پرش به محتوا

المنمق في أخبار قریش: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'رسول الله' به 'رسول‌الله'
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
جز (جایگزینی متن - 'رسول الله' به 'رسول‌الله')
 
خط ۳۸: خط ۳۸:
آنچه مهم است اینکه، اثر حاضر، حاوى اخبار تاریخى بسیار با ارزش و منحصربه‌فردی است. این کتاب، آگاهی‌هایى است از زندگى و مناسبات اجتماعى و قبایل عرب و مشتمل بر رساله‌هاى کوچکى است که رسالت هرکدام، ثبت نوعى خاص از اطلاعات اجتماعى و تاریخى است<ref>همان، ص126</ref> که می‌توان از جمله آنها، به موضوعاتی همچون: قصه زهره و امیه<ref>متن کتاب، ص48</ref>، حدیث‌الفیل<ref>همان، ص70</ref>، اختلافات میان عبدالمطلب و حرب بن امیه و ثقیف<ref>همان، ص90- 94</ref>، وقایع روز بدر<ref>همان، ص120</ref>، بت‌های کعبه<ref>همان، ص327</ref>، رؤسای قریش<ref>همان، ص331</ref>، ماجرای دارالندوه<ref>همان، ص342</ref>، حکم مفاخرات و منافرات در قریش<ref>همان، ص386</ref>، زنادقه قریش<ref>همان، ص388</ref>، کسانی که در قریش، به حماقت معروف بودند<ref>همان، ص390</ref>، اسب‌ها و شمشیرهای معروف قریش<ref>همان، ص411- 419</ref>، قریشیانی که به خاطر سرقت، دستشان قطع شده<ref>همان، ص420</ref>، حواریون و یاران پیامبر(ص) از قریش<ref>همان، ص423</ref> و زیبارویان قریشی<ref>همان، ص423</ref> اشاره نمود.
آنچه مهم است اینکه، اثر حاضر، حاوى اخبار تاریخى بسیار با ارزش و منحصربه‌فردی است. این کتاب، آگاهی‌هایى است از زندگى و مناسبات اجتماعى و قبایل عرب و مشتمل بر رساله‌هاى کوچکى است که رسالت هرکدام، ثبت نوعى خاص از اطلاعات اجتماعى و تاریخى است<ref>همان، ص126</ref> که می‌توان از جمله آنها، به موضوعاتی همچون: قصه زهره و امیه<ref>متن کتاب، ص48</ref>، حدیث‌الفیل<ref>همان، ص70</ref>، اختلافات میان عبدالمطلب و حرب بن امیه و ثقیف<ref>همان، ص90- 94</ref>، وقایع روز بدر<ref>همان، ص120</ref>، بت‌های کعبه<ref>همان، ص327</ref>، رؤسای قریش<ref>همان، ص331</ref>، ماجرای دارالندوه<ref>همان، ص342</ref>، حکم مفاخرات و منافرات در قریش<ref>همان، ص386</ref>، زنادقه قریش<ref>همان، ص388</ref>، کسانی که در قریش، به حماقت معروف بودند<ref>همان، ص390</ref>، اسب‌ها و شمشیرهای معروف قریش<ref>همان، ص411- 419</ref>، قریشیانی که به خاطر سرقت، دستشان قطع شده<ref>همان، ص420</ref>، حواریون و یاران پیامبر(ص) از قریش<ref>همان، ص423</ref> و زیبارویان قریشی<ref>همان، ص423</ref> اشاره نمود.


مى‌توان گفت که بیشتر اخبار کتاب حاضر، درباره قریش و به‌طور عمده از دوران جاهلیت است. مباحث کتاب با نسب قریش آغاز شده، از فضائل عباس ‍ سخن به میان آمده و پس‌ازآن، از حلف‌الفضول و سایر احلاف و منافرات و نزاع‌هاى میان خاندان‌هاى قریش به‌تفصیل سخن گفته شده است. بخش ‍ دیگر کتاب که در لابه‌لای همان مباحث آمده، بحث از ایام‌العرب خاص قریش است که از نظر تاریخى ارزش فراوانى دارد. اخبارى از آن هم به دوره اسلامى اختصاص دارد. به عنوان نمونه، بحث‌هاى چون: المؤذون لرسول الله(ص) المستهزءون من قریش، المشبهون برسول الله(ص) من قریش. در بخش‌هاى دیگر، به کوران قریش، احولان قریش، کوسج‌هاى قریش و نیز به معرفى کسانى که مادرشان نصرانى، یهودى، نبطى یا حبشى و سندى بوده‌اند، پرداخته شده است<ref>ر.ک: جعفریان، رسول، ص126</ref>.
مى‌توان گفت که بیشتر اخبار کتاب حاضر، درباره قریش و به‌طور عمده از دوران جاهلیت است. مباحث کتاب با نسب قریش آغاز شده، از فضائل عباس ‍ سخن به میان آمده و پس‌ازآن، از حلف‌الفضول و سایر احلاف و منافرات و نزاع‌هاى میان خاندان‌هاى قریش به‌تفصیل سخن گفته شده است. بخش ‍ دیگر کتاب که در لابه‌لای همان مباحث آمده، بحث از ایام‌العرب خاص قریش است که از نظر تاریخى ارزش فراوانى دارد. اخبارى از آن هم به دوره اسلامى اختصاص دارد. به عنوان نمونه، بحث‌هاى چون: المؤذون لرسول‌الله(ص) المستهزءون من قریش، المشبهون برسول‌الله(ص) من قریش. در بخش‌هاى دیگر، به کوران قریش، احولان قریش، کوسج‌هاى قریش و نیز به معرفى کسانى که مادرشان نصرانى، یهودى، نبطى یا حبشى و سندى بوده‌اند، پرداخته شده است<ref>ر.ک: جعفریان، رسول، ص126</ref>.


مؤلف در این اثر و نیز کتاب معروف دیگرش «[[المحبر]]»، از بسیارى از چهرهاى به نام پیش از خود نام برده است. شاید بیش از همه، نام هشام کلبى که از مشایخ او بوده و زمینه کارى وى با او مشترک بوده و در آثار وى به چشم می‌خورد. دیگران عبارتند از: ابوعبیده معمر بن مثنى، هیثم بن عدى، عبدالعزیز بن عمران، ابن اسحاق و [[واقدی، محمد بن عمر|واقدى]]<ref>همان، ص127</ref>.
مؤلف در این اثر و نیز کتاب معروف دیگرش «[[المحبر]]»، از بسیارى از چهرهاى به نام پیش از خود نام برده است. شاید بیش از همه، نام هشام کلبى که از مشایخ او بوده و زمینه کارى وى با او مشترک بوده و در آثار وى به چشم می‌خورد. دیگران عبارتند از: ابوعبیده معمر بن مثنى، هیثم بن عدى، عبدالعزیز بن عمران، ابن اسحاق و [[واقدی، محمد بن عمر|واقدى]]<ref>همان، ص127</ref>.