۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''کهنشهرها'''، تلخیص و بازنویسی کتاب مسالك | '''کهنشهرها'''، تلخیص و بازنویسی کتاب [[المسالك و الممالك (اصطخري)|مسالك الممالك]]، اثر [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|ابواسحاق ابراهیم بن محمد فارسی اصطخری]] (متوفی 340/346ق)، به کوشش [[صفینژاد، جواد|جواد صفینژاد]] (متولد 1308ش) است. | ||
کتاب کمحجمی که پیش رو دارید، تلخیص و تحریری است از کتاب « مسالك | کتاب کمحجمی که پیش رو دارید، تلخیص و تحریری است از کتاب «[[المسالك و الممالك (اصطخري)|مسالك الممالك]]» [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخری]]، تألیفشده در قرن چهارم هجری قمری. این کتاب ارزشمند بازگوکننده شناختی از کشورهای مختلف جهان شناختهشده در آن روزگار، بهخصوص سرزمینهای کشورهای اسلامی است که مطالب ارزندهای درباره جغرافیای انسانی، جغرافیای تاریخی، تاریخ محلی، مردمشناسی و کشاورزی بومی، در بر دارد<ref>ر.ک: مقدمه، ص3</ref>. | ||
کتاب حاضر تلخیص و تحریری است از کتاب مسالك الممالك | کتاب حاضر تلخیص و تحریری است از کتاب [[المسالك و الممالك (اصطخري)|مسالك الممالك اصطخری]]، بر اساس دو ترجمه فارسی کهن از آن در چارچوب مفهومی و ادغامی هر دو متن در تحریر واحد. این دو ترجمه عبارتند از: اول، ترجمه [[المسالك و الممالك (اصطخري)|مسالک و ممالک]] مربوط به قرن پنجم یا ششم که نسخه موجود رونوشتی است از اصل به کتابت [[ابن ساوجی]] در سال 726ق؛ دوم، ترجمه دیگری به قلم [[محمد بن اسعد بن عبدالله تستری]] در سال 696ق. هر دو ترجمه به کوشش [[افشار، ایرج|ایرج افشار]] تصحیح و منتشر شدهاند<ref>ر.ک: بررسی محتوای کتاب اصطخری، ص5-6</ref>. | ||
جواد صفینژاد نکات برجسته کمنظیری که در فصول متن کهن کتاب نهفته است و پژوهشگران درگذشته توجهی بدانها ننمودهاند را برگزیده و پیش از ارائه متن کتاب، به تحلیل و تفسیر آنها پرداخته است: | [[صفینژاد، جواد|جواد صفینژاد]] نکات برجسته کمنظیری که در فصول متن کهن کتاب نهفته است و پژوهشگران درگذشته توجهی بدانها ننمودهاند را برگزیده و پیش از ارائه متن کتاب، به تحلیل و تفسیر آنها پرداخته است: | ||
# نظریه مکه مرکزی: نظریه مکه مرکزی که در دنیای اسلام از جایگاه والایی برخوردار است، این است که رسّامان نقشه در اوایل اسلام پذیرفته بودند که نصفالنهار خالدات، خطی است فرضی در سطح کره زمین بین دو نیمکره شرقی و غربی...، ولی مسلمانان نسبت به اعتقادات خود، خانه کعبه در مکه را مرکز زمین تصور میکردند و نصفالنهار مکه را مرز بین سرزمینهای شرق و غرب محاسبه مینمودند. | # نظریه مکه مرکزی: نظریه مکه مرکزی که در دنیای اسلام از جایگاه والایی برخوردار است، این است که رسّامان نقشه در اوایل اسلام پذیرفته بودند که نصفالنهار خالدات، خطی است فرضی در سطح کره زمین بین دو نیمکره شرقی و غربی...، ولی مسلمانان نسبت به اعتقادات خود، خانه کعبه در مکه را مرکز زمین تصور میکردند و نصفالنهار مکه را مرز بین سرزمینهای شرق و غرب محاسبه مینمودند. | ||
# آبیاری مدّی: اصطخری در کتاب خود خبر از آبیاری مدّی [آب افزون] در شهر اَبُلَّه میدهد... این آبیاری مدی در تمامی بریدگیهای سواحل دریا اثرگذار بود و به همین ترتیب در نخلستانهای آبادان و اطراف هم به همین شیوه آبیاری میگردیدند. | # آبیاری مدّی: [[اصطخری، ابراهیم بن محمد|اصطخری]] در کتاب خود خبر از آبیاری مدّی [آب افزون] در شهر اَبُلَّه میدهد... این آبیاری مدی در تمامی بریدگیهای سواحل دریا اثرگذار بود و به همین ترتیب در نخلستانهای آبادان و اطراف هم به همین شیوه آبیاری میگردیدند. | ||
# تقسیمبندی پهنه ایالتها: در زمان ساسانیان هر ایالت به چندین «کوره» و هر کوره به چندین طَسوج [معرّبشده تسو (ناحیه)] تقسیم میگردیدند؛ مثلاً در تاریخ قم میخوانیم: «کوره قم» و یا «کوره همدان» و یا در مسالك الممالك اصطخری آمده: ولایت اهواز را «کوره هرمز» میگفتند<ref>ر.ک: همان، ص19-23</ref>. | # تقسیمبندی پهنه ایالتها: در زمان ساسانیان هر ایالت به چندین «کوره» و هر کوره به چندین طَسوج [معرّبشده تسو (ناحیه)] تقسیم میگردیدند؛ مثلاً در تاریخ قم میخوانیم: «کوره قم» و یا «کوره همدان» و یا در مسالك الممالك اصطخری آمده: ولایت اهواز را «کوره هرمز» میگفتند<ref>ر.ک: همان، ص19-23</ref>. | ||