۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'زندگی نامهی ' به 'زندگینامهی ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' اهل بیت' به ' اهلبیت') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
کتاب نوریّه اثری است عرفانی از شیخ کامل [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدّوله سمنانی]] و با شرح و تفسیر [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]، ضمن این که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] پیش از این چندین کتاب شیخ را تصحیح و شرح کرده و دو زندگینامهی مفصّل از او نوشته که مرجع پژوهندگان عرفان و تصوّف نیز هست. کتابها بدین شرح اند: [[علاءالدوله سمنانی پیر عارفان]] و نیز: [[علاء الدّوله سمنانی (زندگانی، اندیشه و سلوک|علاءالدّوله سمنانی (زندگانی، اندیشه و سلوک)]]، [[تذکرة المشایخ]]، [[سر سماع]]، [[آداب السفره]]، [[مکتوبات علاءالدّوله سمنانی]]. | کتاب نوریّه اثری است عرفانی از شیخ کامل [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدّوله سمنانی]] و با شرح و تفسیر [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]، ضمن این که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] پیش از این چندین کتاب شیخ را تصحیح و شرح کرده و دو زندگینامهی مفصّل از او نوشته که مرجع پژوهندگان عرفان و تصوّف نیز هست. کتابها بدین شرح اند: [[علاءالدوله سمنانی پیر عارفان]] و نیز: [[علاء الدّوله سمنانی (زندگانی، اندیشه و سلوک|علاءالدّوله سمنانی (زندگانی، اندیشه و سلوک)]]، [[تذکرة المشایخ]]، [[سر سماع]]، [[آداب السفره]]، [[مکتوبات علاءالدّوله سمنانی]]. | ||
کتاب نوریّه به مانند بسیاری دیگر از آثار عرفانی و صوفیانه با حمد و ستایش باریتعالی آغاز میشود و درود و سپاسی نیز از روی فهم و ارادت و عشق نثار پیامبر ختمیمرتبت، | کتاب نوریّه به مانند بسیاری دیگر از آثار عرفانی و صوفیانه با حمد و ستایش باریتعالی آغاز میشود و درود و سپاسی نیز از روی فهم و ارادت و عشق نثار پیامبر ختمیمرتبت، اهلبیت او و دیگر اولیاء الهی میگردد. متن رساله به زبان فارسی است و شیخ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدّوله سمنانی]] هم به عربی و هم به فارسی رسالههای متعدّد دارد. از متن شمارهی 3 معلوم میشود که این رساله به تقاضای شخصی به نام محمّد که از مریدان شیخ بوده به نگارش در آمده است و این تقاضاها لااقل در تاریخ عرفان بسیار سودمند بوده و موجب پدیداری فرهنگ غنی معنوی برای ما ایرانیان گردیده است، کما اینکه کتاب جاودانهی [[مثنوی معنوی (مصحح محمدی)]] به تقاضای جناب [[حسام الدین چلبی]] مرید و محبوب [[مولانا]] پدیدار شده است. | ||
شارح دانشمند کتاب، جناب استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در شرح بخشی از این عبارت میگوید: بحث نور و رنگ از مباحث قدیمیو بسیار کهن است که بسیاری از بزرگان فکر و اندیشه در این بارهاندیشیده و سخن گفته و یا رسالههایی را با همین نام نوشته و منتشر نمودهاند. در طریقت کبرویّه نیز از زمان شیخ [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجمالدّین کبری]] به این طرف تقریباً تمام مشایخ از رنگ و نور گفته و اساساً طریقت کبرویّه را از بابت بیانِ تئوریِ رنگ و نور میتوان به عنوان بانی و مؤسّس یاد کرد. چه در نوشتههای حضرت [[نجم کبری]]، به ویژه در کتاب [[فوائح الجمال و فواتح الجلال|فوائح الجمال]] به دقّت و عمیق در خصوص رنگ و نور بحث شده و او مراتب وجودی سالک را با مشاهداتی که مبتنی بر رنگ و نور است معیّن میکند. و لذا هر سالک به میزانی که شاهد انوار و الوان باشد و بسته به نوع رنگ و نوری که مشاهده میکند مقام خود را در سلوک رقم میزند. غیر از شیخ کبری همان طور که بیان شد مریدان او هم از این بابت به تفصیل نوشته و بحث کردهاند، مثلاً جناب [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجم رازی]] در دو کتاب مشهور خود: [[مرصاد العباد]]، و نیز [[مرموزات اسدی در مزمورات داودی|مرموزات اسدی]] در این باره سخن گفته است. شیخ [[سعدالدین حمویه، محمد بن مؤید|سعدالدین حموی]] هم در برخی رسالههای خود از این بابت مطالبی را نوشته است. مرید وی شیخ [[نسفی، عزیزالدین بن محمد|عزیزالدین نسفی]] هم در آثار خود به ویژه در کتاب [[مجموعه رسائل مشهور به کتاب الانسان الكامل|انسان کامل]] اشاراتی را در این خصوص مبذول داشته است. استادِ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله]]، شیخ [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|نورالدین اسفراینی]] هم در کتاب [[کاشف الاسرار]] در این باره به دقّت بحث کرده و برخی تعالیم رمزی نیز از او به شیخ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله]] منتقل شده است. و از نکات قابل توجّه این که شیخ بیان این امور را مخفی میکرده و از «اسرار طریقت» میدانسته و میل نداشته که اینگونه مطالب به دست نااهلان برسد و در این عبارات هم به این مطلب صراحتاً اشاره نموده است<ref>متن، صص 12-10</ref>. | شارح دانشمند کتاب، جناب استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در شرح بخشی از این عبارت میگوید: بحث نور و رنگ از مباحث قدیمیو بسیار کهن است که بسیاری از بزرگان فکر و اندیشه در این بارهاندیشیده و سخن گفته و یا رسالههایی را با همین نام نوشته و منتشر نمودهاند. در طریقت کبرویّه نیز از زمان شیخ [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجمالدّین کبری]] به این طرف تقریباً تمام مشایخ از رنگ و نور گفته و اساساً طریقت کبرویّه را از بابت بیانِ تئوریِ رنگ و نور میتوان به عنوان بانی و مؤسّس یاد کرد. چه در نوشتههای حضرت [[نجم کبری]]، به ویژه در کتاب [[فوائح الجمال و فواتح الجلال|فوائح الجمال]] به دقّت و عمیق در خصوص رنگ و نور بحث شده و او مراتب وجودی سالک را با مشاهداتی که مبتنی بر رنگ و نور است معیّن میکند. و لذا هر سالک به میزانی که شاهد انوار و الوان باشد و بسته به نوع رنگ و نوری که مشاهده میکند مقام خود را در سلوک رقم میزند. غیر از شیخ کبری همان طور که بیان شد مریدان او هم از این بابت به تفصیل نوشته و بحث کردهاند، مثلاً جناب [[نجم رازی، عبدالله بن محمد|نجم رازی]] در دو کتاب مشهور خود: [[مرصاد العباد]]، و نیز [[مرموزات اسدی در مزمورات داودی|مرموزات اسدی]] در این باره سخن گفته است. شیخ [[سعدالدین حمویه، محمد بن مؤید|سعدالدین حموی]] هم در برخی رسالههای خود از این بابت مطالبی را نوشته است. مرید وی شیخ [[نسفی، عزیزالدین بن محمد|عزیزالدین نسفی]] هم در آثار خود به ویژه در کتاب [[مجموعه رسائل مشهور به کتاب الانسان الكامل|انسان کامل]] اشاراتی را در این خصوص مبذول داشته است. استادِ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله]]، شیخ [[اسفراینی، عبدالرحمن بن محمد|نورالدین اسفراینی]] هم در کتاب [[کاشف الاسرار]] در این باره به دقّت بحث کرده و برخی تعالیم رمزی نیز از او به شیخ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|علاءالدوله]] منتقل شده است. و از نکات قابل توجّه این که شیخ بیان این امور را مخفی میکرده و از «اسرار طریقت» میدانسته و میل نداشته که اینگونه مطالب به دست نااهلان برسد و در این عبارات هم به این مطلب صراحتاً اشاره نموده است<ref>متن، صص 12-10</ref>. |