۱۰۶٬۳۲۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه های' به 'ههای') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ت های' به 'تهای') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
'''فصل دوم (اهداف و آرمانهای انبیاء)''' | '''فصل دوم (اهداف و آرمانهای انبیاء)''' | ||
«بسط توحید و ارائه حقایق عالم، هدف بعثت انبیاء الهی است. تمام مقاصد انبیاء برگشتش به یک کلمه است و آن «معرفه الله». تمام مقدمه این است، اگر دعوت به عمل صالح شده است، اگر دعوت به تهذیب نفس شده است، اگر دعوت به معارف شده است، تمام برگشتش به این است که نقطه اصلی را که در فطرت همه انسانهاست، حجاب را ازش بردارند تا انسان به آن برسد، و آن معرفت حق است و هدایت کنند انسانها را به سوی زندگی جاودان و کنترل کردن | «بسط توحید و ارائه حقایق عالم، هدف بعثت انبیاء الهی است. تمام مقاصد انبیاء برگشتش به یک کلمه است و آن «معرفه الله». تمام مقدمه این است، اگر دعوت به عمل صالح شده است، اگر دعوت به تهذیب نفس شده است، اگر دعوت به معارف شده است، تمام برگشتش به این است که نقطه اصلی را که در فطرت همه انسانهاست، حجاب را ازش بردارند تا انسان به آن برسد، و آن معرفت حق است و هدایت کنند انسانها را به سوی زندگی جاودان و کنترل کردن خصلتهای نامحدود مادی و حیوانی که اصل اساس، معنویات است. هیچ رژیمی مثل حکومت اسلامی نمیتواند انسان را و ملتهای انسانی را آنطور که باید اداره کند و تربیت اسلام است که میتواند انسان را از مرتبه طبیعت تا مرتبه روحانیت، قانون روحانیت تربیت کند. غیر اسلام و غیر مکتب های توحیدی اصلاً کاری به ماورای طبیعت ندارند، آنی که علمش به ماورای طبیعت می رسد، آنی است که از راه وحی باشد، آنی است که ادراکش ادراک متصل به وحی باشد و آن انبیاء هستند. | ||
انسان موضوع علم پیامبران است. تمام انبیاء موضوع بحثشان، موضوع تربیتشان، موضوع علمشان انسان است. آمدهاند انسان را تربیت کنند.همه دشمن های عالم آنقدری که از آنها می آید این است که انسان را بکشند، زجرش دهند، اما آنکه بین جنبیک آن (نفس اماره) انسان، آن غیر این است. آن چیزی که در خود شماست، آن نباشد و تغییر نکند،کسی نمیتواند. | انسان موضوع علم پیامبران است. تمام انبیاء موضوع بحثشان، موضوع تربیتشان، موضوع علمشان انسان است. آمدهاند انسان را تربیت کنند.همه دشمن های عالم آنقدری که از آنها می آید این است که انسان را بکشند، زجرش دهند، اما آنکه بین جنبیک آن (نفس اماره) انسان، آن غیر این است. آن چیزی که در خود شماست، آن نباشد و تغییر نکند،کسی نمیتواند. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
'''فصل سوم: استقامت و پایداری در راه تحقق آرمانها''' | '''فصل سوم: استقامت و پایداری در راه تحقق آرمانها''' | ||
«رمز پیروزی مسلمین در صدر اسلام بود. ما باید ببینیم که چه شد که اسلام در صدر اول با یک جمعیت کمی و با یک دست خالی، که هیچ ساز و برگ جنگی نداشتند، قریب نیم قرن گذشت و معموری را فتح کردند و چه شد که مسلمین بعدها با اینکه | «رمز پیروزی مسلمین در صدر اسلام بود. ما باید ببینیم که چه شد که اسلام در صدر اول با یک جمعیت کمی و با یک دست خالی، که هیچ ساز و برگ جنگی نداشتند، قریب نیم قرن گذشت و معموری را فتح کردند و چه شد که مسلمین بعدها با اینکه جمعیتهایشان خیلی زیاد و ساز و برگ جنگی هم دارند و از حیث ذخایر هم غنی هستند و مع ذلک همه چیزشان را از دست داده اند». | ||
«شما میدانید که | «شما میدانید که مصیبتهایی که به این کشور وارد شده است، از اول انقلاب تاکنون، چه حجم زیادی داشته است و در ازای او این پیروزیهایی که برای شما حاصل شده است، حجم بسیار افزون داشته است. هر کاری را که انسان شروع میکند نمیشود که در همان روزهای اول هر چه را که میخواهد انجام بگیرد. هیچگاه از حجم کار زیاد نترسید که هر کار هر قدر هم زیاد باشد در مقابل اراده انسان ناچیز است. هیچ وقت اصلاً کلمه یأس را در ذهنتان وارد نکنید که این از جنود شیطان است». | ||
«من که قریب هشتاد و پنج ساله هستم، با ضعف بسیار آن قدر که برای من ناراحتی و خستگی هست، برای شماها نیست. اگر بنا باشد کنار رویم من باید کنار روم. ولی همه وارد در میدانی شده ایم که اگر یک قدم عقب بنشینیم شکست می خوریم». | «من که قریب هشتاد و پنج ساله هستم، با ضعف بسیار آن قدر که برای من ناراحتی و خستگی هست، برای شماها نیست. اگر بنا باشد کنار رویم من باید کنار روم. ولی همه وارد در میدانی شده ایم که اگر یک قدم عقب بنشینیم شکست می خوریم». |