۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'شهيد اول' به 'شهيد اول') |
||
خط ۲۸۳: | خط ۲۸۳: | ||
در اينجا بايد افزود كه بعضى ابن حجر را به عدم رعايت اصول بى طرفى در شرح حال معاصران خود متهم داشتهاند، مثلا گفتهاند: ابن حجر به سبب اشتغال به شعر و ادب و مدح و هجا از جوانى به جست و جوى خطاها در تراجم رجال پرداخته و گاه آنان را حتى اگر از اصحاب و شيوخ او بودهاند، انتقاد كرده است. و بقاعى گفته است: او كسانى را كه واقعا شايستۀ اكرام بودهاند، چنانكه بايست وصف نكرده است. ابن شحنۀ حنفى نيز در مقدمۀ شرح هدايه دربارۀ ابن حجر گفته است كه او بر مشايخ و احباب و اصحاب خود سخت حمله كرده است و مخصوصا بر حنفيان سخت تاخته است، همچنانكه [[ذهبى]] نيز دربارۀ شافعيه و حنفيه چنين كرده است و بهمين جهت سبكى گفته است نبايد در ترجمۀ حال شافعيان و حنفيان از [[ذهبى]] نقل كرد، همچنانكه نبايد در ترجمۀ حال هيچ حنفى اعم از متقدم و متأخر به ابن حجر مراجعه كرد (نك: طهطاوى، 327-328). | در اينجا بايد افزود كه بعضى ابن حجر را به عدم رعايت اصول بى طرفى در شرح حال معاصران خود متهم داشتهاند، مثلا گفتهاند: ابن حجر به سبب اشتغال به شعر و ادب و مدح و هجا از جوانى به جست و جوى خطاها در تراجم رجال پرداخته و گاه آنان را حتى اگر از اصحاب و شيوخ او بودهاند، انتقاد كرده است. و بقاعى گفته است: او كسانى را كه واقعا شايستۀ اكرام بودهاند، چنانكه بايست وصف نكرده است. ابن شحنۀ حنفى نيز در مقدمۀ شرح هدايه دربارۀ ابن حجر گفته است كه او بر مشايخ و احباب و اصحاب خود سخت حمله كرده است و مخصوصا بر حنفيان سخت تاخته است، همچنانكه [[ذهبى]] نيز دربارۀ شافعيه و حنفيه چنين كرده است و بهمين جهت سبكى گفته است نبايد در ترجمۀ حال شافعيان و حنفيان از [[ذهبى]] نقل كرد، همچنانكه نبايد در ترجمۀ حال هيچ حنفى اعم از متقدم و متأخر به ابن حجر مراجعه كرد (نك: طهطاوى، 327-328). | ||
از جمله مواردى كه ابن حجر جانب عناد و تعصب را گرفته و جانب حق و ايمان و عدالت و تقوا را رها كرده، شرح حالى است كه از شهيد اول در انباء الغمر آورده است و در آنجا مىگويد: «در اين سال محمد بن مكى رافضى در دمشق كشته شد و اين به جهت آن بود كه بر ضدّ او به الحاد و اعتقاد به مذهب نصرانيت و حلال شمردن شراب و قبايح ديگر[! ]گواهى دادند و اين در جمادى الاول 781 بود و بعضى از اصحاب ما آن را در 786 ق نوشتهاند» (311/1). و در حوادث سال 786 ق نوشته است: محمد بن مكى عراقى داناى اصول و عربيت بود.او را به جهت مذهب رفض و نصيرى در جمادى الاول كشتند (همان، 181/2). از دو قطعۀ مذكور كه در شرح حال يكى از پارساترين و بزرگترين فقهاى شيعه است، مقدار تعصب و بى دقتى ابن حجر معلوم مىشود كه گاهى او را به مذهب نصرانيت و گاهى به نصيريت متهم داشته است و اگر نصيريت درست باشد و نصرانيت تحريف آن باشد، باز از شدت اتّهام نمىكاهد زيرا نصيريّت در نظر فقهاى شيعه و همين شهيد اول از نصرانيت بدتر بوده است، زيرا نصرانيها را اهل کتاب مىدانند ولى نصيريها را به غلو و الحاد متهم مىدارند. | از جمله مواردى كه ابن حجر جانب عناد و تعصب را گرفته و جانب حق و ايمان و عدالت و تقوا را رها كرده، شرح حالى است كه از [[شهيد اول]] در انباء الغمر آورده است و در آنجا مىگويد: «در اين سال محمد بن مكى رافضى در دمشق كشته شد و اين به جهت آن بود كه بر ضدّ او به الحاد و اعتقاد به مذهب نصرانيت و حلال شمردن شراب و قبايح ديگر[! ]گواهى دادند و اين در جمادى الاول 781 بود و بعضى از اصحاب ما آن را در 786 ق نوشتهاند» (311/1). و در حوادث سال 786 ق نوشته است: محمد بن مكى عراقى داناى اصول و عربيت بود.او را به جهت مذهب رفض و نصيرى در جمادى الاول كشتند (همان، 181/2). از دو قطعۀ مذكور كه در شرح حال يكى از پارساترين و بزرگترين فقهاى شيعه است، مقدار تعصب و بى دقتى ابن حجر معلوم مىشود كه گاهى او را به مذهب نصرانيت و گاهى به نصيريت متهم داشته است و اگر نصيريت درست باشد و نصرانيت تحريف آن باشد، باز از شدت اتّهام نمىكاهد زيرا نصيريّت در نظر فقهاى شيعه و همين [[شهيد اول]] از نصرانيت بدتر بوده است، زيرا نصرانيها را اهل کتاب مىدانند ولى نصيريها را به غلو و الحاد متهم مىدارند. | ||
از کتابهاى مهم و مشهور ابن حجر الاصابة فى تمييز الصحابة است كه شايد از مهمترين کتابها در علم رجال باشد. تأليفات ابن حجر زياد است و بسيارى از آنها به چاپ رسيده است و فهرست آن در کتابهاى سخاوى و در شذرات الذهب و ديگر كتب شرح حال او آمده است. | از کتابهاى مهم و مشهور ابن حجر الاصابة فى تمييز الصحابة است كه شايد از مهمترين کتابها در علم رجال باشد. تأليفات ابن حجر زياد است و بسيارى از آنها به چاپ رسيده است و فهرست آن در کتابهاى سخاوى و در شذرات الذهب و ديگر كتب شرح حال او آمده است. |
ویرایش