پرش به محتوا

آیات مثنوی معنوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'زمینه ی ' به 'زمینه‌ی '
جز (جایگزینی متن - 'نویسنده ی ' به 'نویسنده‌ی ')
جز (جایگزینی متن - 'زمینه ی ' به 'زمینه‌ی ')
خط ۲۶: خط ۲۶:


== ساختار==
== ساختار==
کتاب مقدّمه‌ای کوتاه در هشت صفحه دارد که زمینه ی بحث را از منظر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و احیانا دیگر عارفان به مانند [[سنایی، مجدود بن آدم|حکیم سنایی غزنوی]] که به نوعی آغازگر شعر عرفانی و صوفیانه است برای مخاطبان خود تمهید می‌کند. مؤلّف محترم در بخشی از این مقدّمه می‌نویسد: «قرآن به عنوان وحی الهی و کتاب آسمانی که تردیدی در آن نیست عالی‌ترین مأخذ برای اهل سلوک و عرفان است. کتابی که اسرار هستی در آن به تمامی وجود دارد و چیزی نیست که در آن نیست، هر چه که هست از «رطب» و «یابس» در آن نهان و برخی هم آشکار است و این برای اهل عرفان نیز به تمامی هویدا و قابل پذیرش است <ref>مقدمه، ص 11</ref>.  
کتاب مقدّمه‌ای کوتاه در هشت صفحه دارد که زمینه‌ی بحث را از منظر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و احیانا دیگر عارفان به مانند [[سنایی، مجدود بن آدم|حکیم سنایی غزنوی]] که به نوعی آغازگر شعر عرفانی و صوفیانه است برای مخاطبان خود تمهید می‌کند. مؤلّف محترم در بخشی از این مقدّمه می‌نویسد: «قرآن به عنوان وحی الهی و کتاب آسمانی که تردیدی در آن نیست عالی‌ترین مأخذ برای اهل سلوک و عرفان است. کتابی که اسرار هستی در آن به تمامی وجود دارد و چیزی نیست که در آن نیست، هر چه که هست از «رطب» و «یابس» در آن نهان و برخی هم آشکار است و این برای اهل عرفان نیز به تمامی هویدا و قابل پذیرش است <ref>مقدمه، ص 11</ref>.  
[[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] چنانکه مؤلّف کتاب می‌گوید به وجود «راسخان در علم» به عنوان کسانی که تأویل آیات قرآن را می‌دانند باور دارد و بیتی هم در این باره از قول او در مثنوی می‌آورد <ref>مقدمه، ص 14</ref>.
[[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] چنانکه مؤلّف کتاب می‌گوید به وجود «راسخان در علم» به عنوان کسانی که تأویل آیات قرآن را می‌دانند باور دارد و بیتی هم در این باره از قول او در مثنوی می‌آورد <ref>مقدمه، ص 14</ref>.
غیر از مقدّمه که مختصر ولی گویاست، اصل کتاب مربوط می‌شود به اشعار قرآنیِ [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و آیات قرآن که در متن شش دفتر مثنوی به وفور وجود دارد.کاری که در این کتاب چشمگیر است و ظاهراً برای نخستین بار دیده و مشاهده می‌شود آن است که ابیات قرآنی مثنوی را نه به طریق دفاتر ششگانه ی مثنوی، بلکه بر اساس صورتبندی قرآن نوشته و منتشر کرده است. بدین معنا که از سوره ی حمد آغاز کرده و تا سوره ی ناس را طبق فرم فعلیِ قرآن مرتّب نموده است و این کاری خاص و مهم است که مؤلّف برای نخستین بار به این توفیق دست یافته است. تنها سوره ای که در این یکصد و چهارده سوره بدان اشاره نشده فقط سوره ی هشتاد و هشتم است که «غاشیه» نام دارد. این عدم حضور هم از بابت الفاظ آن است ورنه از لحاظ معنایی ابیاتی وجود دارد که می‌تواند ترجمان آن آیات یا الفاظ به طور پیوسته باشد.
غیر از مقدّمه که مختصر ولی گویاست، اصل کتاب مربوط می‌شود به اشعار قرآنیِ [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و آیات قرآن که در متن شش دفتر مثنوی به وفور وجود دارد.کاری که در این کتاب چشمگیر است و ظاهراً برای نخستین بار دیده و مشاهده می‌شود آن است که ابیات قرآنی مثنوی را نه به طریق دفاتر ششگانه ی مثنوی، بلکه بر اساس صورتبندی قرآن نوشته و منتشر کرده است. بدین معنا که از سوره ی حمد آغاز کرده و تا سوره ی ناس را طبق فرم فعلیِ قرآن مرتّب نموده است و این کاری خاص و مهم است که مؤلّف برای نخستین بار به این توفیق دست یافته است. تنها سوره ای که در این یکصد و چهارده سوره بدان اشاره نشده فقط سوره ی هشتاد و هشتم است که «غاشیه» نام دارد. این عدم حضور هم از بابت الفاظ آن است ورنه از لحاظ معنایی ابیاتی وجود دارد که می‌تواند ترجمان آن آیات یا الفاظ به طور پیوسته باشد.