۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'زندگینامه' به 'زندگینامه') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ویژه ای' به 'ویژهای') |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
او معمولاً در فصل سرما در رحیم آباد زندگی میکرد و تابستان را در قریه کوهستانی شوئیل میگذرانید. این قریه در آن زمان مرکزیتی در اشکور داشت و جمعیتش نسبت به روستاهای مجاور بیشتر بود. ضمناً بازارچهای داشت که محل رفت و آمد و خرید و فروش بود و اجناس آن از رحیم آباد و رودبار با قاطر حمل میشد. روستا دو مسجد داشت که یک مسجد آن بنام مسجد سفید یا جیر مسجد (مسجد پایین محل) بسیار مورد اعتقاد مردم بود و همچنان از قداست خاصی برخوردار است. ضمناً این محل، ییلاق ملاکین رحیم آباد نیز بود و بعدها پاسگاه ژاندارمری و یک بهداری نیز در آن تأسیس شد. شاید بدلیل این موقعیت و زمینهای که حضور یک عالم دینی را ایجاب میکرد مرحوم معصومیشوئیل را به جای روستای زادگاهش کیارمش برای اقامت انتخاب کرده بود. آنجا زمینه برای دیدار و ملاقات اقشار مختلف مردم اشکور و منطقه رحیم آباد با این عالم و استفاده از او فراهم بود. | او معمولاً در فصل سرما در رحیم آباد زندگی میکرد و تابستان را در قریه کوهستانی شوئیل میگذرانید. این قریه در آن زمان مرکزیتی در اشکور داشت و جمعیتش نسبت به روستاهای مجاور بیشتر بود. ضمناً بازارچهای داشت که محل رفت و آمد و خرید و فروش بود و اجناس آن از رحیم آباد و رودبار با قاطر حمل میشد. روستا دو مسجد داشت که یک مسجد آن بنام مسجد سفید یا جیر مسجد (مسجد پایین محل) بسیار مورد اعتقاد مردم بود و همچنان از قداست خاصی برخوردار است. ضمناً این محل، ییلاق ملاکین رحیم آباد نیز بود و بعدها پاسگاه ژاندارمری و یک بهداری نیز در آن تأسیس شد. شاید بدلیل این موقعیت و زمینهای که حضور یک عالم دینی را ایجاب میکرد مرحوم معصومیشوئیل را به جای روستای زادگاهش کیارمش برای اقامت انتخاب کرده بود. آنجا زمینه برای دیدار و ملاقات اقشار مختلف مردم اشکور و منطقه رحیم آباد با این عالم و استفاده از او فراهم بود. | ||
منزل او محل رفت و آمد عموم مردم بویژه علمای منطقه بود. مردم اعتقاد خاصی به این عالم وارسته داشتند و احترام | منزل او محل رفت و آمد عموم مردم بویژه علمای منطقه بود. مردم اعتقاد خاصی به این عالم وارسته داشتند و احترام ویژهای برای او قائل بودند. پیران کهنسال منطقه هنوز در محافلشان از کراماتی که از او دیده یا شنیدهاند میگویند و خاطراتی که از آن عالم ربانی داشتند را بیان میکنند. | ||
زندگی مرحوم معصومی جز در بعد علمیو معنوی از حیث امور عادی با دیگر مردم منطقه تفاوتی نداشت. او نیز همچون دیگران به زراعت و کشاورزی میپرداخت. او ظاهرا خود زمین کافی برای کشاورزی نداشت و نصفه کاری میکرد. در این شیوه، کشاورزِ فاقد زمین در زمین دیگری کشت میکند و محصول آن را پس از کنار گذاشتن مقدار بذر مصرف شده با صاحب زمین تقسیم میکند. او همچون دیگر مردم کارهای کشاورزی را شخصاً انجام میداد و هیزم خانهاش را خود تهیه میکرد. این شیوه از زندگی در بین دیگر روحانیون این منطقه بطور سنتی رایج بوده و هم اکنون نیز معدودی از روحانیون این منطقه به همین صورت زندگی میکنند. | زندگی مرحوم معصومی جز در بعد علمیو معنوی از حیث امور عادی با دیگر مردم منطقه تفاوتی نداشت. او نیز همچون دیگران به زراعت و کشاورزی میپرداخت. او ظاهرا خود زمین کافی برای کشاورزی نداشت و نصفه کاری میکرد. در این شیوه، کشاورزِ فاقد زمین در زمین دیگری کشت میکند و محصول آن را پس از کنار گذاشتن مقدار بذر مصرف شده با صاحب زمین تقسیم میکند. او همچون دیگر مردم کارهای کشاورزی را شخصاً انجام میداد و هیزم خانهاش را خود تهیه میکرد. این شیوه از زندگی در بین دیگر روحانیون این منطقه بطور سنتی رایج بوده و هم اکنون نیز معدودی از روحانیون این منطقه به همین صورت زندگی میکنند. |