۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'رسول الله' به 'رسولالله') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '. ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۱۵۷: | خط ۱۵۷: | ||
به هرحال تمامی این سختگیریها که از سوی حنبلیانِ افراطی بر ابونعیم میرفت، چنانکه منابع نیز گفتهاند، به سبب انتساب وی به اشعریگری بود. با اینهمه، چنانکه مادلونگ نیز بر این باور است، ابونعیم چندان دستی در کلام اشعری نداشته و با توجه به آنچه از عقاید ابونعیم در دست داریم، میتوانیم وابستگی او را به اشعریان مورد تردید قرار دهیم. گرچه این را نیز نباید فراموش کرد که برخی اشعریان در آن دورهها تنها در برخی جهات با عقاید اصحاب حدیث بیگانه بودند. | به هرحال تمامی این سختگیریها که از سوی حنبلیانِ افراطی بر ابونعیم میرفت، چنانکه منابع نیز گفتهاند، به سبب انتساب وی به اشعریگری بود. با اینهمه، چنانکه مادلونگ نیز بر این باور است، ابونعیم چندان دستی در کلام اشعری نداشته و با توجه به آنچه از عقاید ابونعیم در دست داریم، میتوانیم وابستگی او را به اشعریان مورد تردید قرار دهیم. گرچه این را نیز نباید فراموش کرد که برخی اشعریان در آن دورهها تنها در برخی جهات با عقاید اصحاب حدیث بیگانه بودند. | ||
اگر عقیده نامۀ ابونعیم را ناظر بر اعتقادات واقعی او بدانیم و آن را دفاعیهای از سوی وی جهت مقابله با مخالفانش به شمار نیاوریم، میتوان عقاید او را درخصوص خداوند و دیگر مسائل ایمانی چنین تصویر کرد: به نقل ابن تیمیه در الفتوی الحمویه الکبری، ابونعیم در عقیده نامۀ خود گفته بود: روش ما روش پیروان کتاب، سنت و اجماع امت است و اینان بر این اعتقادند که احادیث روایت شده از پیامبر(ص)، دربارۀ عرش و استوای خداوند بر آن، صحیح است، بیآنکه کیفیت آن را بیان کنند و آن را وسیلۀ تشبیه و تمثیل خداوند با بندگان سازند. خداوند با بندگانش مباینت دارد و بندگانش نیز از وی جدایند. خدا در بندگان حلول نمیکند و با آنان در نمیآمیزد. او بر عرشِ خود استوا دارد و با بندگانش بیگانه است. ذهبی نیز در العلو للعلی الغفار از همان کتاب ابونعیم آورده که وی مدعی بود که همان روش سلف را در عقاید باور دارد. آنان معتقدند که خداوند با صفات قدیمش همواره بوده و خواهد بود. عالم است به علمی، بصیر است به بصری، سمیع است به سمعی، متکلم است به کلامی و همۀ چیزها را از نیستی آفریده است . قرآن کلام خداست و همچنین سایر کتابهای منزل، کلام وی غیرمخلوق است و در جمیع جهات و اشکال، چه در قرائت و تلاوت و چه در مقام حفظ و یا شنیدن و نوشتن و تلفظ کردن، حقیقتاً کلام خداوند است، نه حکایتی از آن و آنچه از قرآن بر زبان ما جاری میشود، همان خداست که غیرمخلوق است و متوقفان در امر قدیم بودن قرآن و همچنین لفظیه (آنان که تلفظ قرآن را مخلوق میدانند) از جهمیان هستند و هرکس که به نحوی کلام خدا را مخلوق بداند، در شمار آنان است و جهمیان نزد اصحاب حدیث و سلف، کافرند. | اگر عقیده نامۀ ابونعیم را ناظر بر اعتقادات واقعی او بدانیم و آن را دفاعیهای از سوی وی جهت مقابله با مخالفانش به شمار نیاوریم، میتوان عقاید او را درخصوص خداوند و دیگر مسائل ایمانی چنین تصویر کرد: به نقل ابن تیمیه در الفتوی الحمویه الکبری، ابونعیم در عقیده نامۀ خود گفته بود: روش ما روش پیروان کتاب، سنت و اجماع امت است و اینان بر این اعتقادند که احادیث روایت شده از پیامبر(ص)، دربارۀ عرش و استوای خداوند بر آن، صحیح است، بیآنکه کیفیت آن را بیان کنند و آن را وسیلۀ تشبیه و تمثیل خداوند با بندگان سازند. خداوند با بندگانش مباینت دارد و بندگانش نیز از وی جدایند. خدا در بندگان حلول نمیکند و با آنان در نمیآمیزد. او بر عرشِ خود استوا دارد و با بندگانش بیگانه است. ذهبی نیز در العلو للعلی الغفار از همان کتاب ابونعیم آورده که وی مدعی بود که همان روش سلف را در عقاید باور دارد. آنان معتقدند که خداوند با صفات قدیمش همواره بوده و خواهد بود. عالم است به علمی، بصیر است به بصری، سمیع است به سمعی، متکلم است به کلامی و همۀ چیزها را از نیستی آفریده است. قرآن کلام خداست و همچنین سایر کتابهای منزل، کلام وی غیرمخلوق است و در جمیع جهات و اشکال، چه در قرائت و تلاوت و چه در مقام حفظ و یا شنیدن و نوشتن و تلفظ کردن، حقیقتاً کلام خداوند است، نه حکایتی از آن و آنچه از قرآن بر زبان ما جاری میشود، همان خداست که غیرمخلوق است و متوقفان در امر قدیم بودن قرآن و همچنین لفظیه (آنان که تلفظ قرآن را مخلوق میدانند) از جهمیان هستند و هرکس که به نحوی کلام خدا را مخلوق بداند، در شمار آنان است و جهمیان نزد اصحاب حدیث و سلف، کافرند. | ||
ابونعیم در کتاب دیگرش با عنوان محجه الواثقین و مدرجه الوامقین بر همین گونه عقاید تأکید کرده و گفته است: خداوند بر بالای آسمانهاست و بر عرشش استوا دارد، نه اینکه مستولی بر عرش است، چنانکه جهمیان تفسیر میکنند و معتقدند که خداوند در همۀ مکانهاست و آیات قرآن را باور ندارند و کرسی او جسم است و مراد از آن علم خداوند نیست، چنانکه جهمیه میگویند: کرسی وی را در قیامت جهت فصل و قضاء میان بندگانش قرار میدهند و خداوند همراه ملائکه جهت داوری میان بندگانش در صحنۀ قیامت حضور مییابد و چنانکه پیامبر(ص) گفته، برخی را میبخشد و گروهی را عذاب میدهد. | ابونعیم در کتاب دیگرش با عنوان محجه الواثقین و مدرجه الوامقین بر همین گونه عقاید تأکید کرده و گفته است: خداوند بر بالای آسمانهاست و بر عرشش استوا دارد، نه اینکه مستولی بر عرش است، چنانکه جهمیان تفسیر میکنند و معتقدند که خداوند در همۀ مکانهاست و آیات قرآن را باور ندارند و کرسی او جسم است و مراد از آن علم خداوند نیست، چنانکه جهمیه میگویند: کرسی وی را در قیامت جهت فصل و قضاء میان بندگانش قرار میدهند و خداوند همراه ملائکه جهت داوری میان بندگانش در صحنۀ قیامت حضور مییابد و چنانکه پیامبر(ص) گفته، برخی را میبخشد و گروهی را عذاب میدهد. | ||
خط ۱۷۱: | خط ۱۷۱: | ||
ابونعیم چندین کتاب نیز در فضائل حضرت علی(ع) و دیگران از اهل بیت پیامبر(ص) نوشته بوده است: | ابونعیم چندین کتاب نیز در فضائل حضرت علی(ع) و دیگران از اهل بیت پیامبر(ص) نوشته بوده است: | ||
1.ما نزل من القرآن فی امیرالمؤمنین(ع)، ۲. منقبه المطهرین و مرتبه الطیبین. ابن شهرآشوب در المناقب و علی ابن طاووس در الیقین از آن بهره بردهاند. ۳. اربعون حدیثاً فی المهدی(ع)، که به صورت مجرد از اسانید، توسط اربلی در کشف الغمه نقل شده است. این کتاب اساس کتاب العرف الوردی فی اخبار المهدیِ سیوطی بوده است | 1.ما نزل من القرآن فی امیرالمؤمنین(ع)، ۲. منقبه المطهرین و مرتبه الطیبین. ابن شهرآشوب در المناقب و علی ابن طاووس در الیقین از آن بهره بردهاند. ۳. اربعون حدیثاً فی المهدی(ع)، که به صورت مجرد از اسانید، توسط اربلی در کشف الغمه نقل شده است. این کتاب اساس کتاب العرف الوردی فی اخبار المهدیِ سیوطی بوده است . ۴. الخصائص فی فضل علی(ع). ۵. حدیث الطیر. ۶. ذکر المهدی و نعوته و حقیقه مخرجه و ثبوته. این کتاب مورد استفادۀ علی بن موسی ابن طاووس در الاقبال، کشف المحجه و سعد السعود واقع شده است و به گفتۀ ابن طاووس در الطرائف، در ۲۶ برگ بوده است. این کتاب شامل ۱۵۶ حدیث و در دو قسمت تنظیم شده بوده است: یک قسمت شامل ۴۹ حدیث و مشتمل بر احادیثی از پیامبر(ص) دربارۀ بشارت بر مهدی(ع) بوده است و قسمت دیگر شامل ۱۰۷ حدیث دربارۀ خصوصیات آن حضرت که به صورت ابواب گوناگون، گردآوری شده بود. | ||
ابونعیم دو کتاب نیز با عنوانهای ذکر لباس السواد و فضل قریش و بنی هاشم و العباس و تسمیه اصحاب علی و [[ابن مسعود، احمد بن علی|ابن مسعود]] داشته است. کتاب حلیه الاولیاء نیز همواره به عنوان منبعی جهت نقل فضائل [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] و دیگران از اهل بیت(ع) در میان شیعیان مطرح بوده است. با این وصف ابن تیمیه در منهاج السنه، برخی روایاتی را که توسط شیعیان به نقل از ابونعیم مورد احتجاج و استدلال واقع شده، مورد نقد قرار داده و گفته است که ابونعیم احادیث ضعیف و موضوع بسیاری را روایت کرده است. این گفته به خوبی نشان میدهند که تا چه اندازه احادیث و روایات منقول از طریق ابونعیم اصفهانی میتوانسته، برای مقابله با دعاوی اهل سنت به وسیلۀ شیعیان به کار گرفته شود. | ابونعیم دو کتاب نیز با عنوانهای ذکر لباس السواد و فضل قریش و بنی هاشم و العباس و تسمیه اصحاب علی و [[ابن مسعود، احمد بن علی|ابن مسعود]] داشته است. کتاب حلیه الاولیاء نیز همواره به عنوان منبعی جهت نقل فضائل [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] و دیگران از اهل بیت(ع) در میان شیعیان مطرح بوده است. با این وصف ابن تیمیه در منهاج السنه، برخی روایاتی را که توسط شیعیان به نقل از ابونعیم مورد احتجاج و استدلال واقع شده، مورد نقد قرار داده و گفته است که ابونعیم احادیث ضعیف و موضوع بسیاری را روایت کرده است. این گفته به خوبی نشان میدهند که تا چه اندازه احادیث و روایات منقول از طریق ابونعیم اصفهانی میتوانسته، برای مقابله با دعاوی اهل سنت به وسیلۀ شیعیان به کار گرفته شود. |