۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شيخ طوسى' به 'شيخ طوسى') |
جز (جایگزینی متن - 'بلاذرى' به 'بلاذرى ') |
||
خط ۶۷: | خط ۶۷: | ||
#براى هركس كه مطالب كتاب را بخواند، بهخوبى روشن مىشود كه علت اهميت واقدى ميان نويسندگان مغازى و سيره، در اين است كه مطالب تاريخى را با روش مخصوص علمى و فنى بررسى كرده است. در آثار واقدى بهخوبى مشاهده مىشود كه او بيشتر از ديگران براى نقل مطالب تاريخى به روش منطقى تلاش كرده است... جنگهايى را كه پيامبر(ص) شخصا در آن شركت داشتهاند، برمىشمرد و اسامى اشخاصى را كه آن حضرت در هر جنگ به جانشينى خود در مدينه تعيين فرموده است، نقل مىكند. گاه شعار مسلمانان را در آن جنگ ثبت كرده است <ref>همان</ref>. | #براى هركس كه مطالب كتاب را بخواند، بهخوبى روشن مىشود كه علت اهميت واقدى ميان نويسندگان مغازى و سيره، در اين است كه مطالب تاريخى را با روش مخصوص علمى و فنى بررسى كرده است. در آثار واقدى بهخوبى مشاهده مىشود كه او بيشتر از ديگران براى نقل مطالب تاريخى به روش منطقى تلاش كرده است... جنگهايى را كه پيامبر(ص) شخصا در آن شركت داشتهاند، برمىشمرد و اسامى اشخاصى را كه آن حضرت در هر جنگ به جانشينى خود در مدينه تعيين فرموده است، نقل مىكند. گاه شعار مسلمانان را در آن جنگ ثبت كرده است <ref>همان</ref>. | ||
#اگر در مورد جنگى آياتى از قرآن نازل شده باشد، درصورتىكه تعداد آيات زياد باشد، فصلى جداگانه براى ذكر آيات و تفسير آنها گشوده است، كه معمولا در پايان فصل مربوط به آن جنگ آمده است <ref>همان</ref>. | #اگر در مورد جنگى آياتى از قرآن نازل شده باشد، درصورتىكه تعداد آيات زياد باشد، فصلى جداگانه براى ذكر آيات و تفسير آنها گشوده است، كه معمولا در پايان فصل مربوط به آن جنگ آمده است <ref>همان</ref>. | ||
#در جنگهاى مهم، واقدى اسامى اشخاصى را كه در آن جنگ شركت داشتهاند و اسامى كسانى كه به شهادت رسيدهاند و كشتهشدگان دشمن را نقل مىكند و اين وحدت روش كافى است كه واقدى را مورخى زيرك و داراى سبك مخصوص بدانيم. اطلاعات جغرافيايى را با كوشش و تلاش و مسافرت به منطقه، بهمنظور كسب معلومات صحيح به دست آورده است و اين هم نمونهاى ديگر از اهميتى است كه در سيرهنويسى براى واقدى قايل شدهاند. لازم به تذكر است كه همين اطلاعات مفصل جغرافيايى، كه واقدى در كتاب خود آورده است، يكى از مايههاى اولى تنظيم جغرافيا در عرب است و خشت اساسى مطالب علماى ادوار بعد، مانند: محمد بن سعد، و بلاذرى و ديگران است كه از اين روش در كتابهاى فتوح استفاده كردهاند <ref>همان</ref>. | #در جنگهاى مهم، واقدى اسامى اشخاصى را كه در آن جنگ شركت داشتهاند و اسامى كسانى كه به شهادت رسيدهاند و كشتهشدگان دشمن را نقل مىكند و اين وحدت روش كافى است كه واقدى را مورخى زيرك و داراى سبك مخصوص بدانيم. اطلاعات جغرافيايى را با كوشش و تلاش و مسافرت به منطقه، بهمنظور كسب معلومات صحيح به دست آورده است و اين هم نمونهاى ديگر از اهميتى است كه در سيرهنويسى براى واقدى قايل شدهاند. لازم به تذكر است كه همين اطلاعات مفصل جغرافيايى، كه واقدى در كتاب خود آورده است، يكى از مايههاى اولى تنظيم جغرافيا در عرب است و خشت اساسى مطالب علماى ادوار بعد، مانند: محمد بن سعد، و [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] و ديگران است كه از اين روش در كتابهاى فتوح استفاده كردهاند <ref>همان</ref>. | ||
#براى اطلاع مختصر از كميت و كيفيت مطالب كتاب، خوب است بدانيم كه مجموعه غزوات پيامبر(ص) و در واقع ده سال زندگانى آن حضرت، در 1126 صفحه به قطع وزيرى 23*15 سانتىمتر چاپ شده است و حال آنكه در سيره ابن هشام كه از كتابهاى بسيار معروف و تاريخ مرگ مؤلف آن 218ق است، مجموعه غزوات، تقريبا در 650 صفحه چاپ شده است و در ترجمه [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] هم تمام مدت زندگانى پيامبر(ص) در مدينه، جمعا 350 صفحه به همين قطع را در بر گرفته است. همچنين است كتابهاى ديگر سيره و مغازى مانند سيره ابوالفداء و سيره ابن سيد الناس. علت عمده اين تفاوت در آن است كه واقدى نكات دقيق فراوان و ريزهكارىهايى را ثبت و ضبط كرده است كه ديگران چندان توجهى به آن نداشتهاند <ref>همان، ص3</ref>. | #براى اطلاع مختصر از كميت و كيفيت مطالب كتاب، خوب است بدانيم كه مجموعه غزوات پيامبر(ص) و در واقع ده سال زندگانى آن حضرت، در 1126 صفحه به قطع وزيرى 23*15 سانتىمتر چاپ شده است و حال آنكه در سيره ابن هشام كه از كتابهاى بسيار معروف و تاريخ مرگ مؤلف آن 218ق است، مجموعه غزوات، تقريبا در 650 صفحه چاپ شده است و در ترجمه [[تاريخ الطبري، تاريخ الأمم و الملوك|تاريخ طبرى]] هم تمام مدت زندگانى پيامبر(ص) در مدينه، جمعا 350 صفحه به همين قطع را در بر گرفته است. همچنين است كتابهاى ديگر سيره و مغازى مانند سيره ابوالفداء و سيره ابن سيد الناس. علت عمده اين تفاوت در آن است كه واقدى نكات دقيق فراوان و ريزهكارىهايى را ثبت و ضبط كرده است كه ديگران چندان توجهى به آن نداشتهاند <ref>همان، ص3</ref>. | ||
#آرا و اخبار واقدى در مورد مغازى پيامبر(ص) مورد استناد هر دو گروه شيعه و سنى قرار گرفته است؛ هرچند در مورد مذهب وى بسيار گفتگو شده است. اخبار واقدى به همان اندازه كه در كتب اهل سنت مورد استفاده قرار گرفته، در كتب شيعه هم از مراجع و منابع شمرده شده است؛ بهطورىكه در كتب تفسير شيعه مكرر به آرا و اقوال او برمىخوريم؛ مثلا [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در «تفسير تبيان» (براى نمونه: صفحه 578، ج2، چاپ نجف) و [[طبرسی، فضل بن حسن|[[طبرسی، فضل بن حسن|شيخ طبرسى]]]] در تفسير «مجمع البيان» (براى نمونه: صفحه 498، ج1 و 2، چاپ بيروت و صفحات بعد) و ابوالمحاسن جرجانى در «تفسير گازر» (براى نمونه: صفحات 164 و 335، جلد 2) و مجلسى در جاهاى مختلف «[[بحار الأنوار]]» گفتههاى او را شاهد آوردهاند؛ بنابراين، بهاصطلاح، واقدى تا حدود زيادى مورد اتفاق فريقين است <ref>همان، ص4</ref>. | #آرا و اخبار واقدى در مورد مغازى پيامبر(ص) مورد استناد هر دو گروه شيعه و سنى قرار گرفته است؛ هرچند در مورد مذهب وى بسيار گفتگو شده است. اخبار واقدى به همان اندازه كه در كتب اهل سنت مورد استفاده قرار گرفته، در كتب شيعه هم از مراجع و منابع شمرده شده است؛ بهطورىكه در كتب تفسير شيعه مكرر به آرا و اقوال او برمىخوريم؛ مثلا [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] در «تفسير تبيان» (براى نمونه: صفحه 578، ج2، چاپ نجف) و [[طبرسی، فضل بن حسن|[[طبرسی، فضل بن حسن|شيخ طبرسى]]]] در تفسير «مجمع البيان» (براى نمونه: صفحه 498، ج1 و 2، چاپ بيروت و صفحات بعد) و ابوالمحاسن جرجانى در «تفسير گازر» (براى نمونه: صفحات 164 و 335، جلد 2) و مجلسى در جاهاى مختلف «[[بحار الأنوار]]» گفتههاى او را شاهد آوردهاند؛ بنابراين، بهاصطلاح، واقدى تا حدود زيادى مورد اتفاق فريقين است <ref>همان، ص4</ref>. | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
#واقدى ضمن بيان جنگها، اخبار زيادى آورده است كه در كتابهاى ديگر معاصران او نظيرش را نمىبينيم؛ چنانكه مثلا، اولين سريه به ناحيه ذى القصه و سريه ابوبكر به نجد و دو سريه ميفعه و ذات اطلاح، در كتابهاى ديگر نيامده است. دقت واقدى و تفصيل لازم او در نگارش غزوات مشهور، چون احد و طائف و ريزهكارىهايى كه به كار برده است در هيچيك از مراجع ديگر و كتابهاى سيره ديده نمىشود <ref>همان، 33-34</ref>. | #واقدى ضمن بيان جنگها، اخبار زيادى آورده است كه در كتابهاى ديگر معاصران او نظيرش را نمىبينيم؛ چنانكه مثلا، اولين سريه به ناحيه ذى القصه و سريه ابوبكر به نجد و دو سريه ميفعه و ذات اطلاح، در كتابهاى ديگر نيامده است. دقت واقدى و تفصيل لازم او در نگارش غزوات مشهور، چون احد و طائف و ريزهكارىهايى كه به كار برده است در هيچيك از مراجع ديگر و كتابهاى سيره ديده نمىشود <ref>همان، 33-34</ref>. | ||
#در مغازى واقدى بسيارى از امور اجتماعى و اقتصادى زندگى صدر اسلام از قبيل زراعت و آداب زندگى و ذكر بتها و رسوم دفن مردگان آمده است و كتاب او نمودارى از غالب مظاهر زندگى جامعه اسلامى در فاصله ميان هجرت و رحلت پيامبر(ص) است <ref>همان، ص34</ref>. | #در مغازى واقدى بسيارى از امور اجتماعى و اقتصادى زندگى صدر اسلام از قبيل زراعت و آداب زندگى و ذكر بتها و رسوم دفن مردگان آمده است و كتاب او نمودارى از غالب مظاهر زندگى جامعه اسلامى در فاصله ميان هجرت و رحلت پيامبر(ص) است <ref>همان، ص34</ref>. | ||
#واقدى فقط به ذكر اخبار و آراى ديگران اكتفا نكرده و در بسيارى از موارد عقيده خود را با آوردن جملاتى از قبيل: «اين صحيحتر است»، «در نظر ما اين يكى ثابت است»، «در اين مورد اختلافى نيست»، «ما عقيده بر آن داريم»، «قول نخست ثابت شده است»، «در اين مورد همه متفقند و شكى در آن نيست» و نظاير اين عبارات، اظهار داشته است. اينگونه اظهار نظر و بررسى حتى در آثار بلاذرى كه هفتاد سال پس از واقدى درگذشته است، به چشم نمىخورد و بلاذرى رأى شخصى خود را اظهار نمىدارد <ref>همان</ref>. | #واقدى فقط به ذكر اخبار و آراى ديگران اكتفا نكرده و در بسيارى از موارد عقيده خود را با آوردن جملاتى از قبيل: «اين صحيحتر است»، «در نظر ما اين يكى ثابت است»، «در اين مورد اختلافى نيست»، «ما عقيده بر آن داريم»، «قول نخست ثابت شده است»، «در اين مورد همه متفقند و شكى در آن نيست» و نظاير اين عبارات، اظهار داشته است. اينگونه اظهار نظر و بررسى حتى در آثار [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] كه هفتاد سال پس از واقدى درگذشته است، به چشم نمىخورد و [[بلاذری، احمد بن یحیی|بلاذرى]] رأى شخصى خود را اظهار نمىدارد <ref>همان</ref>. | ||
#برخى اشتباهات تاريخى در مغازى واقدى وجود دارد، از قبيل: | #برخى اشتباهات تاريخى در مغازى واقدى وجود دارد، از قبيل: | ||
#:الف)- در مورد تاريخ قتل كعب بن اشرف، اختلافى چنين ديده مىشود كه از يكسو واقدى مىگويد: محمد بن مسلمه در شب چهاردهم ربيعالأول، كه ماه بيست و پنجم هجرت است، براى كشتن كعب رفته است و پيامبر(ص) او را تا بقيع همراهى فرموده است؛ درصورتىكه در واقعه «ذى امر» مىنويسد كه پيامبر(ص) روز پنجشنبه دوازدهم ربيعالأول از مدينه به غطفان رفتهاند. بديهى است كه ظاهرا امكان ندارد كه پيامبر(ص) دو روز پس از خروج از مدينه محمد بن مسلمه را تا بقيع همراهى كرده باشند. | #:الف)- در مورد تاريخ قتل كعب بن اشرف، اختلافى چنين ديده مىشود كه از يكسو واقدى مىگويد: محمد بن مسلمه در شب چهاردهم ربيعالأول، كه ماه بيست و پنجم هجرت است، براى كشتن كعب رفته است و پيامبر(ص) او را تا بقيع همراهى فرموده است؛ درصورتىكه در واقعه «ذى امر» مىنويسد كه پيامبر(ص) روز پنجشنبه دوازدهم ربيعالأول از مدينه به غطفان رفتهاند. بديهى است كه ظاهرا امكان ندارد كه پيامبر(ص) دو روز پس از خروج از مدينه محمد بن مسلمه را تا بقيع همراهى كرده باشند. |
ویرایش