۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'معجم البلدان' به 'معجم البلدان') |
جز (جایگزینی متن - 'طه حسين' به 'طه حسين') |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
نيكلسون، بروكلمان، عبد الجليل و بلاشر به ذكر كليات و تكرار روايات كهن اكتفا كردهاند. مايۀ اصلى همۀ مقالات عربى نيز همان روايات كهن است: احمد امين در ظهر الاسلام، صقر در مقدمۀ مقاتل و جرجى زيدان در تاريخ آداب اللغة العربية، نويسندگان مقدمۀ اغانى چاپ دار الكتب و بسيارى ديگر سخن تازهاى نياوردهاند. | نيكلسون، بروكلمان، عبد الجليل و بلاشر به ذكر كليات و تكرار روايات كهن اكتفا كردهاند. مايۀ اصلى همۀ مقالات عربى نيز همان روايات كهن است: احمد امين در ظهر الاسلام، صقر در مقدمۀ مقاتل و جرجى زيدان در تاريخ آداب اللغة العربية، نويسندگان مقدمۀ اغانى چاپ دار الكتب و بسيارى ديگر سخن تازهاى نياوردهاند. | ||
در اين ميان، تنها زكى مبارك در النثر با ديدى انتقادى به ابو الفرج و کتاب اغانى او نگريسته است و در حب ابن ابى ربيعة، هنگام نقل روايات او جانب احتياط را نگه داشته و از اينكه نويسندگان معاصر، چون جرجى زيدان و طه حسين بدون توجه به شخصيت ابو الفرج و چگونگى تكوين اغانى، روايات او را اساس قرار داده و نظرات عامّى دربارۀ اجتماع زمان او اظهار داشتهاند، تأسف مىخورد (النثر، 289/1-302، حبّ، 34-38). | در اين ميان، تنها زكى مبارك در النثر با ديدى انتقادى به ابو الفرج و کتاب اغانى او نگريسته است و در حب ابن ابى ربيعة، هنگام نقل روايات او جانب احتياط را نگه داشته و از اينكه نويسندگان معاصر، چون جرجى زيدان و [[طه حسین|طه حسين]] بدون توجه به شخصيت ابو الفرج و چگونگى تكوين اغانى، روايات او را اساس قرار داده و نظرات عامّى دربارۀ اجتماع زمان او اظهار داشتهاند، تأسف مىخورد (النثر، 289/1-302، حبّ، 34-38). | ||
اعتبار و شهرت فراگير اغانى از يك سو و شخصيت شگفت ابو الفرج و داستانها و روايات بىشمارى كه از عياشى، بادهنوشى و هرزه درايى مردمان در سدههاى نخستين نقل كرده است، از سوى ديگر، گويى مانع آن مىشد كه نويسندگان به تجزيه و تحليل زندگى و آثار او بپردازند. به همين جهت است كه همگان به ذكر اخبار او اكتفا مىكردند و تن به تجزيه و تحليل شخصيت او، يا آثارش نمىدادند. حتى زمانى كه فرهنگستان قاهره از نويسندگان و پژوهشگران خواست كه به اين كار اقدام كنند، هيچ كس به اين كار دست نزد (خلف الله، 234). | اعتبار و شهرت فراگير اغانى از يك سو و شخصيت شگفت ابو الفرج و داستانها و روايات بىشمارى كه از عياشى، بادهنوشى و هرزه درايى مردمان در سدههاى نخستين نقل كرده است، از سوى ديگر، گويى مانع آن مىشد كه نويسندگان به تجزيه و تحليل زندگى و آثار او بپردازند. به همين جهت است كه همگان به ذكر اخبار او اكتفا مىكردند و تن به تجزيه و تحليل شخصيت او، يا آثارش نمىدادند. حتى زمانى كه فرهنگستان قاهره از نويسندگان و پژوهشگران خواست كه به اين كار اقدام كنند، هيچ كس به اين كار دست نزد (خلف الله، 234). |
ویرایش