۱۰۸٬۹۴۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
}} | }} | ||
'''الاسلام یقود الحیاة'''، تألیف سید | '''الاسلام یقود الحیاة'''، تألیف [[صدر، سید محمدباقر|سید محمدباقر صدر]] (1353-1400ق)، مشتمل بر شش رساله است که نویسنده در آنها مبانی و منابع قدرت جمهوری اسلامی را تبیین و برخی شبهات پیرامون آن را پاسخ داده است. | ||
عناوین رسالههای مطرح شده در کتاب به ترتیب عبارت است از: «مقدمهای بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»، «درآمدی بر اقتصاد جامعه اسلامی»،«شرح تفصیلی اقتصاد جامعه اسلامی»، «خلافت انسان و شهادت (نظارت) انبیا»، «منابع قدرت در دولت اسلامی» و «اصول کلی بانکداری در جامعه اسلامی». | عناوین رسالههای مطرح شده در کتاب به ترتیب عبارت است از: «مقدمهای بر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»، «درآمدی بر اقتصاد جامعه اسلامی»،«شرح تفصیلی اقتصاد جامعه اسلامی»، «خلافت انسان و شهادت (نظارت) انبیا»، «منابع قدرت در دولت اسلامی» و «اصول کلی بانکداری در جامعه اسلامی». | ||
رساله اول، بحثی است درباره مبانی جمهوری اسلامی، که توسط امام خمینی(ره) در ایران مطرح شده است. نویسنده در ابتدا به تجلیل از اهتمام امام(ره) برای خارج کردن ایران از ظلمت طاغوت و جهاد برای شکست نظام طاغوت پرداخته است. وی ریشه ظهور دولتها را کوشش انبیای الهی ذکر میکند و هدف آن را حفظ وحدت بشری بر اساس حق و عدل میداند. او همچنین بر اساس مفاد آیه 213 سوره بقره «کان الناس امة واحدة» میگوید که انسانها در ابتدا امت واحده بودهاند و سپس در اثر افزایش حاجات و امکانات و محدودیتها، اختلاف به وجود آمده است و انبیا برای رفع اختلاف ظهور کردهاند؛ پس ایجاد دولت به دست انبیا انجام گرفته است. | رساله اول، بحثی است درباره مبانی جمهوری اسلامی، که توسط [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی(ره)]] در ایران مطرح شده است. نویسنده در ابتدا به تجلیل از اهتمام [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام(ره)]] برای خارج کردن ایران از ظلمت طاغوت و جهاد برای شکست نظام طاغوت پرداخته است. وی ریشه ظهور دولتها را کوشش انبیای الهی ذکر میکند و هدف آن را حفظ وحدت بشری بر اساس حق و عدل میداند. او همچنین بر اساس مفاد آیه 213 سوره بقره «کان الناس امة واحدة» میگوید که انسانها در ابتدا امت واحده بودهاند و سپس در اثر افزایش حاجات و امکانات و محدودیتها، اختلاف به وجود آمده است و انبیا برای رفع اختلاف ظهور کردهاند؛ پس ایجاد دولت به دست انبیا انجام گرفته است. | ||
به اعتقاد نویسنده، بعد از رحلت پیامبر(ص)، امامت دچار انحراف شد و در عصر غیبت، مسلمانان شیعی همواره به انتظار برپایی دولت صالح جهاد و تلاش نمودهاند. مردم ایران نیز برای عمل به رسالت تاریخی خویش و به رهبری امام خمینی(ره)، دولت اسلامی را بنیان گذاشتند. در اندیشه او، ایرانیان با ایمان خویش، به تأسیس این نظام، اقدام کردهاند. اعتقاد به سلطه خداوند، ریشه گرفتن قوانین از شریعت اسلامی و اعتقاد به اینکه حکومت امانت الهی است، و همه در برابر قانون مساویاند، از اصول و مبانی جمهوری اسلامی است. | به اعتقاد نویسنده، بعد از رحلت پیامبر(ص)، امامت دچار انحراف شد و در عصر غیبت، مسلمانان شیعی همواره به انتظار برپایی دولت صالح جهاد و تلاش نمودهاند. مردم ایران نیز برای عمل به رسالت تاریخی خویش و به رهبری [[موسوی خمینی، سید روحالله|امام خمینی(ره)]]، دولت اسلامی را بنیان گذاشتند. در اندیشه او، ایرانیان با ایمان خویش، به تأسیس این نظام، اقدام کردهاند. اعتقاد به سلطه خداوند، ریشه گرفتن قوانین از شریعت اسلامی و اعتقاد به اینکه حکومت امانت الهی است، و همه در برابر قانون مساویاند، از اصول و مبانی جمهوری اسلامی است. | ||
او مرجع دینی را نایب عامی معرفی کرده، که دارای اجتهاد مطلق و عدالت است. خلافت عامه بر اساس قاعده شوراست و در شکل اساسی با اشراف نایب امام و از طریق انتخاب امکانپذیر است. | او مرجع دینی را نایب عامی معرفی کرده، که دارای اجتهاد مطلق و عدالت است. خلافت عامه بر اساس قاعده شوراست و در شکل اساسی با اشراف نایب امام و از طریق انتخاب امکانپذیر است. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
نویسنده در رسالههای بعدی، از اقتصاد جامعه اسلامی سخن به میان آورده است. او در ابتدا از جمهوری اسلامی ایران، به خروج از ظلمات جاهلیت به نور توحید و عبودیت الهی تعبیر کرده است و شعار جمهوری اسلامی، استمرار راه انبیا و شریعن اسلامی را، تنها راه و بهترین شیوه حکومت ذکر میکند. بنابراین، اسلام دین زندگی است و نه تنها عقیده و ایمان و امور اجتماعی اسلام از دین جدا نیست و اصول اقتصاد اسلام براساس محوریت خلافت انسان تنظیم شده است؛ بلکه بهطور کلی، رعایت عدل در توزیع ثروت، رعایت بهکارگیری ثروت در جهت منافع عمومی، از اصول کلی قانون ثروت و اقتصاد است. | نویسنده در رسالههای بعدی، از اقتصاد جامعه اسلامی سخن به میان آورده است. او در ابتدا از جمهوری اسلامی ایران، به خروج از ظلمات جاهلیت به نور توحید و عبودیت الهی تعبیر کرده است و شعار جمهوری اسلامی، استمرار راه انبیا و شریعن اسلامی را، تنها راه و بهترین شیوه حکومت ذکر میکند. بنابراین، اسلام دین زندگی است و نه تنها عقیده و ایمان و امور اجتماعی اسلام از دین جدا نیست و اصول اقتصاد اسلام براساس محوریت خلافت انسان تنظیم شده است؛ بلکه بهطور کلی، رعایت عدل در توزیع ثروت، رعایت بهکارگیری ثروت در جهت منافع عمومی، از اصول کلی قانون ثروت و اقتصاد است. | ||
سید صدر در جواب اشکال بر عدم توانایی اسلام برای حل امور اقتصادی در قرن بیستم، به ویژگی عدم تغییر عناصر ثابت در دین، که در قرآن و روایات در مورد آن نصّ صریح وجود دارد، و تغییرپذیری عناصری دیگر که از طریق استنباط مجتهد حاصل میشود، اشاره دارد. او اجتهاد را راه حل ارائه عناصر لازم برای شکل اقتصادی اسلام میداند. | [[صدر، سید محمدباقر|سید صدر]] در جواب اشکال بر عدم توانایی اسلام برای حل امور اقتصادی در قرن بیستم، به ویژگی عدم تغییر عناصر ثابت در دین، که در قرآن و روایات در مورد آن نصّ صریح وجود دارد، و تغییرپذیری عناصری دیگر که از طریق استنباط مجتهد حاصل میشود، اشاره دارد. او اجتهاد را راه حل ارائه عناصر لازم برای شکل اقتصادی اسلام میداند. | ||
نویسنده در ادامه این بحث، از اصول اقتصادی اسلام و بانکداری اسلامی، مسئولیت دولت، خلافت انسان و انواع خلافت بحث کرده است. به اعتقاد وی، خط خلافت (انسان) و شهادت (شاهد بودن و نظارت نبی و امام و مرجع) گاهی بر هم منطبق میشوند؛ بهطور مثال، پیامبر(ص) هر دو مقام را دارا بودند، اما وقتی امت اسلامی خود را از دست طاغوت نجات میدهد، خط خلافت به او بر اساس مکانیسم مشورت و امر به معروف، منتقل میشود. بنابراین، ولایت بین کل مؤمنین و مؤمنات به شکل مساوی وجود خواهد داشت و ملاک آن هم، رأی اکثریت است.<ref> حقیقت، سید صادق، ص76-78</ref> | نویسنده در ادامه این بحث، از اصول اقتصادی اسلام و بانکداری اسلامی، مسئولیت دولت، خلافت انسان و انواع خلافت بحث کرده است. به اعتقاد وی، خط خلافت (انسان) و شهادت (شاهد بودن و نظارت نبی و امام و مرجع) گاهی بر هم منطبق میشوند؛ بهطور مثال، پیامبر(ص) هر دو مقام را دارا بودند، اما وقتی امت اسلامی خود را از دست طاغوت نجات میدهد، خط خلافت به او بر اساس مکانیسم مشورت و امر به معروف، منتقل میشود. بنابراین، ولایت بین کل مؤمنین و مؤمنات به شکل مساوی وجود خواهد داشت و ملاک آن هم، رأی اکثریت است.<ref> حقیقت، سید صادق، ص76-78</ref> |