پرش به محتوا

پرتویی از تاریخ تشیع: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'طبرى' به 'طبرى ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:




«'''پرتوى از تاريخ تشيع'''»، ترجمه‌اى سليس و روان از «'''[[لمحات في تاريخ التشيع]]'''» '''[[سيد حسن امين]]''' به قلم '''[[محمدحسن آيت‌اللهى]]''' است.
'''پرتوى از تاريخ تشيع'''، ترجمه‌اى سليس و روان از «[[لمحات في تاريخ التشيع]]» [[سيد حسن امين]] به قلم [[محمدحسن آيت‌اللهى]] است.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۵۹: خط ۵۹:
مطالب بخش‌هاى شش‌گانه كتاب به‌اختصار بدين شرح است:
مطالب بخش‌هاى شش‌گانه كتاب به‌اختصار بدين شرح است:


1. عنوان اولين بخش كتاب، «تشيع را چگونه بشناسيم»، است. نويسنده داشتن درك صحيح از اسلام را براى شناخت تشيع و عوامل پيدايش آن لازم مى‌داند. وى معتقد است كه پيامبر(ص) با ذكر عباراتى كه در معرفى اصحابى چون عمار و ابوذر و سلمان مى‌فرمودند، در واقع هسته اوليه تشيع را مى‌كاشتند. سپس به هنگام بازگشت از آخرين حج در غدير خم هدف نهايى از رسالت را به مسلمانان ابلاغ كرد و فرمود: «هركس من رهبر اويم، پس از من على رهبر اوست» <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/21 متن كتاب، ص 21] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/24 24]</ref>.
#عنوان اولين بخش كتاب، «تشيع را چگونه بشناسيم»، است. نويسنده داشتن درك صحيح از اسلام را براى شناخت تشيع و عوامل پيدايش آن لازم مى‌داند. وى معتقد است كه پيامبر(ص) با ذكر عباراتى كه در معرفى اصحابى چون عمار و ابوذر و سلمان مى‌فرمودند، در واقع هسته اوليه تشيع را مى‌كاشتند. سپس به هنگام بازگشت از آخرين حج در غدير خم هدف نهايى از رسالت را به مسلمانان ابلاغ كرد و فرمود: «هركس من رهبر اويم، پس از من على رهبر اوست» <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/21 متن كتاب، ص 21] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/24 24]</ref>.
 
#نگارنده، مبانى مورخان اسلامى در نگارش تاريخ را صحيح نمى‌داند؛ چراكه تاريخ‌نگاران پاى‌بند قيود و شرايطى بودند كه آزادى قلم و سبك نگارششان را محدود مى‌كرد؛ ازاين‌رو بسيارى از تاريخ جنبش‌هاى مردمى كه حاكى از نارضايتى و كينه مردم نسبت به حاكمانشان بود، نابود شد و ما از جزئيات جنبش‌هاى توده‌اى كه رهبرى آنها را مسلمانان مخلص به عهده داشتند، بى‌خبر مانده‌ايم. سپس به كتمان بخش‌هايى از تاريخ اسلام توسط [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]  و ديگر تاريخ‌نگاران اشاره مى‌كند <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/27 همان، ص 27] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/29 29]</ref>.
2. نگارنده، مبانى مورخان اسلامى در نگارش تاريخ را صحيح نمى‌داند؛ چراكه تاريخ‌نگاران پاى‌بند قيود و شرايطى بودند كه آزادى قلم و سبك نگارششان را محدود مى‌كرد؛ ازاين‌رو بسيارى از تاريخ جنبش‌هاى مردمى كه حاكى از نارضايتى و كينه مردم نسبت به حاكمانشان بود، نابود شد و ما از جزئيات جنبش‌هاى توده‌اى كه رهبرى آنها را مسلمانان مخلص به عهده داشتند، بى‌خبر مانده‌ايم. سپس به كتمان بخش‌هايى از تاريخ اسلام توسط [[طبری آملی، محمد بن جریر|طبرى]]  و ديگر تاريخ‌نگاران اشاره مى‌كند <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/27 همان، ص 27] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/29 29]</ref>.
#در اين بخش از كتاب، مراحل تاريخ تشيع تدوين شده است. اعراب پس از رحلت پيامبر(ص) دچار واپس‌گرايى و ارتجاع گرديده و توانستند على(ع) و شيعيانش را از حكومت دور كنند. با مصادره جسورانه و ستمگرانه اموال فاطمه(س)، صفحه جديدى در تاريخ تشيع باز شد و زهرا(س) با خطبه‌هاى خويش شعارها و راه‌هاى مبارزات تاريخ تشيع را معين و آشكار نمود. در انتهاى اين بخش، دوران حكومت اموى و دوره [[امام صادق]](ع) مورد بررسى قرار گرفته است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/33 همان، ص 33] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/68 68]</ref>.
 
#شيعه در برهه‌هاى مشخصى از تاريخ اسلام، حكومت و رهبرى را به دست گرفته و در نواحى غربى و شرقى جهان اسلام دولت‌هايى از آنان برپا شده است كه دنياى اسلام در آن ايام با گونه و شيوه جديدى از حكومت و رهبرى روبه‌رو شده است. ادريسيان، فاطميان، حمدانيان، عماريان، آل‌بويه دوره‌هايى از تاريخ تشيع را به خود اختصاص داده‌اند كه در اين بخش، مورد بررسى قرار گرفته است. دولت‌هاى شيعى ديگرى نيز وجود داشته كه اگرچه از نظر قدرت و وسعت قلمرو به سطح دولت‌هاى فوق نمى‌رسيدند، اما روششان در زمينه گسترش دانش و ادب و تشويق دانشمندان متفكران، همان روش دولت‌هاى فوق‌الذكر بود، مانند دولت مزيديه در عراق و دولت مِرداسيه در سوريه. در انتهاى اين بخش، مطلبى در باره [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و سيد جمال‌الدين اسدآبادى آمده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/69 همان، ص 69] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/92 92]</ref>.
3. در اين بخش از كتاب، مراحل تاريخ تشيع تدوين شده است. اعراب پس از رحلت پيامبر(ص) دچار واپس‌گرايى و ارتجاع گرديده و توانستند على(ع) و شيعيانش را از حكومت دور كنند. با مصادره جسورانه و ستمگرانه اموال فاطمه(س)، صفحه جديدى در تاريخ تشيع باز شد و زهرا(س) با خطبه‌هاى خويش شعارها و راه‌هاى مبارزات تاريخ تشيع را معين و آشكار نمود. در انتهاى اين بخش، دوران حكومت اموى و دوره [[امام صادق]](ع) مورد بررسى قرار گرفته است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/33 همان، ص 33] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/68 68]</ref>.
#ادريسيان، اسلام را در شمال آفريقا گسترش دادند و قبايل آفريقايى بزرگى به دست آنان مسلمان شدند و اين قبايل بعدها بزرگ‌ترين حاميان اسلام شدند. ديلم، اندونزى، چين، كامبوج و آفريقاى شرقى، از جمله مناطقى است كه اوضاع تشيع در آنها بررسى شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/93 همان، ص 93] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/102 102]</ref>.
 
#در اين بخش با عنوان تشيع و زبان‌هاى اسلامى، اوضاع شعر و نثر تشيع بيان شده است. تشيع با شعر و نثر و ادبش، به زبان عربى غنا بخشيد و سلاطينش به حمايت از ادب، علما و شعراى عرب اهتمام ورزيدند. شعراى نام‌آور زبان عربى از فرزدق گرفته تا ابوتمام، بخترى، متنبى، ابوفراس، سيد رضى و ابن هانى اندلسى شيعه بودند <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/103 همان، ص 103] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/107 107]</ref>.
4. شيعه در برهه‌هاى مشخصى از تاريخ اسلام، حكومت و رهبرى را به دست گرفته و در نواحى غربى و شرقى جهان اسلام دولت‌هايى از آنان برپا شده است كه دنياى اسلام در آن ايام با گونه و شيوه جديدى از حكومت و رهبرى روبه‌رو شده است. ادريسيان، فاطميان، حمدانيان، عماريان، آل‌بويه دوره‌هايى از تاريخ تشيع را به خود اختصاص داده‌اند كه در اين بخش، مورد بررسى قرار گرفته است. دولت‌هاى شيعى ديگرى نيز وجود داشته كه اگرچه از نظر قدرت و وسعت قلمرو به سطح دولت‌هاى فوق نمى‌رسيدند، اما روششان در زمينه گسترش دانش و ادب و تشويق دانشمندان متفكران، همان روش دولت‌هاى فوق‌الذكر بود، مانند دولت مزيديه در عراق و دولت مِرداسيه در سوريه. در انتهاى اين بخش، مطلبى در باره [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]] و سيد جمال‌الدين اسدآبادى آمده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/69 همان، ص 69] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/92 92]</ref>.
 
5. ادريسيان، اسلام را در شمال آفريقا گسترش دادند و قبايل آفريقايى بزرگى به دست آنان مسلمان شدند و اين قبايل بعدها بزرگ‌ترين حاميان اسلام شدند. ديلم، اندونزى، چين، كامبوج و آفريقاى شرقى، از جمله مناطقى است كه اوضاع تشيع در آنها بررسى شده است <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/93 همان، ص 93] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/102 102]</ref>.
 
6. در اين بخش با عنوان تشيع و زبان‌هاى اسلامى، اوضاع شعر و نثر تشيع بيان شده است. تشيع با شعر و نثر و ادبش، به زبان عربى غنا بخشيد و سلاطينش به حمايت از ادب، علما و شعراى عرب اهتمام ورزيدند. شعراى نام‌آور زبان عربى از فرزدق گرفته تا ابوتمام، بخترى، متنبى، ابوفراس، سيد رضى و ابن هانى اندلسى شيعه بودند <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/103 همان، ص 103] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/107 107]</ref>.


نويسنده در سخن پايانى كتاب با ذكر نمونه‌هايى از تحريفاتى كه از تاريخ تشيع شده است، لازم مى‌داند كه به‌ويژه تاريخ شيعه بازنويسى شود تا شايد بتوان زنگارهايى كه بر چهره واقعيت طى ساليان دراز نشسته است، زدوده و چهره زيباى حقيقت عيان شود <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/109 سخن پايانى، ص 109] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/111 111]</ref>.
نويسنده در سخن پايانى كتاب با ذكر نمونه‌هايى از تحريفاتى كه از تاريخ تشيع شده است، لازم مى‌داند كه به‌ويژه تاريخ شيعه بازنويسى شود تا شايد بتوان زنگارهايى كه بر چهره واقعيت طى ساليان دراز نشسته است، زدوده و چهره زيباى حقيقت عيان شود <ref>[http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/109 سخن پايانى، ص 109] - [http://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/8118/1/111 111]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش