۱۰۶٬۳۷۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
بخش ششم: نتیجه گیری | بخش ششم: نتیجه گیری | ||
== | ==گزارش محتوا== | ||
به سرگذشت آدمی که نگاهی بیندازیم، زمانه های عسرت و ذلت بسیاری را مشاهده خواهیم کرد که عرصه را بر انسان تنگ کردهاند. بنی بشر همواره با خود، جهان و سرنوشت پنجه در پنجه بوده است. جهان امروز ما هم میراثدار این مصائب است و در نتیجه، رنج اندیشی و تفکر دربارهی ماهیت انسان در هنگامه های رنج و حرمان از جمله ضروریاتی به شمار میرود که به فهم وضع انسان کمکی در خور میکند. [[کریچلی، سایمون|سایمون کریچلی]] به همین منظور به مسئلهی تراژدی و بن مایههای اصلی آن پرداخته تا راهی به خودفهمی و خودشناسی ما بگشاید. [[کریچلی، سایمون|کریچلی]] نخست زمینه و زمانهی تکوین تراژدی را بررسی میکند و سپس به ما نشان میدهد تراژدی با نگاه به وضع سوگناک و البته همیشگی آدمی، جوهره ی انسانی را از دل طوفان بلایا و مصائب بیرون میکشد. به این ترتیب تراژدی دیگر نه مسئلهای تاریخی یا گونه ای ادبی، بلکه تلاش انسان برای فهم وضع خویش است. | به سرگذشت آدمی که نگاهی بیندازیم، زمانه های عسرت و ذلت بسیاری را مشاهده خواهیم کرد که عرصه را بر انسان تنگ کردهاند. بنی بشر همواره با خود، جهان و سرنوشت پنجه در پنجه بوده است. جهان امروز ما هم میراثدار این مصائب است و در نتیجه، رنج اندیشی و تفکر دربارهی ماهیت انسان در هنگامه های رنج و حرمان از جمله ضروریاتی به شمار میرود که به فهم وضع انسان کمکی در خور میکند. [[کریچلی، سایمون|سایمون کریچلی]] به همین منظور به مسئلهی تراژدی و بن مایههای اصلی آن پرداخته تا راهی به خودفهمی و خودشناسی ما بگشاید. [[کریچلی، سایمون|کریچلی]] نخست زمینه و زمانهی تکوین تراژدی را بررسی میکند و سپس به ما نشان میدهد تراژدی با نگاه به وضع سوگناک و البته همیشگی آدمی، جوهره ی انسانی را از دل طوفان بلایا و مصائب بیرون میکشد. به این ترتیب تراژدی دیگر نه مسئلهای تاریخی یا گونه ای ادبی، بلکه تلاش انسان برای فهم وضع خویش است. | ||