۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ــ' به 'ـ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '« ' به '«') |
||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
مآخذ ازهار الافکار: چنان که کلمان موله به اختصار، و روسکا با تأکید ویژه آوردهاند، تیفاشی از میان آثار یونانیمآب به سر الطبیعة فی العلل و المعلولات بلینوس حکیم، یعنی سر الخلیقة یا کتاب العلل منسوب به آپولونیوس تیانایی، و الاحجار منسوب به ارسطو توجهی خاص داشته است. در واقع تیفاشی تقریباً همۀ مطالب مربوط به چگونگی پیدایش سنگها را از کتاب العلل نقل کرده است، مگر دربارۀ پیدایش دهنج که به ارسطو نیز استناد کرده است. اما استناد وی به ارسطو دربارۀ پیدایش سنگ مغناطیس، درست نیست، زیرا این مطلب نه در الاحجار ارسطو، که در سرالخلیقۀ آپولونیوس آمده است. گاهی اوقات آنچه به بلینوس ارجاع شده، در واقع استنباط تیفاشی است. مثلاً دربارۀ پیدایش بلخش(لعل بدخشان) به بلینوس استناد میکند، در حالی که آپولونیوس فقط از عقیق و بجاذی(که از نظر تیفاشی پیدایش آنها شبیه بلخش است) یاد میکند. | مآخذ ازهار الافکار: چنان که کلمان موله به اختصار، و روسکا با تأکید ویژه آوردهاند، تیفاشی از میان آثار یونانیمآب به سر الطبیعة فی العلل و المعلولات بلینوس حکیم، یعنی سر الخلیقة یا کتاب العلل منسوب به آپولونیوس تیانایی، و الاحجار منسوب به ارسطو توجهی خاص داشته است. در واقع تیفاشی تقریباً همۀ مطالب مربوط به چگونگی پیدایش سنگها را از کتاب العلل نقل کرده است، مگر دربارۀ پیدایش دهنج که به ارسطو نیز استناد کرده است. اما استناد وی به ارسطو دربارۀ پیدایش سنگ مغناطیس، درست نیست، زیرا این مطلب نه در الاحجار ارسطو، که در سرالخلیقۀ آپولونیوس آمده است. گاهی اوقات آنچه به بلینوس ارجاع شده، در واقع استنباط تیفاشی است. مثلاً دربارۀ پیدایش بلخش(لعل بدخشان) به بلینوس استناد میکند، در حالی که آپولونیوس فقط از عقیق و بجاذی(که از نظر تیفاشی پیدایش آنها شبیه بلخش است) یاد میکند. | ||
تیفاشی در ضبط نام گوهرها از ترجمۀ عربی رسالۀ سنگشناسی ارسطو پیروی کرده، مگر دربارۀ مروارید که به جای آن واژۀ جوهر را به عنوان مطلق گوهری که در صدف پدید آید(شکیل یا ناشکیل، سفته یا ناسفته)، به کار برده است. وی دربارۀ محل کانسار و نیز خواص شگفت انگیز برخی گوهرها نیز به این رساله استناد کرده است. تیفاشی از «اسکندر» ذیل پادزهر و مرجان، و نیز از الادویة المفردۀ جالینوس و کتاب الاحجار تئوفراستوس، از الاحجار | تیفاشی در ضبط نام گوهرها از ترجمۀ عربی رسالۀ سنگشناسی ارسطو پیروی کرده، مگر دربارۀ مروارید که به جای آن واژۀ جوهر را به عنوان مطلق گوهری که در صدف پدید آید(شکیل یا ناشکیل، سفته یا ناسفته)، به کار برده است. وی دربارۀ محل کانسار و نیز خواص شگفت انگیز برخی گوهرها نیز به این رساله استناد کرده است. تیفاشی از «اسکندر» ذیل پادزهر و مرجان، و نیز از الادویة المفردۀ جالینوس و کتاب الاحجار تئوفراستوس، از الاحجار «لیانوس انطاکی؟»و از دیوسکوریدس نیز نقل کرده است. | ||
تیفاشی در تألیف ازهار الافکار به آثار مؤلفان دورۀ اسلامی نیز توجه داشته است: از جمله کتاب الجواهر و صفاتها اثر ابن ماسویه که آن را کتاب فی الاحجار مینامد؛ الجواهر و الاشباه کندی؛ کتاب الاحجار ابن جزار؛ کتاب الترتیب قاضی ابوالفتح احمد بن مطرف(شاید همان احمد بن مطرف بن اسحاق مصری، د 413ق)؛ نیز از تحفةالملوک رازی ذیل جمشت. | تیفاشی در تألیف ازهار الافکار به آثار مؤلفان دورۀ اسلامی نیز توجه داشته است: از جمله کتاب الجواهر و صفاتها اثر ابن ماسویه که آن را کتاب فی الاحجار مینامد؛ الجواهر و الاشباه کندی؛ کتاب الاحجار ابن جزار؛ کتاب الترتیب قاضی ابوالفتح احمد بن مطرف(شاید همان احمد بن مطرف بن اسحاق مصری، د 413ق)؛ نیز از تحفةالملوک رازی ذیل جمشت. |