال فراتر نمى‌رود. علاوه بر اين، ابن ابى‌العوجاء در زمره اصحاب [[امام صادق]] ذكر نشده است. از آن مهم‌تر اينكه وى در 155، به اتهام زنديق بودن، در كوفه به قتل رسيده (ابن اثير، ج6، ص7) و نه‌تنها از [[امام صادق]] روايتى نقل نكرده، بلكه مناظره‌هايى با حضرت داشته است (براى نمونه، ر.ك: كلينى، ج1، ص77-76؛ مجلسى، ج3، ص31).
شخصيت ديگرى كه از او به‌عنوان گردآورنده مجموعه تفسيرى ياد مى‌شود، ابن ابى‌العوجاء است. ماسينيون (سلمى، ج1، مقدمه، ص13) براى تأييد اين نظر نيز دلايلى آورده كه به زعم خود او قوى‌اند؛ از جمله اينكه معتقد است ابن ابى‌العوجاء (كه از طريق حمّاد بن سلمه، از مريدان قديم حسن بصرى است) اصول عقايد خود را اصلاح كرده و مجموعه‌اى از احاديث فراهم آورده بوده است. ماسينيون مى‌افزايد كه اين مجموعه بر مشرب عرفانى است و گردآورنده آن، مانند [[حلاج، حسین بن منصور|حلاج]] ، آماج دو تهمت ظاهرا متضاد (تشبيه و تعطيل) است. دلايل مذكور كافى نيست و سخنان ماسينيون از حد احتمال فراتر نمى‌رود. علاوه بر اين، ابن ابى‌العوجاء در زمره اصحاب [[امام صادق]] ذكر نشده است. از آن مهم‌تر اينكه وى در 155، به اتهام زنديق بودن، در كوفه به قتل رسيده (ابن اثير، ج6، ص7) و نه‌تنها از [[امام صادق]] روايتى نقل نكرده، بلكه مناظره‌هايى با حضرت داشته است (براى نمونه، ر.ك: [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] ، ج1، ص77-76؛ مجلسى، ج3، ص31).


از ديگر كسانى كه احاديث روايت‌شده از [[امام صادق]] را نقل كرده، فضيل بن عياض مكى (متوفى 187) است (سلمى، ج1، مقدمه ماسينيون، ص9). عالمان رجال وى را، كه از مشايخ تصوف است، جزو محدّثان آورده و توثيق كرده‌اند (براى نمونه، ر.ك: ابن حبّان، ج7، ص315؛ محمد بن احمد ذهبى، ج3، ص361). قاضى عياض سبتى (ج2، ص214) فضيل را از شاگردان مالك دانسته و گفته كه وى از مالك، حديث و فقه آموخته است. ذوالنون مصرى، سنّى‌مذهب ديگر، نيز از اين احاديث ياد كرده است (سلمى، همان جا). ذوالنون نيز از جمله شاگردان و دانش‌آموختگان مستقيم مالك بوده است (قاضى عياض، ج2، ص189). بااين‌همه، نقل است كه وى اين احاديث تفسيرى را از طريق فضل بن غانم خُزاعى از مالك اخذ كرده و مالك نيز احتمالا آنها را از امام جعفر صادق گرفته بوده است (سلمى، ج1، مقدمه ماسينيون، ص10). محمد بن احمد ذهبى (ج2، ص33)، به نقل از دارقطنى، آورده كه در اعتبار برخى از روايت‌هايى كه ذوالنون از مالك نقل كرده، ترديد هست، اما اين روايت‌ها را مشخص نكرده است. ابن نديم (ص419 423)، ذوالنون را در زمره كسانى دانسته كه در علم كيميا تأليفاتى دارند، اما سخنى از تفسير او به ميان نياورده است.
از ديگر كسانى كه احاديث روايت‌شده از [[امام صادق]] را نقل كرده، فضيل بن عياض مكى (متوفى 187) است (سلمى، ج1، مقدمه ماسينيون، ص9). عالمان رجال وى را، كه از مشايخ تصوف است، جزو محدّثان آورده و توثيق كرده‌اند (براى نمونه، ر.ك: ابن حبّان، ج7، ص315؛ محمد بن احمد ذهبى، ج3، ص361). قاضى عياض سبتى (ج2، ص214) فضيل را از شاگردان مالك دانسته و گفته كه وى از مالك، حديث و فقه آموخته است. ذوالنون مصرى، سنّى‌مذهب ديگر، نيز از اين احاديث ياد كرده است (سلمى، همان جا). ذوالنون نيز از جمله شاگردان و دانش‌آموختگان مستقيم مالك بوده است (قاضى عياض، ج2، ص189). بااين‌همه، نقل است كه وى اين احاديث تفسيرى را از طريق فضل بن غانم خُزاعى از مالك اخذ كرده و مالك نيز احتمالا آنها را از امام جعفر صادق گرفته بوده است (سلمى، ج1، مقدمه ماسينيون، ص10). محمد بن احمد ذهبى (ج2، ص33)، به نقل از دارقطنى، آورده كه در اعتبار برخى از روايت‌هايى كه ذوالنون از مالك نقل كرده، ترديد هست، اما اين روايت‌ها را مشخص نكرده است. ابن نديم (ص419 423)، ذوالنون را در زمره كسانى دانسته كه در علم كيميا تأليفاتى دارند، اما سخنى از تفسير او به ميان نياورده است.
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:




سليمان آتش، مكتب تفسير اشارى، ترجمه توفيق ه. سبحانى، تهران 1381ش؛ [[آقابزرگ طهرانى]]؛ ابن اثير؛ ابن تيميّه، منهاج السنة النبوية، چاپ محمد رشاد سالم ]حجاز[ 1406/1986؛ ابن حبّان، كتاب الثقات، حيدرآباد دكن 1983-1403/1973-1393، چاپ افست بيروت ]بى‌تا[؛ [[ابن خلدون]]؛ ابن نديم؛ محمد بن احمد ذهبى، ميزان الاعتدال فى [[نقد الرجال]]، چاپ على‌محمد بجاوى، قاهره 1964-1963، چاپ افست بيروت ]بى‌تا[؛ [[ذهبی، محمدحسین|محمدحسين ذهبى]]، التفسير و المفسّرون، بيروت 1407/1987؛ [[سزگین، فؤاد|فؤاد سزگين]]، تاريخ التراث العربى، ج1، جزء 3، نقله إلى العربية محمود فهمى حجازى، رياض 1403/1983؛ محمد بن حسين سلمى، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمى: بخش‌هايى از [[حقائق التفسير]] و رسائل ديگر، چاپ نصراللّه پورجوادى، 1: [[حقائق التفسير]]، تهران 1372-1369ش؛ محمد بن حسن طوسى، الفهرست، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف [1356/1937]، چاپ افست قم ]بى‌تا[؛ عياض بن موسى قاضى عياض، ترتيب المدارك و تقريب المسالك لمعرفة أعلام مذهب مالك، ج2، چاپ عبدالقادر صحراوى، مغرب 1403/1983؛ كلينى؛ محمد حسين مبلغ، «پژوهشى درباره تفسير عرفانى [[[[امام صادق]](ع)]]»، فصلنامه پژوهش‌هاى قرآنى، ش6-5 (بهار و تابستان 1375)؛ مجلسى؛ [[احمد بن على نجاشى]]، فهرست اسماء مصنّفى الشيعة المشتهر برجال النجاشى، چاپ موسى شبيرى زنجانى، قم 1407؛ محمدحسن بن باقر نجفى، [[جواهر الكلام]] فى شرح شرائع الإسلام، ج10، چاپ عباس قوچانى، بيروت 1981؛ پل نويا، تفسير قرآنى و زبان عرفانى، ترجمه اسماعيل سعادت، تهران 1373ش؛  
سليمان آتش، مكتب تفسير اشارى، ترجمه توفيق ه. سبحانى، تهران 1381ش؛ [[آقابزرگ طهرانى]]؛ ابن اثير؛ ابن تيميّه، منهاج السنة النبوية، چاپ محمد رشاد سالم ]حجاز[ 1406/1986؛ ابن حبّان، كتاب الثقات، حيدرآباد دكن 1983-1403/1973-1393، چاپ افست بيروت ]بى‌تا[؛ [[ابن خلدون]]؛ ابن نديم؛ محمد بن احمد ذهبى، ميزان الاعتدال فى [[نقد الرجال]]، چاپ على‌محمد بجاوى، قاهره 1964-1963، چاپ افست بيروت ]بى‌تا[؛ [[ذهبی، محمدحسین|محمدحسين ذهبى]]، التفسير و المفسّرون، بيروت 1407/1987؛ [[سزگین، فؤاد|فؤاد سزگين]]، تاريخ التراث العربى، ج1، جزء 3، نقله إلى العربية محمود فهمى حجازى، رياض 1403/1983؛ محمد بن حسين سلمى، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمى: بخش‌هايى از [[حقائق التفسير]] و رسائل ديگر، چاپ نصراللّه پورجوادى، 1: [[حقائق التفسير]]، تهران 1372-1369ش؛ محمد بن حسن طوسى، الفهرست، چاپ محمدصادق آل بحرالعلوم، نجف [1356/1937]، چاپ افست قم ]بى‌تا[؛ عياض بن موسى قاضى عياض، ترتيب المدارك و تقريب المسالك لمعرفة أعلام مذهب مالك، ج2، چاپ عبدالقادر صحراوى، مغرب 1403/1983؛ [[کلینی، محمد بن یعقوب|كلينى]] ؛ محمد حسين مبلغ، «پژوهشى درباره تفسير عرفانى [[[[امام صادق]](ع)]]»، فصلنامه پژوهش‌هاى قرآنى، ش6-5 (بهار و تابستان 1375)؛ مجلسى؛ [[احمد بن على نجاشى]]، فهرست اسماء مصنّفى الشيعة المشتهر برجال النجاشى، چاپ موسى شبيرى زنجانى، قم 1407؛ محمدحسن بن باقر نجفى، [[جواهر الكلام]] فى شرح شرائع الإسلام، ج10، چاپ عباس قوچانى، بيروت 1981؛ پل نويا، تفسير قرآنى و زبان عرفانى، ترجمه اسماعيل سعادت، تهران 1373ش؛  


Gerhard bowering,"the major sorrces of sulami,s minor quran commentary",oriens,vol. 35( 1996 ).
Gerhard bowering,"the major sorrces of sulami,s minor quran commentary",oriens,vol. 35( 1996 ).
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش