پرش به محتوا

أمراء الكوفة و حكامها: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Mrmoosavi@noornet.net انجام داده بود وا...
جز (جایگزینی متن - 'حاكم' به 'حاكم ')
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Mrmoosavi@noornet.net انجام داده بود وا...)
خط ۴۷: خط ۴۷:




'''امراء الكوفه و حكامها''' تأليف [[محمد علي آل خليفه]]، نويسنده شيعي به زبان عربي است. در اين اثر واليان و حكام كوفه در از زمان خلفاي راشدين تا پايان عصر عباسي گردآوري شده است. ارزش کتاب علاوه بر نگارش به قلم يك نويسنده شيعي بدين جهت است، اگر چه به جوانب علمي و سياسي و اقتصادي كوفه توجه شده است؛ اما منبعي با اين موضوع خاص وجود ندارد.
'''امراء الكوفه و حكامها''' تأليف [[محمد علي آل خليفه]]، نويسنده شيعي به زبان عربي است. در اين اثر واليان و حكام كوفه در از زمان خلفاي راشدين تا پايان عصر عباسي گردآوري شده است. ارزش كتاب علاوه بر نگارش به قلم يك نويسنده شيعي بدين جهت است، اگر چه به جوانب علمي و سياسي و اقتصادي كوفه توجه شده است؛ اما منبعي با اين موضوع خاص وجود ندارد.


== ساختار==
== ساختار: ==




در ابتداي کتاب مقدمه‌اي مختصر، اما پر مغزي به قلم نويسنده معروف، [[باقر شريف القرشي]] ديده مي‌شود. پس از آن مقدمه نويسنده آمده است كه به منزله دائرةالمعارفي از اطلاعات اجمالي و مفيدي از جنبه‌هاي ديگر شهر كوفه است. متن اثر در سه فصل تنظيم شده است كه به ترتيب عبارت است از:
در ابتداي كتاب مقدمه‌اي مختصر، اما پر مغزي به قلم نويسنده معروف، [[باقر شريف القرشي]] ديده مي‌شود. پس از آن مقدمه نويسنده آمده است كه به منزله دائرةالمعارفي از اطلاعات اجمالي و مفيدي از جنبه‌هاي ديگر شهر كوفه است. متن اثر در سه فصل تنظيم شده است كه به ترتيب عبارت است از:


1-عصر خلفاي راشدين 2- عصر اموي 3- عصر عباسي
1-عصر خلفاي راشدين 2- عصر اموي 3- عصر عباسي
خط ۵۸: خط ۵۸:
در هر يك از فصول، اميران آن عصر به ترتيب زماني ذكر شده است. شيوه نگارشي نويسنده بدين گونه است كه ابتدا نسب آن امير به طور كامل ذكر مى‌كند و سپس اطلاعات منابع مختلف را درباره او مى‌آورد. مطالب كه در رابطه با هر امير آورده شده لزوماً به معناي شرح مدت خلافت او نيست و مطالبي ديگري از سوابق و خدمات و ويژگى‌هاي شخصيتي او نيز ذكر شده است.
در هر يك از فصول، اميران آن عصر به ترتيب زماني ذكر شده است. شيوه نگارشي نويسنده بدين گونه است كه ابتدا نسب آن امير به طور كامل ذكر مى‌كند و سپس اطلاعات منابع مختلف را درباره او مى‌آورد. مطالب كه در رابطه با هر امير آورده شده لزوماً به معناي شرح مدت خلافت او نيست و مطالبي ديگري از سوابق و خدمات و ويژگى‌هاي شخصيتي او نيز ذكر شده است.


== گزارش محتوا==
== گزارش محتوا: ==




مقدمه باقر شريف:
مقدمه باقر شريف:


در اين مقدمه به اهميت كوفه به عنوان مركز مهمي در عالم اسلام پرداخته شده است. اين شهر تأثير ويژه‌اي در ايجاد برخي وقايع سياسي داشته است؛ از جمله مصيبت بارترين آنها بالا رفتن قرآن‌ها در صفين بود كه لشكر عراق در حال اشراف بر فتح، دچار فتنه گرديد و حكومت اموي به رهبري معاويه، اولين دشمن فكر اسلامي، سيطره يافت. به جهت اهميت كوفه، علي(ع) پس از واقعه جمل آن را به عنوان پايتخت برگزيد و به يك مركز نظامي و فقهي مهم تبديل گرديد. مورخين نقل كرده‌اند كه نهصد نفر از [[امام صادق]](ع) حديث اخذ مي‌كردند. جلسات ايشان در بيت معروف بزرگي در كوفه بوده است.
در اين مقدمه به اهميت كوفه به عنوان مركز مهمي در عالم اسلام پرداخته شده است. اين شهر تأثير ويژه‌اي در ايجاد برخي وقايع سياسي داشته است؛ از جمله مصيبت بارترين آنها بالا رفتن قرآن‌ها در صفين بود كه لشكر عراق در حال اشراف بر فتح، دچار فتنه گرديد و حكومت اموي به رهبري معاويه، اولين دشمن فكر اسلامي، سيطره يافت. به جهت اهميت كوفه، علي(ع) پس از واقعه جمل آن را به عنوان پايتخت برگزيد و به يك مركز نظامي و فقهي مهم تبديل گرديد. مورخين نقل كرده‌اند كه نهصد نفر از امام صادق(ع) حديث اخذ مي‌كردند. جلسات ايشان در بيت معروف بزرگي در كوفه بوده است.


مقدمه نويسنده:  
مقدمه نويسنده:  
خط ۸۳: خط ۸۳:
بعضي از واليان كوفه براي مدت كوتاهي به اين سمت منصوب مى‌شدند؛ به عنوان نمونه زياد بن حنظله در سال 21 هجري پس از مدت كوتاهي به درخواست خودش عزل گرديد. جانشين او عمار بن ياسر نيز پس از اندك زماني در سال 22 هجري ولايت را به ابوموسي اشعري واگذار نمود.
بعضي از واليان كوفه براي مدت كوتاهي به اين سمت منصوب مى‌شدند؛ به عنوان نمونه زياد بن حنظله در سال 21 هجري پس از مدت كوتاهي به درخواست خودش عزل گرديد. جانشين او عمار بن ياسر نيز پس از اندك زماني در سال 22 هجري ولايت را به ابوموسي اشعري واگذار نمود.


امام علي(ع) در 12 رجب سال 36 هجري پس از بازگشت از بصره به كوفه وارد شد و مركز خلافت را به آنجا منتقل نمود. او در حالى كه اميرالمؤمنين و خليفه بود، امير كوفه نيز گرديد. نويسنده از نوشتن درباره اين شخصيت عظيم احساس عجز مى‌كند و چنين مى‌نگارد:« نمى‌دانم درباره امام علي بن ابى‌طالب چه بنويسم؟ من ناتوان و عاجزم و در برابر اين شخصيت عظيم قدر و اندازه ندارم؛ كسي كه درباره او هزاران کتاب نوشته شد... گزاف نمي‌گويم، اگر بگويم كه هيچ کتابخانه‌اي در عالم وجود ندارد، مگر اينكه درباره وي کتابي در آنجا وجود دارد». در ادامه قطره‌اي از فضايل و مناقب اين امام همام ذكر شده است.
امام علي(ع) در 12 رجب سال 36 هجري پس از بازگشت از بصره به كوفه وارد شد و مركز خلافت را به آنجا منتقل نمود. او در حالى كه اميرالمؤمنين و خليفه بود، امير كوفه نيز گرديد. نويسنده از نوشتن درباره اين شخصيت عظيم احساس عجز مى‌كند و چنين مى‌نگارد:« نمى‌دانم درباره امام علي بن ابى‌طالب چه بنويسم؟ من ناتوان و عاجزم و در برابر اين شخصيت عظيم قدر و اندازه ندارم؛ كسي كه درباره او هزاران كتاب نوشته شد... گزاف نمي‌گويم، اگر بگويم كه هيچ كتابخانه‌اي در عالم وجود ندارد، مگر اينكه درباره وي كتابي در آنجا وجود دارد». در ادامه قطره‌اي از فضايل و مناقب اين امام همام ذكر شده است.


امام حسن عليه‌السلام پس از شهادت پدر شش يا هفت ماه [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم]] يت در كوفه را به عهده داشت. به اعتقاد نويسنده، مهم‌ترين حادثه زندگي آن بزرگوار صلح با معاويه بوده است كه در اين نوشتار شرح شده است. آن حضرت نيز در سنه 49 هجري با مسموم گرديد و معاويه با شنيدن اين حادثه بسيار شادمان شد و به سجده افتاد.
امام حسن عليه‌السلام پس از شهادت پدر شش يا هفت ماه حاكميت در كوفه را به عهده داشت. به اعتقاد نويسنده، مهم‌ترين حادثه زندگي آن بزرگوار صلح با معاويه بوده است كه در اين نوشتار شرح شده است. آن حضرت نيز در سنه 49 هجري با مسموم گرديد و معاويه با شنيدن اين حادثه بسيار شادمان شد و به سجده افتاد.


تعدادي از واليان كوفه در مدتي كه والي به جهت امري از شهر خارج مى‌شد، نائب وي بودند و پس از بازگشت او از آن منصب كنار مى‌رفتند. يكي از اين [[حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله|حاكم]] ان موقت، مغيرة بن نوفل بود كه در سال 40 هجري كه امام حسن(ع) به جهت آماده نمودن سپاه براي جنگ صفين به نخيله رفت، جانشين آن حضرت گرديد.
تعدادي از واليان كوفه در مدتي كه والي به جهت امري از شهر خارج مى‌شد، نائب وي بودند و پس از بازگشت او از آن منصب كنار مى‌رفتند. يكي از اين حاكمان موقت، مغيرة بن نوفل بود كه در سال 40 هجري كه امام حسن(ع) به جهت آماده نمودن سپاه براي جنگ صفين به نخيله رفت، جانشين آن حضرت گرديد.


فصل 2:
فصل 2:
خط ۹۳: خط ۹۳:
فهرست اميران در عصر اموي بالغ بر 103 شماره است كه به ترتيب زماني ذكر شده است.
فهرست اميران در عصر اموي بالغ بر 103 شماره است كه به ترتيب زماني ذكر شده است.


معاويه بن ابى‌سفيان اولين امير كوفه بود كه پس از صلح با امام حسن(ع) تا انتقال مركز حكومت به شام در سال بعد بر اين شهر حكومت كرد. از كساني كه معاويه به اميري كوفه منصوب كرد، زياد بن ابيه بود. او در سال 49 هجري علاوه بر اين شهر حكومت بصره را نيز به عهده گرفت و اولين كسي بود كه دو امارت در او جمع شد. اگر چه درباره سرگذشت او به تفصيل سخن رفته است؛ اما عجيب اين است كه با وجود نگارش کتاب به قلم نويسنده شيعي از تأثيرگذاري او در ايجاد حادثه كربلا مطلبي ذكر نشده است.
معاويه بن ابى‌سفيان اولين امير كوفه بود كه پس از صلح با امام حسن(ع) تا انتقال مركز حكومت به شام در سال بعد بر اين شهر حكومت كرد. از كساني كه معاويه به اميري كوفه منصوب كرد، زياد بن ابيه بود. او در سال 49 هجري علاوه بر اين شهر حكومت بصره را نيز به عهده گرفت و اولين كسي بود كه دو امارت در او جمع شد. اگر چه درباره سرگذشت او به تفصيل سخن رفته است؛ اما عجيب اين است كه با وجود نگارش كتاب به قلم نويسنده شيعي از تأثيرگذاري او در ايجاد حادثه كربلا مطلبي ذكر نشده است.


عدالملك بن مروان ديگر امير كوفه بود كه در سال 72 هجري به آنجا وارد شد. حجاج بن يوسف ثقفي به او نوشت كه اگر دوست داري در اين ملك بماني علي بن حسين را به قتل برسان. او جاسوس‌هايي را بر امام گماشته بود و آنها تمامي رفتارهاي شخصي و اجتماعي امام و حتي عبادات او را گزارش مى‌كردند. [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] نقل كرده است كه عبدالملك به حجاج گفت كه هر كس به عيوب خودش آگاه است و در آن درخواست كرد كه عيب‌هاي خودش را بازگو كند و چيزي از آن را مخفي نكند. او گفت:«من لجوج و كينه‌اي هستم». عبدالملك گفت:« بنابراين بين تو و ابليس نسبتي هست». حجاج گفت:« شيطان اگر مرا ببيند تسليم من مى‌شود».
عدالملك بن مروان ديگر امير كوفه بود كه در سال 72 هجري به آنجا وارد شد. حجاج بن يوسف ثقفي به او نوشت كه اگر دوست داري در اين ملك بماني علي بن حسين را به قتل برسان. او جاسوس‌هايي را بر امام گماشته بود و آنها تمامي رفتارهاي شخصي و اجتماعي امام و حتي عبادات او را گزارش مى‌كردند. ابن خلكان نقل كرده است كه عبدالملك به حجاج گفت كه هر كس به عيوب خودش آگاه است و در آن درخواست كرد كه عيب‌هاي خودش را بازگو كند و چيزي از آن را مخفي نكند. او گفت:«من لجوج و كينه‌اي هستم». عبدالملك گفت:« بنابراين بين تو و ابليس نسبتي هست». حجاج گفت:« شيطان اگر مرا ببيند تسليم من مى‌شود».


برخي از امرايي كه پيش از آن شرح حال آنها آمده است و نويسنده مطلب جديدي درباره آنها نداشته است، تنها به ذكر سال خلافت آنها اكتفا شده است و در پاورقي به نوشته پيشين ارجاع داده شده است. عبيدالله بن عباس كندي از آن جمله است.
برخي از امرايي كه پيش از آن شرح حال آنها آمده است و نويسنده مطلب جديدي درباره آنها نداشته است، تنها به ذكر سال خلافت آنها اكتفا شده است و در پاورقي به نوشته پيشين ارجاع داده شده است. عبيدالله بن عباس كندي از آن جمله است.
خط ۱۱۴: خط ۱۱۴:




در پانوشت صفحات، آدرس مطالب، توضيح لغات،اصطلاحات و اعلام به طور كامل آمده است. مصادر و فهرست مطالب فصول به تفكيك هر فصل در انتهاي کتاب ذكر شده است.
در پانوشت صفحات، آدرس مطالب، توضيح لغات،اصطلاحات و اعلام به طور كامل آمده است. مصادر و فهرست مطالب فصول به تفكيك هر فصل در انتهاي كتاب ذكر شده است.


== منابع ==
== منابع ==




مقدمه و متن کتاب.
مقدمه و متن كتاب.




۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش