۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ها ' به 'هها ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ایم' به 'هایم') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
شرحی که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در خصوص این رساله دارد بسیار جالب است، میگوید: رسالهی حاضر انصافاً از عالیترین کتابها در زمینهی عرفان و تصوّف است و بیشتر میتوان از آن با عنوان رسالهی عملیه و احکام عملی و عینی سلوک یاد کرد. شیخ کبری از یافتهها و دریافتههایش با صراحت و صداقت مینویسد و لحن صمیمیشیخ چنان است که هر خواننده را به خود جلب و جذب میکند و او را به تمامیبه فکر و اندیشه فرو میبرد. کلمات کوتاه و عالی او قهراً زمینهای معنوی و روحانی دارد، نوع کلمات و ترتیب آن پیداست که از عالمیعامل صادر شده است و به همین خاطر هم بسیار تأثیر گذار است. خاصّه آن که با «دیدم» و «ندیدم»، «رأیتُ» و «مارأیت» آغاز شده و نشان از رسیدن و دیدن کامل دارد. آنچه را که شیخ به آن باور دارد و به آن رسیده را چنان در قالب کلمات ریخته که شرح و تفسیر آن شاید به این سادگیها نباشد. یافت این مراتب جز از پختگان ممکن نیست و توصیهی آن نیز جز از مسئولی متعهّد بر نمیآید. نکتههایی که شیخ در این رساله به آنها اشاره کرده شاید برای هر کسی در هر سطحی مفید و کارآ باشد. و اگر بگوییم که این کتاب برای هر سالکی که در راه طریقت برای رسیدن به حقیقت گام بر میدارد در حکم کتابی بالینی است و وی هر لحظه و در هر شرایطی محتاج آن است بی راه نخواهد بود، زیرا از نوعی است که آدمیاحساس میکند که مدام محتاج خواندن و تکرار آن چیزی است که شیخ به آن اشاره نموده است<ref>مقدّمه، صص 49-48</ref>. | شرحی که استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در خصوص این رساله دارد بسیار جالب است، میگوید: رسالهی حاضر انصافاً از عالیترین کتابها در زمینهی عرفان و تصوّف است و بیشتر میتوان از آن با عنوان رسالهی عملیه و احکام عملی و عینی سلوک یاد کرد. شیخ کبری از یافتهها و دریافتههایش با صراحت و صداقت مینویسد و لحن صمیمیشیخ چنان است که هر خواننده را به خود جلب و جذب میکند و او را به تمامیبه فکر و اندیشه فرو میبرد. کلمات کوتاه و عالی او قهراً زمینهای معنوی و روحانی دارد، نوع کلمات و ترتیب آن پیداست که از عالمیعامل صادر شده است و به همین خاطر هم بسیار تأثیر گذار است. خاصّه آن که با «دیدم» و «ندیدم»، «رأیتُ» و «مارأیت» آغاز شده و نشان از رسیدن و دیدن کامل دارد. آنچه را که شیخ به آن باور دارد و به آن رسیده را چنان در قالب کلمات ریخته که شرح و تفسیر آن شاید به این سادگیها نباشد. یافت این مراتب جز از پختگان ممکن نیست و توصیهی آن نیز جز از مسئولی متعهّد بر نمیآید. نکتههایی که شیخ در این رساله به آنها اشاره کرده شاید برای هر کسی در هر سطحی مفید و کارآ باشد. و اگر بگوییم که این کتاب برای هر سالکی که در راه طریقت برای رسیدن به حقیقت گام بر میدارد در حکم کتابی بالینی است و وی هر لحظه و در هر شرایطی محتاج آن است بی راه نخواهد بود، زیرا از نوعی است که آدمیاحساس میکند که مدام محتاج خواندن و تکرار آن چیزی است که شیخ به آن اشاره نموده است<ref>مقدّمه، صص 49-48</ref>. | ||
استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در خصوص نسخههای این اثر ارزشمند نیز در مقدّمه توضیح میدهد که: در رسالهی فعلی که این راقم انتسابی تام و معنوی به نویسندهی بزرگ او دارد دو نسخهی قدیمیاز چاپ سنگی را که یکی از کتابخانهی ملّی و دیگری از کتابخانهی مرکزی مرکز دانشنامهی جهان اسلام... به دست این جانب رسید را ملاحظه کرده و با هم تطبیق داده و به شکلی که هم اکنون در اختیار دارید درآمده است. در این دو نسخه اختلاف چندانی در ظاهر وجود ندارد مگر در برخی کلمات که در یکی از این دو نسخه غلط نوشته شده و معلوم است که نسخه نویس با آنکه خطّی خوش هم داشته در املاء آن چندان دقّت به خرج نداده است. یکی از این نسخهها در سال 1318 قمری توسّط کمالالدّوله در دولت مظفّری نوشته شده است و اینکه این نوشته خود از روی کدام نسخهی خطّی یا سنگی به نگارش درآمده معلوم نشده است. در انتهای این رساله عباراتی وجود دارد که بخشی از آن مربوط به نگارنده و خطّاط است، چنانکه مینویسد: و انا العبد الأقل محمّد حسن المسئ و المنشی الملقّب بکمال الدّوله غفرالله تعالی ذنوبه به تاریخ روز یکشنبه سوّم شهر شعبان المعظّم 1318 ق. نسخهی دیگر نیز در چند سال قبل از این به نگارش درآمده یعنی در تاریخ 1303 قمری. چنانکه آخرین عبارت این نسخه نیز چنین است: در کارخانه عالی شأن رفیع مکان علیقلی خان قاجار سمت انطباع پذیرفت، سنه 1303ق. ما نیز به مناسبت تاریخهای دو نسخه که به هم بسیار نزدیک است متن را با نسخهی 1318 ق تنظیم | استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] در خصوص نسخههای این اثر ارزشمند نیز در مقدّمه توضیح میدهد که: در رسالهی فعلی که این راقم انتسابی تام و معنوی به نویسندهی بزرگ او دارد دو نسخهی قدیمیاز چاپ سنگی را که یکی از کتابخانهی ملّی و دیگری از کتابخانهی مرکزی مرکز دانشنامهی جهان اسلام... به دست این جانب رسید را ملاحظه کرده و با هم تطبیق داده و به شکلی که هم اکنون در اختیار دارید درآمده است. در این دو نسخه اختلاف چندانی در ظاهر وجود ندارد مگر در برخی کلمات که در یکی از این دو نسخه غلط نوشته شده و معلوم است که نسخه نویس با آنکه خطّی خوش هم داشته در املاء آن چندان دقّت به خرج نداده است. یکی از این نسخهها در سال 1318 قمری توسّط کمالالدّوله در دولت مظفّری نوشته شده است و اینکه این نوشته خود از روی کدام نسخهی خطّی یا سنگی به نگارش درآمده معلوم نشده است. در انتهای این رساله عباراتی وجود دارد که بخشی از آن مربوط به نگارنده و خطّاط است، چنانکه مینویسد: و انا العبد الأقل محمّد حسن المسئ و المنشی الملقّب بکمال الدّوله غفرالله تعالی ذنوبه به تاریخ روز یکشنبه سوّم شهر شعبان المعظّم 1318 ق. نسخهی دیگر نیز در چند سال قبل از این به نگارش درآمده یعنی در تاریخ 1303 قمری. چنانکه آخرین عبارت این نسخه نیز چنین است: در کارخانه عالی شأن رفیع مکان علیقلی خان قاجار سمت انطباع پذیرفت، سنه 1303ق. ما نیز به مناسبت تاریخهای دو نسخه که به هم بسیار نزدیک است متن را با نسخهی 1318 ق تنظیم نمودهایم، دیگر نسخه نیز آنگونه که گفتیم فرق چندانی با این متن ندارد و لذا از نوشتن پاورقی و توضیح اضافی خودداری کردیم و احیاناً اگر چیزی بود در میان قلاب قرار دادیم<ref>مقدّمه، صص 51-50</ref>. | ||
در این رساله عبارتهای کوتاه و نغزی که از ادراک و فهم و نیز تجربهی سلوکی شیخ حاصل شده وجود دارد که بسیا کاربردی است و با حفظ آن میتوان بسیاری چیزها را مدام در خاطر سپرد. از مقولات مورد توجّه این که بیان میدارد: چیزی نزدیکتر از مرگ و آخرت ندیده است. خیر دنیا و آخرت در قناعت است. شرّ دنیا و آخرت را در طمع و آز و زیاده خواهی دیده است. عمر کوتاه بسیاری را «لعلّ» و «عسی» و «سوف» رقم زده است که نشان از خامیو نادانی ایشان بوده است. برکت عمر و زندگی و روزی در بندگی و عبادت خداست. دوری از لقمهی حرام و شبهه ناک چیزی است که پیوسته سفارش کرده است. بهشت با لقمهی حلال و طیب و دوزخ با لقمهی حرام شکل میگیرد. و نکاتی از این دست در این رساله بسیار زیاد دیده میشود. | در این رساله عبارتهای کوتاه و نغزی که از ادراک و فهم و نیز تجربهی سلوکی شیخ حاصل شده وجود دارد که بسیا کاربردی است و با حفظ آن میتوان بسیاری چیزها را مدام در خاطر سپرد. از مقولات مورد توجّه این که بیان میدارد: چیزی نزدیکتر از مرگ و آخرت ندیده است. خیر دنیا و آخرت در قناعت است. شرّ دنیا و آخرت را در طمع و آز و زیاده خواهی دیده است. عمر کوتاه بسیاری را «لعلّ» و «عسی» و «سوف» رقم زده است که نشان از خامیو نادانی ایشان بوده است. برکت عمر و زندگی و روزی در بندگی و عبادت خداست. دوری از لقمهی حرام و شبهه ناک چیزی است که پیوسته سفارش کرده است. بهشت با لقمهی حلال و طیب و دوزخ با لقمهی حرام شکل میگیرد. و نکاتی از این دست در این رساله بسیار زیاد دیده میشود. |