۱۴۷٬۰۱۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURفلسفۀ دین در نگاه خیام در فراسوی کفر و ایمانJ1.jpg | عنوان =فلسفۀ دین در نگاه خیام در فراسوی کفر و ایمان | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = میری، سید جواد (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر |...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''فلسفۀ دین در نگاه خیام در فراسوی کفر و ایمان''' تألیف سید جواد | '''فلسفۀ دین در نگاه خیام در فراسوی کفر و ایمان''' تألیف [[میری، سید جواد|سید جواد میری]]، این کتاب حاصل سلسله جلساتی است که در فاصلۀ مردادماه تا آذرماه سال 1400 گروهی از دانشجویان با دکتر [[میری، سید جواد|سید جواد میری]] داشتهاند و ایشان تأملات خود را دربارۀ شعر [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] از منظر فلسفۀ دین بیان کرده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب از یک پیشگفتار و ده فصل به نگارش درآمده است. عناوین | کتاب از یک پیشگفتار و ده فصل به نگارش درآمده است. عناوین فصلهای کتاب عبارت است از: | ||
1. تعریف دین، فلسفه و ضرورت آشنایی با فلسفۀ دین خیام | 1. تعریف دین، فلسفه و ضرورت آشنایی با فلسفۀ دین خیام | ||
| خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
پرسش بنیادین خیام دربارۀ چیستی زندگی است و عمدتاً پرسش از چیستیِ زمان و زمانه؛ زمان و زمانهای آنچنان قهار که تمام نگرشهای انسان را احاطه کرده است؛ خیام بهجز پاسخ «نمیدانم» سقراطی هیچ پاسخ درخور دیگری برایشان نمییابد. با این وصف، وی به ما هشدار میدهد آنچه یقینی است این است که چرخ ستیزهروی زمان روزی پایان زندگی ما را اعلام خواهد داشت و ناگه روزی چندان ندهد زمان که آبی بخوریم. پس در این وضعیت حیرت بهتر است از آن خواب گران بیدار شده، تنها به ناگزیری محتوم مرگ خویش هوشیار شویم و نهایتاً اینکه به سرمستی از شراب زندگی بسنده کنیم که در برابر حیرت و پرسشهای بیپاسخ جهان تسلیبخش است. در تاریخ اندیشۀ ما ایرانیان این تنها خیام است که به صورت آشکار و به نحوی منسجم هم از ادیان الهامی و هم از نظامهای الهیاتی ـ فلسفی که صبغۀ فلسفی و متافیزیکی دارند، گذر کرده، از فراسوی همۀ ادیان و نظامهای الهیاتی، دربارۀ جهان و هستی و انسان و زندگی اندیشیده، همه چیز عالم را به دیدۀ شک نگریسته است. این اثر موجز خواهان است درک خیام از ادیان و نظامهای الهیاتی را با مخاطبان در میان بگذارد. | پرسش بنیادین [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] دربارۀ چیستی زندگی است و عمدتاً پرسش از چیستیِ زمان و زمانه؛ زمان و زمانهای آنچنان قهار که تمام نگرشهای انسان را احاطه کرده است؛ خیام بهجز پاسخ «نمیدانم» سقراطی هیچ پاسخ درخور دیگری برایشان نمییابد. با این وصف، وی به ما هشدار میدهد آنچه یقینی است این است که چرخ ستیزهروی زمان روزی پایان زندگی ما را اعلام خواهد داشت و ناگه روزی چندان ندهد زمان که آبی بخوریم. پس در این وضعیت حیرت بهتر است از آن خواب گران بیدار شده، تنها به ناگزیری محتوم مرگ خویش هوشیار شویم و نهایتاً اینکه به سرمستی از شراب زندگی بسنده کنیم که در برابر حیرت و پرسشهای بیپاسخ جهان تسلیبخش است. در تاریخ اندیشۀ ما ایرانیان این تنها خیام است که به صورت آشکار و به نحوی منسجم هم از ادیان الهامی و هم از نظامهای الهیاتی ـ فلسفی که صبغۀ فلسفی و متافیزیکی دارند، گذر کرده، از فراسوی همۀ ادیان و نظامهای الهیاتی، دربارۀ جهان و هستی و انسان و زندگی اندیشیده، همه چیز عالم را به دیدۀ شک نگریسته است. این اثر موجز خواهان است درک خیام از ادیان و نظامهای الهیاتی را با مخاطبان در میان بگذارد. | ||
این کتاب حاصل سلسله جلساتی است که در فاصلۀ مردادماه تا آذرماه سال 1400 گروهی از دانشجویان با دکتر سیدجواد میری داشتهاند و ایشان تأملات خود را دربارۀ شعر خیام از منظر فلسفۀ دین بیان کرده است. | این کتاب حاصل سلسله جلساتی است که در فاصلۀ مردادماه تا آذرماه سال 1400 گروهی از دانشجویان با دکتر سیدجواد میری داشتهاند و ایشان تأملات خود را دربارۀ شعر خیام از منظر فلسفۀ دین بیان کرده است. | ||
خیام فقط رباعیات نداشته است، بلکه او یک دانشمند، فیلسوف، ریاضیدان، منجم، حکیم و انسانی جامعالاطراف بوده است که برای سخنگفتن دربارۀ فلسفۀ او، باید در همۀ آثار او دقت کرد، تفکیک و دستهبندی کرد تا سره از ناسره تمیز داده شود. در فصل نخست کتاب تعریف دین، فلسفه و ضرورت آشنایی با فلسفۀ دین خیام آمده است. | [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] فقط رباعیات نداشته است، بلکه او یک دانشمند، فیلسوف، ریاضیدان، منجم، حکیم و انسانی جامعالاطراف بوده است که برای سخنگفتن دربارۀ فلسفۀ او، باید در همۀ آثار او دقت کرد، تفکیک و دستهبندی کرد تا سره از ناسره تمیز داده شود. در فصل نخست کتاب تعریف دین، فلسفه و ضرورت آشنایی با فلسفۀ دین خیام آمده است. | ||
تلقی خیام از مفهوم دین پیوند وثیقی با مفهوم رند دارد. «رند» خیام چه کسی است؟ خیام معیارهای جغرافیایی، نژادی، فرقهای یا تئولوژیک را برای تمایزگذاری انسانها ترسیم نمیکند؛ یعنی انسانی که مدنظر اوست، سویههای مذهبی، دینی یا سویههای فرهنگی، جغرافیایی و نژادی را در خودش نشان نمیدهد، بلکه انسانی است که بر خنگ زمین نشسته است، یعنی انسان به معنای عام کلمه، نوع انسان. در فصل دوم کتاب دربارۀ دهر در نگاه خیام سخن گفته شده است. | تلقی خیام از مفهوم دین پیوند وثیقی با مفهوم رند دارد. «رند» خیام چه کسی است؟ خیام معیارهای جغرافیایی، نژادی، فرقهای یا تئولوژیک را برای تمایزگذاری انسانها ترسیم نمیکند؛ یعنی انسانی که مدنظر اوست، سویههای مذهبی، دینی یا سویههای فرهنگی، جغرافیایی و نژادی را در خودش نشان نمیدهد، بلکه انسانی است که بر خنگ زمین نشسته است، یعنی انسان به معنای عام کلمه، نوع انسان. در فصل دوم کتاب دربارۀ دهر در نگاه خیام سخن گفته شده است. | ||
فصل سوم کتاب تفسیری از رباعی 143 خیام است که میگوید: | فصل سوم کتاب تفسیری از رباعی 143 [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] است که میگوید: | ||
قومی متفکرند اندر ره دین قومی به گمان افتاده در راه یقین | قومی متفکرند اندر ره دین قومی به گمان افتاده در راه یقین | ||
| خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
فصل پنجم کتاب اختصاص به بررسی رندی و ملامتیه در تاریخ تفکر حکمی دارد. در فصل ششم فلسفۀ زندگی در نگاه خیام بررسی شده است. در فصل هفتم نویسنده با توجه به دو رباعی 45 «می خوردن و شادبودن آیین من است» و رباعی 90 «می خور که ز دل کثرت و قلت ببرد» به مضامین دین اسلام یا آیینهای عرفانی در دیدگاه خیام پرداخته است. | فصل پنجم کتاب اختصاص به بررسی رندی و ملامتیه در تاریخ تفکر حکمی دارد. در فصل ششم فلسفۀ زندگی در نگاه خیام بررسی شده است. در فصل هفتم نویسنده با توجه به دو رباعی 45 «می خوردن و شادبودن آیین من است» و رباعی 90 «می خور که ز دل کثرت و قلت ببرد» به مضامین دین اسلام یا آیینهای عرفانی در دیدگاه خیام پرداخته است. | ||
در فصل هشتم تفسیری از اشعار خیام و توجه به ایران معاصر و درک دین خیامی آمده است. فصل نهم اختصاص به بررسی حافظ و سایر متأثران از خیام دارد. و در فصل پایانی کتاب از تأثیر خیام در جامعۀ امروز سخن به میان آمده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/7277 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref> | در فصل هشتم تفسیری از اشعار خیام و توجه به ایران معاصر و درک دین خیامی آمده است. | ||
فصل نهم اختصاص به بررسی حافظ و سایر متأثران از خیام دارد. و در فصل پایانی کتاب از تأثیر [[خیام، عمر بن ابراهیم|خیام]] در جامعۀ امروز سخن به میان آمده است.<ref> [https://literaturelib.com/books/7277 ر.ک: کتابخانه تخصصی ادبیات] </ref> | |||
==پانويس == | ==پانويس == | ||