فضل العرب و التنبیه علی علومها: تفاوت میان نسخه‌ها

اگر همه مردم در امور دنیا برابر بودند و هیچ کس بر دیگری برتری نداشت مگر در امور اخروی، دیگر در دنیا شریف و غیر شریف و فاضل و مفضول وجود نداشت؛ درحالی که پیامبر(ص) فرموده است: «هرگاه کریم قومی نزد شما آمد، او را اکرام کنید» و همچنین فرموده است: «از لغزش بزرگان صاحب جاه درگذرید» و درباره قیس بن عاصم فرموده است: «او سرور اهل وبر (چادرنشینان) است»<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/39907/27 ر.ک: همان، ص27]</ref>

چگونه تمام مردم در فضایل برابر خواهند بود، درحالی که یک نفر در اعضایش نابرابری وجود دارد و برخی از اعضا بر اعضای دیگر برتری دارد؛ مثلاًسر بر دیگر اعضای بدن فضیلت دارد؛ چون جایگاه عقل و حواس پنج گانه است و نیز می‌گویند که قلب، امیر بدن است و برخی اعضای بدن خادم اعضای دیگرند<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/39907/27 ر.ک: همان، ص27-28]</ref>

به این آیه نیز احتجاج می‌کنند که می‌فرماید: «/إن الله اصطفی آدم و نوحا و آل إبراهیم و آل عمران علی العالمین.../». سپس به اسحاق و اسماعیل فرزندان ابراهیم(ع) بر عرب تفاخر می‌کنند که اسحاق از ساره و اسماعیل از کنیزی به نام ‌هاجر است... آن‌ها عجم را فرزندان زنی آزاد و عرب را فرزندان زنی کنیز می‌دانند؛ زیرا عرب از نسل ‌هاجر است و‌هاجر کنیز بوده است. اینها در این مورد اشتباه کرده‌اند؛ زیرا به هر کنیزی «لخناء» نمی‌گویند. لخناء به کنیزان شترچران و هیزم شکن می‌گویند. این واژه از لخن به معنای بدی بوی بدن گرفته شده است.‌هاجر کسی است که خداوند او را از هر پلیدی پاک کرده و لایق همسری ابراهیم خلیل(ع) و مادری اسماعیل(ع) گردانیده است. آیا برای یک ملحد جایز است که او را لخناء بنامد، تا چه رسد به یک مسلمان «<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/39907/28 ر.ک: همان، ص28]</ref>