پرش به محتوا

واج‌شناسی شاهنامه: پژوهشی در خوانش واژگان شاهنامه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'مهم ترین' به 'مهم‌ترین'
جز (جایگزینی متن - 'ه ی ' به 'ه‌ی ')
جز (جایگزینی متن - 'مهم ترین' به 'مهم‌ترین')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۲: خط ۴۲:
گذشته از پنج کتاب نامبرده، در این پژوهش از برخی متون دیگر نظم و نثر سده‌های چهارم و پنجم هجری بهره برده شده است، ولی چون تاریخ کتابت آن ها متأخرتر و یا نامعلوم است، در درجه‌ی دوم اهمیت اند. در کنار آثار نامبرده، برخی از فرهنگ های کهن فارسی نیز که گاه حرکت حروف و ماهیت دو حرف واو و یا را تعیین کرده اند، همچون لغت فرس از اسدی طوسی یا فرهنگ هایی چون فرهنگ جهانگیری و برهان قاطع راهکشا هستند.
گذشته از پنج کتاب نامبرده، در این پژوهش از برخی متون دیگر نظم و نثر سده‌های چهارم و پنجم هجری بهره برده شده است، ولی چون تاریخ کتابت آن ها متأخرتر و یا نامعلوم است، در درجه‌ی دوم اهمیت اند. در کنار آثار نامبرده، برخی از فرهنگ های کهن فارسی نیز که گاه حرکت حروف و ماهیت دو حرف واو و یا را تعیین کرده اند، همچون لغت فرس از اسدی طوسی یا فرهنگ هایی چون فرهنگ جهانگیری و برهان قاطع راهکشا هستند.


از میان بررسی های زمان های پسین تر و امروزین باید نخست از کتاب براهین المعجم نام برد که درباره‌ی قافیه و عیوب آن و بویژه تغیین واو و یای روشن و تاریخ تألیف کرده و در آن بیت هایی از آثار سرایندگان کهن، از جمله از شاهنامه گواه آورده است. دیگری فرهنگ شاهنامه انتشار برلین، که همه‌ی واژه‌های شاهنامه را که در چاپ های مکن، مول و فولرس آمده، به خط فارسی و آوانوشت آن ها به خط لاتین و برگردان آن ها به زبان آلمانی در بر دارد و واژه‌های شاهنامه در لغت فرس و لغت شهنامه از عبدالقادر بغدادی و فرهنگ فولرس را نیز بر آن افزوده است. با آنکه خوانش واژه ها در این فرهنگ از برخی نادرستی ها و نارسایی ها و کمبود ها برکنار نیست، با این حال این فرهنگ مهم ترین مأخذ در پژوهش خوانش واژگان شاهنامه است. دیگر، فرهنگ کوچک پهلوی است که مؤلف آن در جلوی واژگان پارسی میانه، خوانش آن ها را در فارسی نیز به خط لاتین ذکر کرده است. در سال های اخیر چند تن از پژوهندگان نیز در این زمینه‌ی خوانش برخی از واژگان شاهنامه پژوهش هایی کرده اند که بیشتر بررسی هایی کوتاه و تک نگاری (منوگرافی) اند. آنچه نگارنده می شناسد، در پایان در بخش آبشخور (کتابنامه) یاد شده است. این کتاب کوشیده تا با بهره گیری از همه‌ی منابع موجود، از متون کهن گرفته تا بررسی های کنونی، خوانش احتمالی فردوسی را تعیین کند. برای تعیین خوانش واژه‌های شاهنامه، نخست وضعیت هر واژه در دو دوره که با فاصله‌ی زمانی نسبتا کوتاهی پیش و پس از شاهنامه قرار گرفته اند، بررسی شده است: دوره نخست، زبان پارسی میانه است که گهگاه گونه‌ی پارتی و مانوی آن هم افزوده شده است و در مورد نام کسان گه ریخت اوستایی و اینجا و آنجا ریخت پارسی باستان نیز آورده شده است. البته مواردی هم هست که گونه‌ی پارسی میانه و پارتی یک واژه در دست نیست. دوره‌ی دوم، متن پنج دستنوشته از سده‌ی پنجم هجری است که قبلا معرفی شدند. در اینجا نیز مواردی هست که واژه‌ی این کتاب در هیچ یک از این پنج اثر نیامده است. خوانش واژگان در این دو دوره، در کنار توانش قافیه در خود شاهنامه، مهم ترین ملاک دستمایه‌ی نویسنده در تعیین خوانش احتمالی یا حتمی واژگاه شاهنامه است.<ref> [https://historylib.com/books/2643 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref>
از میان بررسی های زمان های پسین تر و امروزین باید نخست از کتاب براهین المعجم نام برد که درباره‌ی قافیه و عیوب آن و بویژه تغیین واو و یای روشن و تاریخ تألیف کرده و در آن بیت هایی از آثار سرایندگان کهن، از جمله از شاهنامه گواه آورده است. دیگری فرهنگ شاهنامه انتشار برلین، که همه‌ی واژه‌های شاهنامه را که در چاپ های مکن، مول و فولرس آمده، به خط فارسی و آوانوشت آن ها به خط لاتین و برگردان آن ها به زبان آلمانی در بر دارد و واژه‌های شاهنامه در لغت فرس و لغت شهنامه از عبدالقادر بغدادی و فرهنگ فولرس را نیز بر آن افزوده است. با آنکه خوانش واژه ها در این فرهنگ از برخی نادرستی ها و نارسایی ها و کمبود ها برکنار نیست، با این حال این فرهنگ مهم‌ترین مأخذ در پژوهش خوانش واژگان شاهنامه است. دیگر، فرهنگ کوچک پهلوی است که مؤلف آن در جلوی واژگان پارسی میانه، خوانش آن ها را در فارسی نیز به خط لاتین ذکر کرده است. در سال های اخیر چند تن از پژوهندگان نیز در این زمینه‌ی خوانش برخی از واژگان شاهنامه پژوهش هایی کرده اند که بیشتر بررسی هایی کوتاه و تک نگاری (منوگرافی) اند. آنچه نگارنده می شناسد، در پایان در بخش آبشخور (کتابنامه) یاد شده است. این کتاب کوشیده تا با بهره گیری از همه‌ی منابع موجود، از متون کهن گرفته تا بررسی های کنونی، خوانش احتمالی فردوسی را تعیین کند. برای تعیین خوانش واژه‌های شاهنامه، نخست وضعیت هر واژه در دو دوره که با فاصله‌ی زمانی نسبتا کوتاهی پیش و پس از شاهنامه قرار گرفته اند، بررسی شده است: دوره نخست، زبان پارسی میانه است که گهگاه گونه‌ی پارتی و مانوی آن هم افزوده شده است و در مورد نام کسان گه ریخت اوستایی و اینجا و آنجا ریخت پارسی باستان نیز آورده شده است. البته مواردی هم هست که گونه‌ی پارسی میانه و پارتی یک واژه در دست نیست. دوره‌ی دوم، متن پنج دستنوشته از سده‌ی پنجم هجری است که قبلا معرفی شدند. در اینجا نیز مواردی هست که واژه‌ی این کتاب در هیچ یک از این پنج اثر نیامده است. خوانش واژگان در این دو دوره، در کنار توانش قافیه در خود شاهنامه، مهم‌ترین ملاک دستمایه‌ی نویسنده در تعیین خوانش احتمالی یا حتمی واژگاه شاهنامه است.<ref> [https://historylib.com/books/2643 ر.ک: کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران] </ref>


==پانويس ==
==پانويس ==