۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
اهمیت [[اسیر شهرستانی، جلال بن مؤمن|اسیر]] در آن است که بنیاد معانی خود را چنان بر تخیل و توهم نهاده است که هیچ مضمون و نکتهای در سخنش خالی از آن نیست، بلکه هریک از آنها مسبوق به تصورات دور و دراز و مضمونجوییهای باریک از همه آن چیزهاست که گرداگرد او یا در محیط دید و درک او وجود دارد. ناگهان آهوخرام، کبکرفتار، گلاندامی از برابرش میگذرد، جلوه روشن و دلانگیز او نوری بر دیده زیباپسند شاعر میافکند؛ آن نور برقی میشود و در خرمن خاک میافتد و آن را شعلهور میسازد و آن شعله در شش جهت عالم میافتد، آن را به خاک و خاک را به غبار تبدیل میکند و در فضا به پرواز درمیآورد و محو میکند و شاعر در چنین تخیلی میگوید: | اهمیت [[اسیر شهرستانی، جلال بن مؤمن|اسیر]] در آن است که بنیاد معانی خود را چنان بر تخیل و توهم نهاده است که هیچ مضمون و نکتهای در سخنش خالی از آن نیست، بلکه هریک از آنها مسبوق به تصورات دور و دراز و مضمونجوییهای باریک از همه آن چیزهاست که گرداگرد او یا در محیط دید و درک او وجود دارد. ناگهان آهوخرام، کبکرفتار، گلاندامی از برابرش میگذرد، جلوه روشن و دلانگیز او نوری بر دیده زیباپسند شاعر میافکند؛ آن نور برقی میشود و در خرمن خاک میافتد و آن را شعلهور میسازد و آن شعله در شش جهت عالم میافتد، آن را به خاک و خاک را به غبار تبدیل میکند و در فضا به پرواز درمیآورد و محو میکند و شاعر در چنین تخیلی میگوید: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''شش جهت مشت غباری شد و پرواز گرفت''|2=''برق جولان که در خرمن خاک افتاده است'' | {{ب|''شش جهت مشت غباری شد و پرواز گرفت''|2=''برق جولان که در خرمن خاک افتاده است''<ref>ر.ک: مقدمه محقق، صفحه هجده</ref>}}{{پایان شعر}} | ||
اسیر، شاعر سبک هندی است و حتی وی را از بانیان این سبک بشمار آوردهاند. شبلی نعمانی، اسیر را از جمله شاعرانی میداند که با خلق معانی جدید و تازه باعث ترقی مکتب وقوع گشتهاند. | اسیر، شاعر سبک هندی است و حتی وی را از بانیان این سبک بشمار آوردهاند. شبلی نعمانی، اسیر را از جمله شاعرانی میداند که با خلق معانی جدید و تازه باعث ترقی مکتب وقوع گشتهاند. |