۱۰۹٬۲۶۹
ویرایش
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '\{\{کاربردهای\sدیگر\|(.*)\s\(ابهام\sزدایی\)\}\}↵↵↵' به '{{کاربردهای دیگر|$1 (ابهام زدایی)}} ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'اهل بیت' به 'اهلبیت') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
از جمله نقدهای وارد بر کتاب ذکر روایات ساختگی است. از جمله آنها حدیثی است که به [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] نسبت داده شده که در آن شیعه از جمله گمراهترین فرق اسلامی دانسته شده است. نویسنده در ذیل ابن روایت میگوید در سند این روایت لیث بن ابی سلیم وجود دارد که از ضعفای روات به شمار میرود.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/40042/1/481 ر.ک: همان، ص481، شماره 995]</ref>. در منابع حدیثی اهل سنت از شیعه با عنوان «الرافضة» یاد شده است. [[ابن ابیعاصم، احمد بن عمرو|ابن ابیعاصم]] باب 180 این کتاب را به این موضوع اختصاص داده است. در یکی از روایات از [[امام على(ع)|علی(ع)]] از رسول خدا(ص) نقل شده: «بعد از من قومی فرومایه خواهند آمد که به آنها رافضه میگویند هرگاه آنها را ملاقات کردید بکشیدشان چراکه آنها مشرک هستند»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/40042/1/474 ر.ک: همان، ص474، شماره 979]</ref>. نکته قابلتوجه آنکه در این روایت شرک مجوزی برای قتل دانسته شده درحالیکه در هیچیک از فرق اسلامی مجوزی برای کشتن مشرکین نداریم جز در مواردی خاص که مثلاً با حکومت اسلامی به محاربه برخیزند. حتی اگر اسلام بر کافری عرضه شد و او از قبول اسلام سر باز زد، ولی متصدی جنگیدن با مسلمانان نشد، در امر به مقاتله کافران، دلالتی بر جواز قتل چنین کافری نیست<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/87102/61 ر.ک: قائینی، محمد، ص61]</ref>. | از جمله نقدهای وارد بر کتاب ذکر روایات ساختگی است. از جمله آنها حدیثی است که به [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] نسبت داده شده که در آن شیعه از جمله گمراهترین فرق اسلامی دانسته شده است. نویسنده در ذیل ابن روایت میگوید در سند این روایت لیث بن ابی سلیم وجود دارد که از ضعفای روات به شمار میرود.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/40042/1/481 ر.ک: همان، ص481، شماره 995]</ref>. در منابع حدیثی اهل سنت از شیعه با عنوان «الرافضة» یاد شده است. [[ابن ابیعاصم، احمد بن عمرو|ابن ابیعاصم]] باب 180 این کتاب را به این موضوع اختصاص داده است. در یکی از روایات از [[امام على(ع)|علی(ع)]] از رسول خدا(ص) نقل شده: «بعد از من قومی فرومایه خواهند آمد که به آنها رافضه میگویند هرگاه آنها را ملاقات کردید بکشیدشان چراکه آنها مشرک هستند»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/40042/1/474 ر.ک: همان، ص474، شماره 979]</ref>. نکته قابلتوجه آنکه در این روایت شرک مجوزی برای قتل دانسته شده درحالیکه در هیچیک از فرق اسلامی مجوزی برای کشتن مشرکین نداریم جز در مواردی خاص که مثلاً با حکومت اسلامی به محاربه برخیزند. حتی اگر اسلام بر کافری عرضه شد و او از قبول اسلام سر باز زد، ولی متصدی جنگیدن با مسلمانان نشد، در امر به مقاتله کافران، دلالتی بر جواز قتل چنین کافری نیست<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/87102/61 ر.ک: قائینی، محمد، ص61]</ref>. | ||
باب 233 در فضائل اهلالبیت است. در این باب در شماره 1548 و 1549 [[ابن ابیعاصم، احمد بن عمرو|ابن ابی عاصم]] از طریق ابوبکر بن ابی شیبه و نیز از طریق ابوداود عمر بن سعد حدیث ثقلین را با ذکر «الخلیفتین» بهجای «الثقلین» نقل کرده است: «انی تارک فیکم الخلیفتین من بعدی: کتاب الله و عترتی | باب 233 در فضائل اهلالبیت است. در این باب در شماره 1548 و 1549 [[ابن ابیعاصم، احمد بن عمرو|ابن ابی عاصم]] از طریق ابوبکر بن ابی شیبه و نیز از طریق ابوداود عمر بن سعد حدیث ثقلین را با ذکر «الخلیفتین» بهجای «الثقلین» نقل کرده است: «انی تارک فیکم الخلیفتین من بعدی: کتاب الله و عترتی اهلبیتی و انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/40042/1/642 ر.ک: متن کتاب، ص643-642]</ref>؛ اما در شمارههای 1551 تا 1555 از لفظ «الثقلین» استفاده شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/40042/1/643 ر.ک: همان، ص644-643]</ref>. | ||
نویسنده در شماره 1559 که آخرین شماره کتاب است در پاسخ به این سؤال که سنت چیست؟ چنین مینویسد: «سنت نام جامعی برای معانی فراوانی در احکام و غیر آن است». از جمله مواردی که اهل علم بر نسبت دادن آن به سنت اتفاق دارند قول به اثبات قدر است. همچنین معتقد به «استطاعتِ مع الفعل» است؛ بدین معنا که انسان قدرت انجام افعال را دارد، اما در انجام افعال مستقل نیست<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/55001/77 ر.ک: رحیمی، جعفر؛ خادمی، عینالله، ص77]</ref>. او در تعریف و مصادیق سنت چنین میگوید: سنت نامی جامع برای بسیاری از مسائل و احکام است. از جمله آن مسئله خیر و شر است. لذا او خیر و شر و شیرینی و تلخی روزگار را مقدر از سوی خدا میداند. تمامی معاصی و افعال بندگان از خیر و شر را به خداوند نسبت میدهد. نیز قرآن کریم را قدیم میداند نه مخلوق و معتقد به مخلوق بودن قرآن را کافر به خداوند میشمارد. معتقد است که اولیای الهی در آخرت به عیان و با چشم سر خداوند را مشاهده میکنند. افضلیت خلفا را به ترتیب حکومتشان و ابوبکر را افضل و اعلم صحابه پس از رسول خدا(ص) میداند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/40042/1/645 ر.ک: متن کتاب، ص645]</ref>. | نویسنده در شماره 1559 که آخرین شماره کتاب است در پاسخ به این سؤال که سنت چیست؟ چنین مینویسد: «سنت نام جامعی برای معانی فراوانی در احکام و غیر آن است». از جمله مواردی که اهل علم بر نسبت دادن آن به سنت اتفاق دارند قول به اثبات قدر است. همچنین معتقد به «استطاعتِ مع الفعل» است؛ بدین معنا که انسان قدرت انجام افعال را دارد، اما در انجام افعال مستقل نیست<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/55001/77 ر.ک: رحیمی، جعفر؛ خادمی، عینالله، ص77]</ref>. او در تعریف و مصادیق سنت چنین میگوید: سنت نامی جامع برای بسیاری از مسائل و احکام است. از جمله آن مسئله خیر و شر است. لذا او خیر و شر و شیرینی و تلخی روزگار را مقدر از سوی خدا میداند. تمامی معاصی و افعال بندگان از خیر و شر را به خداوند نسبت میدهد. نیز قرآن کریم را قدیم میداند نه مخلوق و معتقد به مخلوق بودن قرآن را کافر به خداوند میشمارد. معتقد است که اولیای الهی در آخرت به عیان و با چشم سر خداوند را مشاهده میکنند. افضلیت خلفا را به ترتیب حکومتشان و ابوبکر را افضل و اعلم صحابه پس از رسول خدا(ص) میداند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/40042/1/645 ر.ک: متن کتاب، ص645]</ref>. |