۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'سه ای' به 'سهای') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه ای ' به 'های ') |
||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
این عبارت، بیانی است بسیار جسورانه با توجه به اینکه مسلمانان معقتدند که قرآن، کلام خداوند است که توسط پیامبرش، محمد(ص)، فرو فرستاده شده است<ref>همان، ص69</ref> | این عبارت، بیانی است بسیار جسورانه با توجه به اینکه مسلمانان معقتدند که قرآن، کلام خداوند است که توسط پیامبرش، محمد(ص)، فرو فرستاده شده است<ref>همان، ص69</ref> | ||
اذکائی خط و زبان عربی و سریانی را از یک اصل مشترک میداند که اولی ادامه طبیعی دومی است. او همچنین معتقد است که خط پهلوی و عربی قدیم، هر دو مبتنی بر خط آرامی هستند که نیای خط سریانی هم هست. نویسنده سپس با پرداختن به تاریخ عهد باستان به تمدن عیلام در جنوب غربی ایران اشاره میکند و اینکه چگونه عیلامیان خط بابلی را - که خود ادامه خط سومری است - اقتباس کردند. درباره کتابت در فرمانروایی مادها، نویسنده به قول ملک الشعرای بهار استناد میکند که در | اذکائی خط و زبان عربی و سریانی را از یک اصل مشترک میداند که اولی ادامه طبیعی دومی است. او همچنین معتقد است که خط پهلوی و عربی قدیم، هر دو مبتنی بر خط آرامی هستند که نیای خط سریانی هم هست. نویسنده سپس با پرداختن به تاریخ عهد باستان به تمدن عیلام در جنوب غربی ایران اشاره میکند و اینکه چگونه عیلامیان خط بابلی را - که خود ادامه خط سومری است - اقتباس کردند. درباره کتابت در فرمانروایی مادها، نویسنده به قول ملک الشعرای بهار استناد میکند که در نوشتهای به نام «میخی مادی» حروف الفبای آن خط را 24 حرف یاد کرده که 63 حرف آن از الفبای میخی آشوری اخذ شده است<ref>همان، ص70 و 71</ref> | ||
نویسنده، بعد از آن به شاهنشاهی هخامنشی میپردازد و به سنگ نوشته مشهور داریوش اول (684-125ق.م) که آن را برای جاودان کردن پیروزیهایش برافراشته، اشاره میکند. در نسخه عیلامی این کتیبه، داریوش میگوید: «من یک نوع دیگر نبشته نوشتم به»آریایی«که سابقا وجود نداشت، بر روی لوحههای گلین و بر روی پوست». اذکائی میافزاید، جمعی از دامنشدان اعتقاد دارند که این جمله | نویسنده، بعد از آن به شاهنشاهی هخامنشی میپردازد و به سنگ نوشته مشهور داریوش اول (684-125ق.م) که آن را برای جاودان کردن پیروزیهایش برافراشته، اشاره میکند. در نسخه عیلامی این کتیبه، داریوش میگوید: «من یک نوع دیگر نبشته نوشتم به»آریایی«که سابقا وجود نداشت، بر روی لوحههای گلین و بر روی پوست». اذکائی میافزاید، جمعی از دامنشدان اعتقاد دارند که این جمله اشارهای است به آغاز استفاده از الفبای آرامی برای تنظیم اسناد به زبان ایرانی که آن اسناد برخلاف کتیبههای میخی سنگی، «بر روی لوحههای گلین و پوست» نیز نوشته میشد. خط میخی هخامنشی پس از انقراض این حکومت به کلی منسوخ شد، اما خط الفبایی آرامی - که در سراسر شاهنشاهی پارسیان به کار میرفت - در تمام خاورمیانه تا هند گسترش یافت. در واقع این خط، تقریبا منشأ تمامی خطوط الفبایی شد که اکنون در جهان به کار میرود. اهمیت خاص چنین خط و زبانی در عهد هخامنشی نه تنها در این واقعیت است که آرامی زبان اصلی تاجران و مهاجران امپراتوری بوده، بلکه در این هم هست که مکاتبات دولتی و مراسلات بین حکومت مرکزی و ادارات شهربانی/ساتراپیها بدان صورت تحریر میپذیرفت<ref>همان، ص71</ref> | ||
مؤلف مطالب بسیار ارزشمندی را درباره متون فلسفی، علمی و طبی نیز مطرح میکند. | مؤلف مطالب بسیار ارزشمندی را درباره متون فلسفی، علمی و طبی نیز مطرح میکند. |