۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ی های ' به 'یهای ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ت های ' به 'تهای ') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''فاطمیان از خشونت تا رواداری''' تألیف نگار ذیلابی؛ شهرت فاطمیان بیشتر به دولتی تسامح مدار و مدارامحور است. در این اثر، ضمن تبیین مراحل خشونت بار حکومت ایشان در مغرب، چگونگی نوسان | '''فاطمیان از خشونت تا رواداری''' تألیف نگار ذیلابی؛ شهرت فاطمیان بیشتر به دولتی تسامح مدار و مدارامحور است. در این اثر، ضمن تبیین مراحل خشونت بار حکومت ایشان در مغرب، چگونگی نوسان سیاستهای داخلی ان ها، از استبداد و انحصار طلبی به سوی تسامح و مدارا، از آغاز دعوت در افریقه تا پایان حکومت در مصر، بررسی و تحلیل شده است. این اثر نحوه ی تعامل با اتباع غیر اسماعیلی، و مبنای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی اتخاذ این سیاست ها را با تفکیک دورههای حاکمیت فاطمیان به چهار دوره ی دعوت، شکل گیری دولت، استقرار و ثبات قدرت و سرانجام دوران ضعف خلافت، تبیین و تفسیر کرده است. مطالعه ی این کتاب به علاقمندان تاریخ فاطمیان و نیز دانشجویان رشتههای تاریخ و تمدن ملل اسلامی و تاریخ اسلام پیشنهاد می شود. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
یکی از فرقه هایی که در جهان اسلام با شعار هواداری از ستمدیدگان و مدعای تحقق بخشیدن به مضمون آیه ی «اورثنا القوم الذین کانوا تستضعفون مشارق الارض و مغاربها...» (اعراف/137)، عملا توانست بر بخشهای وسیعی از شرق و غرب سرزمین های خلافت اسلامی تسلط یابد اسماعیلیه بودند. پیشوایان این جنبش مذهبی با اتکا بر نسبت و نسب مقدس خود به دخت پیامبر اسلام (ص) و داعیه ی امامت منصوص و موروث از اسماعیل، بزرگ ترین فرزند امام جعفر صادق(ع)، و بهره گیری از تجارب مبارزاتی و تشکیلاتی و دعوت سری عباسیان حکومتی به نام فاطمیان در افریقیه و سپس مصر بنیان نهادند که دهه هایی چند از سدههای چهارم و پنجم هجری قلمرو سیاسی و نظامی آن از سواحل اقیانوس اطلس (مغرب الاقصی) تا شام و عراق و یمن و ماه هایی چند هم بر بغداد (451ه)، تختگاه خلافت عباسی و سلاطین سلجوقی، دامن گسترد. مهم تر آن که دامنه ی آموزههای کلامی و فلسفی آن در سراسر ایران فرهنگی تا مرزهای هند و ماوراء النهر انتشار یافت؛ چندان که آثار این آموزهها بر دربارهای سامانیان و غزنویان، حامیان و نمایندگان خلافت عباسی، راه یافت و گرایش و گروش کسانی از امیران و دیوان سالاران بخارا و غزنه و دیگر شهرها، دستگاه خلافت عباسی و این تختگاههای حکومتی مقتدر شرقی را به هراس و واکنش واداشت. موضوع ارزشمندی که مؤلف در این کتاب بدان پرداخته و با استناد بر منابع اصیل و مراجعه به پژوهشهای معتبر و اتکا بر شواهد کافی جوانب گوناگون آن را تبیین و مدلل ساخته، صرفا گزارشی تاریخی از برآمدن و شکوفایی و فروپاشی دولت و خلافت فاطمیان د رمیان سال های 297 تا 567 هجری نیست، بلکه در واقع بازگویی داستان بسیاری از جنبسهای آرمان خواه و حکومت ها و دولت هایی است در سراسر تاریخ اقوام و ملل عالم که با ابتناء بر دعوتی دینی یا عقیده ای اصلاح طلبانه و عدالت خواهانه آغاز کرده اند، اما پس از پیروزی و دستیابی به قدرت و برپایی حکومت و دولت، در پس نشر و تثبیت عقاید و اجرای آموزهها و دعاوی خود و در رویارویی با موانع گوناگون، از شعارها و آموزه هایشان دور افتاده اند و یا برای حفظ اقتدار و بسط دامنه ی آن از دواعی و مواعید خویش روی برتافته اند. در این گزارش مستند تاریخی می بینیم آرمان های انقلابی ابوعبدالله شیعی، داعی باورمند و پرشور فاطمی که منادی برپایی حکومت حق و عدالت و برابری به نام و برای امام مکتوم علوی – اسماعیلی بود، چگونه با استقرار نخستین خلیفه ی رسمی فاطمی، عبیدالله مهدی، بر اریکه ی خلافت و امامت در افریقیه نه تنها آن دعاوی و مواعید کنار نهاده شد که برخی از گروندگان به مذهب اسماعیلی و هوادارن مؤمن به ابوعبدالله شیعی و خود او هدف حذف و قلع و قمع گردیدند. سرنوشت و قتل ابوعبدالله شیعی، آشنایان با تاریخ اسلام را به یاد سرنوشت و قتل ابوسلمه ی خلال (داعی بزرگ عباسیان) و بدر غلام و یار و یاور عبدالرحمن داخل (مؤسس خلافت اموی در اندلس) می اندازد. عبیدالله مهدی خیلی زود با اتکاء بر نیرویهای نظامی متشکل از سران قبایل و کارگزاران حکومت ها و | یکی از فرقه هایی که در جهان اسلام با شعار هواداری از ستمدیدگان و مدعای تحقق بخشیدن به مضمون آیه ی «اورثنا القوم الذین کانوا تستضعفون مشارق الارض و مغاربها...» (اعراف/137)، عملا توانست بر بخشهای وسیعی از شرق و غرب سرزمین های خلافت اسلامی تسلط یابد اسماعیلیه بودند. پیشوایان این جنبش مذهبی با اتکا بر نسبت و نسب مقدس خود به دخت پیامبر اسلام (ص) و داعیه ی امامت منصوص و موروث از اسماعیل، بزرگ ترین فرزند امام جعفر صادق(ع)، و بهره گیری از تجارب مبارزاتی و تشکیلاتی و دعوت سری عباسیان حکومتی به نام فاطمیان در افریقیه و سپس مصر بنیان نهادند که دهه هایی چند از سدههای چهارم و پنجم هجری قلمرو سیاسی و نظامی آن از سواحل اقیانوس اطلس (مغرب الاقصی) تا شام و عراق و یمن و ماه هایی چند هم بر بغداد (451ه)، تختگاه خلافت عباسی و سلاطین سلجوقی، دامن گسترد. مهم تر آن که دامنه ی آموزههای کلامی و فلسفی آن در سراسر ایران فرهنگی تا مرزهای هند و ماوراء النهر انتشار یافت؛ چندان که آثار این آموزهها بر دربارهای سامانیان و غزنویان، حامیان و نمایندگان خلافت عباسی، راه یافت و گرایش و گروش کسانی از امیران و دیوان سالاران بخارا و غزنه و دیگر شهرها، دستگاه خلافت عباسی و این تختگاههای حکومتی مقتدر شرقی را به هراس و واکنش واداشت. موضوع ارزشمندی که مؤلف در این کتاب بدان پرداخته و با استناد بر منابع اصیل و مراجعه به پژوهشهای معتبر و اتکا بر شواهد کافی جوانب گوناگون آن را تبیین و مدلل ساخته، صرفا گزارشی تاریخی از برآمدن و شکوفایی و فروپاشی دولت و خلافت فاطمیان د رمیان سال های 297 تا 567 هجری نیست، بلکه در واقع بازگویی داستان بسیاری از جنبسهای آرمان خواه و حکومت ها و دولت هایی است در سراسر تاریخ اقوام و ملل عالم که با ابتناء بر دعوتی دینی یا عقیده ای اصلاح طلبانه و عدالت خواهانه آغاز کرده اند، اما پس از پیروزی و دستیابی به قدرت و برپایی حکومت و دولت، در پس نشر و تثبیت عقاید و اجرای آموزهها و دعاوی خود و در رویارویی با موانع گوناگون، از شعارها و آموزه هایشان دور افتاده اند و یا برای حفظ اقتدار و بسط دامنه ی آن از دواعی و مواعید خویش روی برتافته اند. در این گزارش مستند تاریخی می بینیم آرمان های انقلابی ابوعبدالله شیعی، داعی باورمند و پرشور فاطمی که منادی برپایی حکومت حق و عدالت و برابری به نام و برای امام مکتوم علوی – اسماعیلی بود، چگونه با استقرار نخستین خلیفه ی رسمی فاطمی، عبیدالله مهدی، بر اریکه ی خلافت و امامت در افریقیه نه تنها آن دعاوی و مواعید کنار نهاده شد که برخی از گروندگان به مذهب اسماعیلی و هوادارن مؤمن به ابوعبدالله شیعی و خود او هدف حذف و قلع و قمع گردیدند. سرنوشت و قتل ابوعبدالله شیعی، آشنایان با تاریخ اسلام را به یاد سرنوشت و قتل ابوسلمه ی خلال (داعی بزرگ عباسیان) و بدر غلام و یار و یاور عبدالرحمن داخل (مؤسس خلافت اموی در اندلس) می اندازد. عبیدالله مهدی خیلی زود با اتکاء بر نیرویهای نظامی متشکل از سران قبایل و کارگزاران حکومت ها و دولتهای پیشین که مغلوب ابوعبیدالله و پیروان او شده، بعضا از دشمنان جنبش و مخالفان نشر عقاید و برنامههای عدالت خواهانه ی آن بودند، رقبای سیاسی و باورمندان جدی برپایی حکومت موعود را از عرصه بیرون راند و روشی خودکامه پیش گرفت؛ سیاستهای خشونت آمیز و همراه با جزم اندیشی که مغایر رواداری و نرم خویی ابوعبدالله شیعی در طول سال های دعوت بود. این خودکامگی سیاسی و تعصب مذهبی در قبال اهل سنت، یعنی مذهب غالب و حاکم بر شمال افریقا – که کم و بیش در دوره ی یازده تن از جانشینان عبیدالله مهدی تداوم یافت- و دیگر عوامل سیاسی و فرهنگی، خاصه دور افتادن جنبش از مواعید آرمانی اش مانع گسترش عقیده ی اسماعیلی حتی در مصر و قاهره شد، شهری که توسط فاطمیان بینان یافت و جامع الازهر با هدف تعلیم و تبلیغ آموزههای اسماعیلی در آن تأسیس گردید، به بیانی روشن تر، جنبش اسماعیلی خیلی زود ماهیت دینی و نجات بخشی خود را از دست داد و به یکی از حکومت ها و دولتهای سیاسی و نظامی مشابه آن سدهها بدل گشت؛ با همه ی ضعف ها و مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، خاصه عدم قبول و مشروعیت از سوی اکثریت شهروندان و اتباع در مصر و دیگر مناطق قلمرو سیاسی و نظامی خود، و هم از این روی بود که سرانجام به آسانی و سادگی بساط حکومت آنان در یک خطبه ی نماز جمعه توسط صلاح الدین ایوبی از مصر و سرزمین های زیرسلطه ی آنان برچیده شد. نویسنده دراین کتاب تصویر گویا، مستند و عبرت آموزی از این تبدلات آرمان خواهانه ی عقیدتی به واقعیات ناگوار تاریخی را پیش روی خواننده می نهد که می داند تاریخ فراتر از افسانههای خواب آور است و می توان با تدقیق در رویدادهای آن و تبیین و تحلیل آن ها پرتوی بر امروز خویش افکنیم و فرداها را با آگاهی بیشتری آغاز کنیم و از فریفتگی ها و زیان ها و آسیب های آن ها بکاهیم.<ref> [https://www.historylib.com/books/2195 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref> | ||
==پانويس == | ==پانويس == |