۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ن ترین ' به 'نترین ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ک ترین ' به 'کترین ') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
#:ستایش و تجلیلی که رازی در فصل اول کتاب «الطب الروحانی» از عقل کرده، علاوه بر معتقد بودن به حکومت مطلقه عقل در امور مرتبط به اخلاق و سجایای انسانی، در فهم و ادراک مسائل الهی نیز عقل را یگانه مرجع میشناسد. همان طورکه در ضمن بیان مناقب و فضایل عقل، گفته است: «و به وصلنا إلی معرفة الباری عز و جل الذی هو أعظم ما استدرکنا...». معلوم میشود که گوینده جزم و قطع داشته است که چون ما میتوانیم به وسیله عقل به تمام مسائل الهی و اخلاقی معرفت کامل پیدا کنیم و نبوت هم به بیشتر از این دو امر قیام نمیکند، دیگر موجبی برای بعثت انبیا از طرف خداوند و مأمور شدن آنها به تبلیغ و ارشاد انسان پیدا نمیشود<ref>ر.ک: واعظزاده، حسین، ص257-255</ref> | #:ستایش و تجلیلی که رازی در فصل اول کتاب «الطب الروحانی» از عقل کرده، علاوه بر معتقد بودن به حکومت مطلقه عقل در امور مرتبط به اخلاق و سجایای انسانی، در فهم و ادراک مسائل الهی نیز عقل را یگانه مرجع میشناسد. همان طورکه در ضمن بیان مناقب و فضایل عقل، گفته است: «و به وصلنا إلی معرفة الباری عز و جل الذی هو أعظم ما استدرکنا...». معلوم میشود که گوینده جزم و قطع داشته است که چون ما میتوانیم به وسیله عقل به تمام مسائل الهی و اخلاقی معرفت کامل پیدا کنیم و نبوت هم به بیشتر از این دو امر قیام نمیکند، دیگر موجبی برای بعثت انبیا از طرف خداوند و مأمور شدن آنها به تبلیغ و ارشاد انسان پیدا نمیشود<ref>ر.ک: واعظزاده، حسین، ص257-255</ref> | ||
#کتاب السیرة الفلسفیة: نام این کتاب در فهارس تألیفات رازی که به دست ما رسیده ذکر شده است؛ گرچه قدما در عنوان کتاب اختلاف کردهاند. [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونی]] آن را «کتاب السیرة الفلسفیة» و ابن قفطی و ابن ندیم «کتاب (فی) السیرة الفاضلة» نامیدهاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص97</ref> | #کتاب السیرة الفلسفیة: نام این کتاب در فهارس تألیفات رازی که به دست ما رسیده ذکر شده است؛ گرچه قدما در عنوان کتاب اختلاف کردهاند. [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان بیرونی]] آن را «کتاب السیرة الفلسفیة» و ابن قفطی و ابن ندیم «کتاب (فی) السیرة الفاضلة» نامیدهاند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص97</ref> | ||
#:مؤلف در توضیح این عبارت فلاسفه که: «فلسفه، تشبّه انسان به خداوند عز و جل به قدر طاقت بشری است»، چنین مینویسد: «... | #:مؤلف در توضیح این عبارت فلاسفه که: «فلسفه، تشبّه انسان به خداوند عز و جل به قدر طاقت بشری است»، چنین مینویسد: «... نزدیکترین بندگان به خداوند اعلم و اعدل و مهربانترین و رئوف ترین آنها هستند». سپس تفصیل این مطلب را به کتاب «الطب الروحانی» خود ارجاع میدهد. وی اگرچه «کتاب السیرة الفلسفیة» را در اثبات فیلسوف بودن خود کافی میداند، اما اسامی برخی دیگر از آثار خود را نیز ذکر میکند و در پایان متذکر میشود که تا زمان نگارش این مقاله، دویست کتاب و مقاله و رساله در فنون فلسفه از علم طبیعی و الهی به رشته تحریر درآورده است.<ref>ر.ک: همان، ص109-108</ref> | ||
#مقالة فی ما بعد الطبیعة: این مقاله با عنوان «مقالة لأبی بکر محمد بن زکریا الرازی فی ما بعد الطبیعة» جزء مجموعه نسخ خطی کتابخانه راغب پاشا در استانبول است. برخی در انتساب آن به رازی تشکیک کردهاند؛ چراکه در فهارس تألیفات او ذکر نشده است. برخی از مطالب این مقاله از نسخه خطی موجود افتاده است که کراوس در ابتدای مقاله به آنها اشاره کرده است. وی معتقد است بسیاری از مباحثی که نویسنده در این مقاله مطرح کرده است پیرامون طبیعیات است واندکی از مسائل آن داخل در علم ما بعد الطبیعة میباشد؛ لذا شاید بتوان گفت که عنوان مقاله صحیح نیست یا این مقاله بخشی از کتاب دیگرش، همچون «فی سمع الکیان» یا «فی الآراء الطبیعیة» است. کراوس همچنین مخالفت برخی مطالب مقاله با آرای رازی را از دیگر مشکلات این مقاله دانسته است.<ref>ر.ک: همان، ص114-113</ref> | #مقالة فی ما بعد الطبیعة: این مقاله با عنوان «مقالة لأبی بکر محمد بن زکریا الرازی فی ما بعد الطبیعة» جزء مجموعه نسخ خطی کتابخانه راغب پاشا در استانبول است. برخی در انتساب آن به رازی تشکیک کردهاند؛ چراکه در فهارس تألیفات او ذکر نشده است. برخی از مطالب این مقاله از نسخه خطی موجود افتاده است که کراوس در ابتدای مقاله به آنها اشاره کرده است. وی معتقد است بسیاری از مباحثی که نویسنده در این مقاله مطرح کرده است پیرامون طبیعیات است واندکی از مسائل آن داخل در علم ما بعد الطبیعة میباشد؛ لذا شاید بتوان گفت که عنوان مقاله صحیح نیست یا این مقاله بخشی از کتاب دیگرش، همچون «فی سمع الکیان» یا «فی الآراء الطبیعیة» است. کراوس همچنین مخالفت برخی مطالب مقاله با آرای رازی را از دیگر مشکلات این مقاله دانسته است.<ref>ر.ک: همان، ص114-113</ref> | ||
#مقالة فی أمارات الإقبال و الدولة: ابن ابیاصیبعه نام این مقاله را «کتاب علامات إقبال الدولة» دانسته است. محتوای سیاسی این مقاله بیش از مطالب فلسفی آن است و شاید رازی آن را به جهت تقرب به برخی امرای زمانش نوشته باشد<ref>ر.ک: همان، ص135</ref> | #مقالة فی أمارات الإقبال و الدولة: ابن ابیاصیبعه نام این مقاله را «کتاب علامات إقبال الدولة» دانسته است. محتوای سیاسی این مقاله بیش از مطالب فلسفی آن است و شاید رازی آن را به جهت تقرب به برخی امرای زمانش نوشته باشد<ref>ر.ک: همان، ص135</ref> |