پرش به محتوا

ترجمان الاشواق (ترجمه و شرح): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابن عربى' به 'ابن عربى'
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR10970J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
 
جز (جایگزینی متن - 'ابن عربى' به 'ابن عربى')
خط ۷: خط ۷:
|-
|-
|نام های دیگر کتاب  
|نام های دیگر کتاب  
|data-type='otherBookNames'|ترجمان الاشواق. فارسی
|data-type='otherBookNames'|�ترجمان الاشواق. فارسی
|-
|-
|پدیدآورندگان  
|پدیدآورندگان  
خط ۶۷: خط ۶۷:




ابن عربى در آغاز ديوان، ابتدا، در رابطه با ورودش به مكه معظمه و آشنا شدنش با جمعى از علماء، سخنانى به ميان آورده، مى‌گويد: در سال 598 به مكه فرود آمدم، با گروهى از بزرگان و دانايان، مردان و زنان آشنا شدم. در ميان ايشان كسى را چون جناب مكين الدين، ابو شجاع، زاهر بن رستم، نيافتم. هم‌چنين خواهر وى، شيخه‌ى حجاز، فخر النساء را در فضايل سرآمد همگان يافتم.
[[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] در آغاز ديوان، ابتدا، در رابطه با ورودش به مكه معظمه و آشنا شدنش با جمعى از علماء، سخنانى به ميان آورده، مى‌گويد: در سال 598 به مكه فرود آمدم، با گروهى از بزرگان و دانايان، مردان و زنان آشنا شدم. در ميان ايشان كسى را چون جناب مكين الدين، ابو شجاع، زاهر بن رستم، نيافتم. هم‌چنين خواهر وى، شيخه‌ى حجاز، فخر النساء را در فضايل سرآمد همگان يافتم.


كتاب صحيح ترمذى و بسيارى از ديگر كتب را در آن سامان خدمت شيخ تلمذ كردم، اما خواهرش كه به‌حق، افتخار زنان و مردان دانشمند بود، كسى فرستادم و از وى درخواست استماع حديث كردم، چون حديث را نيكو مى‌دانست، ليكن نپذيرفت و گفت: «آرزوهايم سرآمده و مرگم فرارسيده و اين چندگاه پايان زندگى‌ام در فكر بندگى خدايم؛ بدين جهت از اين كار، معذورم»؛ با اين حال، به برادر دانشمندش اجازه داد تا به نيابت از وى، رخصت عامى در ارتباط با همه روايات او برايم بنويسد و برادرش چنين كرد و اجازه‌نامه را به خط خويش برايم فرستاد...
كتاب صحيح ترمذى و بسيارى از ديگر كتب را در آن سامان خدمت شيخ تلمذ كردم، اما خواهرش كه به‌حق، افتخار زنان و مردان دانشمند بود، كسى فرستادم و از وى درخواست استماع حديث كردم، چون حديث را نيكو مى‌دانست، ليكن نپذيرفت و گفت: «آرزوهايم سرآمده و مرگم فرارسيده و اين چندگاه پايان زندگى‌ام در فكر بندگى خدايم؛ بدين جهت از اين كار، معذورم»؛ با اين حال، به برادر دانشمندش اجازه داد تا به نيابت از وى، رخصت عامى در ارتباط با همه روايات او برايم بنويسد و برادرش چنين كرد و اجازه‌نامه را به خط خويش برايم فرستاد...
خط ۷۷: خط ۷۷:
همواره در آنچه اينجا به نظم آورده‌ام، اشاره‌اى است به واردات الهى و تنزلات روحانى و مناسبات علوى و اين امر، بنا بر شيوه‌ى آرمانى ما جريان دارد... اين معارف و معانى بلند را به زبان تغزل كه نوعى شعر عاشقانه است، از آن جهت بيان داشتم كه دل‌هاى مردمان به اين‌گونه بيان عشق مى‌ورزد و انگيزه‌هاى شنيدن آنها فراوان است.
همواره در آنچه اينجا به نظم آورده‌ام، اشاره‌اى است به واردات الهى و تنزلات روحانى و مناسبات علوى و اين امر، بنا بر شيوه‌ى آرمانى ما جريان دارد... اين معارف و معانى بلند را به زبان تغزل كه نوعى شعر عاشقانه است، از آن جهت بيان داشتم كه دل‌هاى مردمان به اين‌گونه بيان عشق مى‌ورزد و انگيزه‌هاى شنيدن آنها فراوان است.


عناوين پاره‌اى از غزليات ابن عربى چنين است:
عناوين پاره‌اى از غزليات [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] چنين است:


«اسقفة من بلاد الروم»(پيشواى عيسوى دختى، از بلاد روم)، «تحية مشتاق متيم»(درود عاشق دل‌داده و شيدا)، «سلام على سلمى»(درود به سلمى)، «زفرات مصعدة»(ناله‌ها و آه‌هاى برخاسته)، «لا عزاء و لا صبر»(نه پايدارى نه شكيبايى)، «الاوانس المزاحمات»(همايش خوب‌رويان)، «ربوع دارسة و هوى جديد»(سرزمين‌هاى كهن و عشق جديد)، «رعود بين الضلوع»(رعدهايى در ميان پهلوها)، «لا تعجبى»(تعجب مكن)، «تناوحت الارواح»(روان‌ها ناله سردادند)، «شموس فى صورة الدمى»(خورشيدهايى به‌صورت سنگ‌هاى منقوش)، «المطوقة النائحة»(كبوتر طوق‌دار نوحه‌گر)، «رواية الصبا»،(حديث باد صبا)، «الجمل غراب البين»(شتر، كلاغ فراق و جدايى است) و«وعد الخود»(پيمان ماه‌رويان و پرده‌نشينان).
«اسقفة من بلاد الروم»(پيشواى عيسوى دختى، از بلاد روم)، «تحية مشتاق متيم»(درود عاشق دل‌داده و شيدا)، «سلام على سلمى»(درود به سلمى)، «زفرات مصعدة»(ناله‌ها و آه‌هاى برخاسته)، «لا عزاء و لا صبر»(نه پايدارى نه شكيبايى)، «الاوانس المزاحمات»(همايش خوب‌رويان)، «ربوع دارسة و هوى جديد»(سرزمين‌هاى كهن و عشق جديد)، «رعود بين الضلوع»(رعدهايى در ميان پهلوها)، «لا تعجبى»(تعجب مكن)، «تناوحت الارواح»(روان‌ها ناله سردادند)، «شموس فى صورة الدمى»(خورشيدهايى به‌صورت سنگ‌هاى منقوش)، «المطوقة النائحة»(كبوتر طوق‌دار نوحه‌گر)، «رواية الصبا»،(حديث باد صبا)، «الجمل غراب البين»(شتر، كلاغ فراق و جدايى است) و«وعد الخود»(پيمان ماه‌رويان و پرده‌نشينان).
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
[1. شتران تربيت شده]
[1. شتران تربيت شده]


1. «شتران تربيت شده»، اعمال باطنى و ظاهرى هستند كه كردار شايسته آدمى را به‌سوى خدايى كه در بالاى عرش قرار گرفته مى‌برند؛ آن‌طور كه خداوند در سوره 35، آيه 11 فرمايد: «و كردار شايسته، او را بالا مى‌برد»؛ '''«وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ»'''.
1. «شتران تربيت شده»، اعمال باطنى و ظاهرى هستند كه كردار شايسته آدمى را به‌سوى خدايى كه در بالاى عرش قرار گرفته مى‌برند؛ آن‌طور كه خداوند در سوره 35، آيه 11 فرمايد: «و كردار شايسته، او را بالا مى‌برد»؛ '''«وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ»'''.


«طاووسانى كه بر آنها سوارند»، معشوقه‌هاى اويند كه از جهت زيبايى، آنها را به طاووس تشبيه مى‌كند، زيرا عملى خوب و پسنديده است كه روح هدف انجام دهنده را در بر دارد. وى، معشوقه‌ها را با پرندگان مى‌سنجد؛ چه، آنان همان‌گونه كه روحانى هستند، از زيبايى متنوعى برخوردارند.
«طاووسانى كه بر آنها سوارند»، معشوقه‌هاى اويند كه از جهت زيبايى، آنها را به طاووس تشبيه مى‌كند، زيرا عملى خوب و پسنديده است كه روح هدف انجام دهنده را در بر دارد. وى، معشوقه‌ها را با پرندگان مى‌سنجد؛ چه، آنان همان‌گونه كه روحانى هستند، از زيبايى متنوعى برخوردارند.
خط ۱۸۶: خط ۱۸۶:
پاورقى‌ها، به ذكر موارد اختلاف نسخ اختصاص يافته است.
پاورقى‌ها، به ذكر موارد اختلاف نسخ اختصاص يافته است.


ابن عربى، خود، كتاب«ترجمان الاشواق» را شرح نموده و آن را، «فتح يا كشف الذخائر و الاعلاق عن وجه ترجمان الاشواق» ناميده است كه بيشتر شرح‌هاى نيكلسون از همين متن است.
[[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، خود، كتاب«ترجمان الاشواق» را شرح نموده و آن را، «فتح يا كشف الذخائر و الاعلاق عن وجه ترجمان الاشواق» ناميده است كه بيشتر شرح‌هاى نيكلسون از همين متن است.




خط ۱۹۶: خط ۱۹۶:


[[رده:کتاب‌شناسی]]
[[رده:کتاب‌شناسی]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش