۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'زمینه ها' به 'زمینهها') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ف های ' به 'فهای ') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
پس از این از تفاوتهای چهارگانه قوه پذیرش خُلق با دیگر استعدادها و ابزار شناخت اخلاق و مسائل آن میگوید و تأکید میکند که این ابزار جز عقل نمیتواند بود. آنگاه از معیار صحت در مکتب اخلاقی و ارتباط آن با خَلق میگوید و به حسن فاعلی و هماهنگی خُلق با خَلق و یکی دو ایراد که ممکن است متوجه قاعده هماهنگی خُلق و خَلق باشد مثل نسبت در اخلاق میپردازد. | پس از این از تفاوتهای چهارگانه قوه پذیرش خُلق با دیگر استعدادها و ابزار شناخت اخلاق و مسائل آن میگوید و تأکید میکند که این ابزار جز عقل نمیتواند بود. آنگاه از معیار صحت در مکتب اخلاقی و ارتباط آن با خَلق میگوید و به حسن فاعلی و هماهنگی خُلق با خَلق و یکی دو ایراد که ممکن است متوجه قاعده هماهنگی خُلق و خَلق باشد مثل نسبت در اخلاق میپردازد. | ||
نکته بعدی تبیین زیبایی و زشتی اخلاقی در شعاع قاعده هماهنگی خُلق با خَلق و هر ریشههای رذایل و فضائل در مرحله خَلق است پس از این کوشش شده است هدف اخلاقی در شعاع هماهنگی این دو تفسیر شود. سپس از | نکته بعدی تبیین زیبایی و زشتی اخلاقی در شعاع قاعده هماهنگی خُلق با خَلق و هر ریشههای رذایل و فضائل در مرحله خَلق است پس از این کوشش شده است هدف اخلاقی در شعاع هماهنگی این دو تفسیر شود. سپس از هدفهای گوناگون و هدف ذاتی و نهایی انسان یعنی خداوند و اینکه برگزیدن خداوند به عنوان هدف غایی انسان ناشی از هماهنگی خُلق و خَلق است، یاد میکند. جهل و ارتباط آن با صفات رذیلت، چگونگی پیدایش خُلق در شعاع خَلق، تفاوت در زمینهها ی اخلاقی و تفاوت مردم در پذیرش خویهای گوناگون نکات دیگری است که نویسنده به آن پرداخته است. | ||
پس از این به هشدارهای اسلام در پیدایش زمینههای اخلاقی در مرحله خَلق میپردازد و از زنا، تقسیم مردم در قرآن به دو گروه خبیث و طیب و اساس این تقسیم، تغذیه و ربط آن با خُلق و اقسام حرام میگوید تا میرسد به حُسن خُلق در شعاع اصلاح خَلق و از حسن خُلق، اصلاح خَلق و کیفیت حُسن خُلق در شعاع اصلاح خَلق یاد میکند آنگه به اصلاح خلق در شعاع عبودیت، عبودیت در مراتب جسمانی و حیوانی، جهات عبادت در اصلاح خلق، اصلاح خلق در شعاع اقتصاد سالم، اصلاح خلق در شعاع عقاید و کمال ذاتی و استعدادی نفس و رابطه آنها با حسن خُلق، میپردازد<ref>رفیعی، بهروز، ص106-108</ref>. | پس از این به هشدارهای اسلام در پیدایش زمینههای اخلاقی در مرحله خَلق میپردازد و از زنا، تقسیم مردم در قرآن به دو گروه خبیث و طیب و اساس این تقسیم، تغذیه و ربط آن با خُلق و اقسام حرام میگوید تا میرسد به حُسن خُلق در شعاع اصلاح خَلق و از حسن خُلق، اصلاح خَلق و کیفیت حُسن خُلق در شعاع اصلاح خَلق یاد میکند آنگه به اصلاح خلق در شعاع عبودیت، عبودیت در مراتب جسمانی و حیوانی، جهات عبادت در اصلاح خلق، اصلاح خلق در شعاع اقتصاد سالم، اصلاح خلق در شعاع عقاید و کمال ذاتی و استعدادی نفس و رابطه آنها با حسن خُلق، میپردازد<ref>رفیعی، بهروز، ص106-108</ref>. |