۱۰۶٬۴۵۰
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' می گ' به ' میگ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه هایی ' به 'ههایی ') |
||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
در میان نقوش مینیاتور ایرانی، نقش زنی در حال آبتنی کنار چشمه در حالی که مردی در حال نگاه کردن به اوست، تصویری محبوب بوده است. شخصیت هایی که در این نقوش به تصویر کشیده می شدند، ملکه شیرین و همسر او خسرو دوم، شاه ایران بودند. انگارۀ محبوب دیگر در خصوص افسانۀ «خسرو وشیرین»، مجلس نگریستن شیرین به تصویری از خسرو و عاشق شدن او بوده است. گفته میشود روابط این دو به تدریج در سال های بعد تبدیل به مثلث عشقی شده است. فرهاد صنعتگر نیز عاشق شیرین میشود، و شیرین به او دستور می دهد کانالی را از میان کوه به دربار او حفر کند. نگارگران و همچنین نظامی شاعر و جغرافیدانان عرب، نقش برجستۀ سنگی متعلق به اواخر ایران باستان در نزدیکی شهر کرمانشاه را به این افسانه نسبت دادهاند. این نقش برجسته، سوارکاری را روی اسب نشان می دهد که شاه و ایزدی که او را دراین مقام گماشته، بالای سر او دیده می شوند. تصویر یک زن کنار این دو فرد دیده میشود که یک الهۀ زرتشتی است و برخلاف باور نویسندگان اسلامی، ارتباطی با ملکه شیرین ندارد. در نتیجه، این نقش برجستۀ شگفت انگیز، منبع الهام شاخ و برگ دادن به حماسهای بود که به طور گسترده در ادبیات فارسی و ترکی مورد استفاده قرار میگرفت. | در میان نقوش مینیاتور ایرانی، نقش زنی در حال آبتنی کنار چشمه در حالی که مردی در حال نگاه کردن به اوست، تصویری محبوب بوده است. شخصیت هایی که در این نقوش به تصویر کشیده می شدند، ملکه شیرین و همسر او خسرو دوم، شاه ایران بودند. انگارۀ محبوب دیگر در خصوص افسانۀ «خسرو وشیرین»، مجلس نگریستن شیرین به تصویری از خسرو و عاشق شدن او بوده است. گفته میشود روابط این دو به تدریج در سال های بعد تبدیل به مثلث عشقی شده است. فرهاد صنعتگر نیز عاشق شیرین میشود، و شیرین به او دستور می دهد کانالی را از میان کوه به دربار او حفر کند. نگارگران و همچنین نظامی شاعر و جغرافیدانان عرب، نقش برجستۀ سنگی متعلق به اواخر ایران باستان در نزدیکی شهر کرمانشاه را به این افسانه نسبت دادهاند. این نقش برجسته، سوارکاری را روی اسب نشان می دهد که شاه و ایزدی که او را دراین مقام گماشته، بالای سر او دیده می شوند. تصویر یک زن کنار این دو فرد دیده میشود که یک الهۀ زرتشتی است و برخلاف باور نویسندگان اسلامی، ارتباطی با ملکه شیرین ندارد. در نتیجه، این نقش برجستۀ شگفت انگیز، منبع الهام شاخ و برگ دادن به حماسهای بود که به طور گسترده در ادبیات فارسی و ترکی مورد استفاده قرار میگرفت. | ||
در قرن دوازدهم میلادی داستانهای عاشقانهای مملو از الگوهایی با | در قرن دوازدهم میلادی داستانهای عاشقانهای مملو از الگوهایی با چهرههایی از دوران کهن وجود داشت. سنت شعرسرایی اسلامی عمدتا پیشینۀ مسیحی این ملکه را نادیده گرفت و شیرین، که عضوی از کلیسای سریانی شرق بود، به شیرین «ارمنی» تبدیل شد. این داستان حماسی عاشقانه نه تنها از ایران تا عثمانی گسترش یافت، بلکه به هند و ازبکستان و همچنین به کشور مسیحی گرجستان نیز رسید. تا کنون هیچ تلاشی برای درک پیشینۀ تاریخی این افسانه صورت نگرفته است. این کتاب قبل از هرچیز سعی در تحلیل ریشههای تاریخی داستان شیرین دارد.<ref> [https://www.historylib.com/books/2769 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |