پرش به محتوا

آثار البلاد و أخبار العباد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۷ نوامبر ۲۰۱۶
جز
جایگزینی متن - 'كرمان' به 'کرمان'
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب')
جز (جایگزینی متن - 'كرمان' به 'کرمان')
خط ۴۶: خط ۴۶:
پس از اين سه مقدمه، مؤلف اقاليم هفت‌گانه را زير عناوين مختلف بررسى مى‌كند و «بلاد» آن را به ترتيب حروف الفبا شرح مى‌دهد. اين بلاد، شامل نواحى، سرزمين‌ها، مناطق جغرافيايى، كشورها، استان‌ها، شهرها، شهرك‌ها، روستاها، جزاير، كوه‌ها، دژها، ساختمان‌ها و آثار تاريخى مى‌گردد كه در ميان همه اينها، بسيارى از جاها واقعى است و برخى داستانى و افسانه‌اى، مانند «جزيره زنان» در چين.
پس از اين سه مقدمه، مؤلف اقاليم هفت‌گانه را زير عناوين مختلف بررسى مى‌كند و «بلاد» آن را به ترتيب حروف الفبا شرح مى‌دهد. اين بلاد، شامل نواحى، سرزمين‌ها، مناطق جغرافيايى، كشورها، استان‌ها، شهرها، شهرك‌ها، روستاها، جزاير، كوه‌ها، دژها، ساختمان‌ها و آثار تاريخى مى‌گردد كه در ميان همه اينها، بسيارى از جاها واقعى است و برخى داستانى و افسانه‌اى، مانند «جزيره زنان» در چين.


نويسنده به هنگام ياد كردن از هر مكان تاريخى، مطالب بسيارى درباره آنان به ميان مى‌آورد: روايات جاهلى، سنن و آداب، عالمان، اديبان، شاعران برخاسته از آن بلاد و اشعار سروده درباره آن سرزمين، داستان‌هاى محلى، احاديث نبوى، قنوات، فراورده‌هاى صنعتى و كشاورزى، پرندگان و وقايع. روى‌هم‌رفته در اين کتاب، اطلاعات جغرافيايى، ادبى، تاريخى و علمى فراوانى گردآورى شده است. «آثار البلاد» حاوى گزارش‌هايى درباره تعدادى از شاعران ايرانى بزرگ و نام‌آور است كه از آن ميان مى‌توان اوحدالدين كرمانى، صدرالدين خجندى، رشيدالدين وطواط، انورى، فردوسى، حكيم عمر خيام و ناصرخسرو اشاره كرد <ref>جهانگيرميرزا قاجار، ص13 و 14</ref>.
نويسنده به هنگام ياد كردن از هر مكان تاريخى، مطالب بسيارى درباره آنان به ميان مى‌آورد: روايات جاهلى، سنن و آداب، عالمان، اديبان، شاعران برخاسته از آن بلاد و اشعار سروده درباره آن سرزمين، داستان‌هاى محلى، احاديث نبوى، قنوات، فراورده‌هاى صنعتى و كشاورزى، پرندگان و وقايع. روى‌هم‌رفته در اين کتاب، اطلاعات جغرافيايى، ادبى، تاريخى و علمى فراوانى گردآورى شده است. «آثار البلاد» حاوى گزارش‌هايى درباره تعدادى از شاعران ايرانى بزرگ و نام‌آور است كه از آن ميان مى‌توان اوحدالدين کرمانى، صدرالدين خجندى، رشيدالدين وطواط، انورى، فردوسى، حكيم عمر خيام و ناصرخسرو اشاره كرد <ref>جهانگيرميرزا قاجار، ص13 و 14</ref>.


مؤلف در آغاز پس از حمد و صلوات و اشاره به شيوه تأليف کتاب، مقدمات سه‌گانه کتاب را با جمله‌ى «المقدمة الأولى في الحاجة إلى إحداث المدن و القرى» ذكر كرده است كه در آن به‌اجمال به نياز به احداث شهرها و روستاها پرداخته و از معيشت انسان و اجتماع بشر و لزوم مشاغل... عوارض طبيعى... مساجد، گرمابه، حضور متفكران و صالحان و اقوام كرد، تركمان و اصلاح امور معادن و نباتات و حيوانات و ساختمان‌هاى مختلف و تجميع آنان به‌صورت شهرها و روستاها و جوامع بزرگ انسانى گفته شده است.
مؤلف در آغاز پس از حمد و صلوات و اشاره به شيوه تأليف کتاب، مقدمات سه‌گانه کتاب را با جمله‌ى «المقدمة الأولى في الحاجة إلى إحداث المدن و القرى» ذكر كرده است كه در آن به‌اجمال به نياز به احداث شهرها و روستاها پرداخته و از معيشت انسان و اجتماع بشر و لزوم مشاغل... عوارض طبيعى... مساجد، گرمابه، حضور متفكران و صالحان و اقوام كرد، تركمان و اصلاح امور معادن و نباتات و حيوانات و ساختمان‌هاى مختلف و تجميع آنان به‌صورت شهرها و روستاها و جوامع بزرگ انسانى گفته شده است.
خط ۵۴: خط ۵۴:
در فصل دوم مقدمه ثانى «في تأثير البلاد في المعادن و النبات و الحيوان؛ أما المعادن»، از وجود طلا و نقره، آهن، اراضى آتشفشانى و «الأراضي المائية و الأملاح» و پس از آن از نباتات و حيوانات و پرندگان و محل زندگانى آنان گفتگو شده است.
در فصل دوم مقدمه ثانى «في تأثير البلاد في المعادن و النبات و الحيوان؛ أما المعادن»، از وجود طلا و نقره، آهن، اراضى آتشفشانى و «الأراضي المائية و الأملاح» و پس از آن از نباتات و حيوانات و پرندگان و محل زندگانى آنان گفتگو شده است.


مقدمه سوم با عنوان «المقدمة الثالثة في أقاليم الأرض» با نقل از ابوالريحان الخوارزمى، در توضيح دايره معدل النهار آغاز شده و به بخش‌هاى شمالى، جنوبى، ربع مسكون، فواصل طولى و عرضى اقاليم شرق و مغرب و به‌ويژه به ارائه طرح دايره مضاعف به قطر حدود 10 سانتى متر همراه با تعيين خط استوا و جهات الشمال، الجنوب، المشرق، المغرب پرداخته و با تعيين مدارات شمالى، نقاط جهان هم‌عصر مؤلف روى مدارات تعيين شده و به‌ويژه از «البلاد الزنج، خليج اخضر، سرنديب، سند، مكران، خليج فارس، عمان، كرمان، حجاز، شيراز، صعدا، مصر، يمن، زنگبار، بلاد افريقيه، بربر، خليج بربرى، بحر المغرب و الروم و الشام، قسطنطنيه، طنجه، اندلس» و پس از آن شرح مبسوطى از نقاط ارائه داده و مطالب با الإقليم الأول در شرح اقاليم سبعه آغاز گرديده است و به ذكر مسافات و مختصات جغرافيايى نقاط و ذكر بعضى مواضع معروف در هر اقليم پرداخته است و در ميان مطالب به ارائه شواهد اشعار عربى همراه با رنگه‌نويسى به سرخى، قلم زر و نوعى لاجورد پرداخته است و به‌صورت الفبايى از سرزمين‌هاى النجه، بكيل، بلاد اكتبر، بلاد الجشه... نام برده و به تناسب به ذكرى از تاريخ و مشاهير هر ناحيه پرداخته است. اين قسمت را به جمله «...هذا آخر ما عرفنا من الأقاليم الأول و...پس از آن به قلم جلى و رنگه‌نويسى به زر عنوان «إقليم الثاني» را آغاز نموده و پس از ذكر الأبلق، أجأ و [[سلمی، محمد بن حسین |سلمى]] و ارائه چند بيت شعر به توضيح البحرين با ذكر موقعيت جغرافيايى آن در ناحيه «بين البصرة و عمان» پرداخته و شرحى از «الصدف بمجمع البحرين» و ذكرى از تاريخ و اقدامات قرمطيان در آن ناحيه داده است.
مقدمه سوم با عنوان «المقدمة الثالثة في أقاليم الأرض» با نقل از ابوالريحان الخوارزمى، در توضيح دايره معدل النهار آغاز شده و به بخش‌هاى شمالى، جنوبى، ربع مسكون، فواصل طولى و عرضى اقاليم شرق و مغرب و به‌ويژه به ارائه طرح دايره مضاعف به قطر حدود 10 سانتى متر همراه با تعيين خط استوا و جهات الشمال، الجنوب، المشرق، المغرب پرداخته و با تعيين مدارات شمالى، نقاط جهان هم‌عصر مؤلف روى مدارات تعيين شده و به‌ويژه از «البلاد الزنج، خليج اخضر، سرنديب، سند، مكران، خليج فارس، عمان، کرمان، حجاز، شيراز، صعدا، مصر، يمن، زنگبار، بلاد افريقيه، بربر، خليج بربرى، بحر المغرب و الروم و الشام، قسطنطنيه، طنجه، اندلس» و پس از آن شرح مبسوطى از نقاط ارائه داده و مطالب با الإقليم الأول در شرح اقاليم سبعه آغاز گرديده است و به ذكر مسافات و مختصات جغرافيايى نقاط و ذكر بعضى مواضع معروف در هر اقليم پرداخته است و در ميان مطالب به ارائه شواهد اشعار عربى همراه با رنگه‌نويسى به سرخى، قلم زر و نوعى لاجورد پرداخته است و به‌صورت الفبايى از سرزمين‌هاى النجه، بكيل، بلاد اكتبر، بلاد الجشه... نام برده و به تناسب به ذكرى از تاريخ و مشاهير هر ناحيه پرداخته است. اين قسمت را به جمله «...هذا آخر ما عرفنا من الأقاليم الأول و...پس از آن به قلم جلى و رنگه‌نويسى به زر عنوان «إقليم الثاني» را آغاز نموده و پس از ذكر الأبلق، أجأ و [[سلمی، محمد بن حسین |سلمى]] و ارائه چند بيت شعر به توضيح البحرين با ذكر موقعيت جغرافيايى آن در ناحيه «بين البصرة و عمان» پرداخته و شرحى از «الصدف بمجمع البحرين» و ذكرى از تاريخ و اقدامات قرمطيان در آن ناحيه داده است.


مؤلف در خاتمه اين بخش با عنوان «قال صاحب عجائب الأخبار» و نقل‌هايى در خصوص عجايب سرزمين هند با عنوان قال المسعودي و «قال صاحب تحفة الغرائب» ايضا از بلاذرى نام برده و در خاتمه به عنوان «إقليم الثالث» اشاره كرده و موقعيت اين اقليم را براساس نصف النهار مربوط به مختصات جغرافيايى آن و سرزمين‌هاى اين اقليم از مشرق «بلاد الصين ثم الهند و... و ينتهي إلى بحر المحيط» ذكر كرده و به شيوه معمول بر اساس حروف الفبا از نواحى و شهرهاى اين بخش با ذكر نام ابرقو «بلدة مشهورة بأرض فارس...»، نام برده است و پس از آن از ارجان، الأردن، الإسكندرية و... نام برده و مشاهير علما و حكماى هر قسمت را همراه با ذكر بعضى عجايب آن نواحى ذكر نموده است؛ از جمله در ذكر الإسكندرية از حكماى يونانى و مسعودى، باب السحره اسكندريه و منار عظيم آن را ايضا «من عجايبها ما ذكر ابوالريحان في الآثار الباقية» نام برده و طرحى با عنوان «هذه صورة المنارة الباقية الآن» ارائه داده است و از اصطخرى صاحب کتاب الأقاليم، «ابن الأثير الجزري في تاريخه...»، شهر «أسيوط و معادن و عجايبها» ذكر نموده است؛ آنگاه از افيق، انطاكيه و از گرماى خوزستان، حشرات آن ناحيه و انواع خرما و شكر، اهواز و «ناحية بين البصرة و فارس يقال لها خوزستان» نام برده است و بسيارى از نقاط و شواهد را پس از آن ارائه نموده؛ آنگاه به جنابه (گناوه كنونى) پرداخته و چنين نگاشته است:
مؤلف در خاتمه اين بخش با عنوان «قال صاحب عجائب الأخبار» و نقل‌هايى در خصوص عجايب سرزمين هند با عنوان قال المسعودي و «قال صاحب تحفة الغرائب» ايضا از بلاذرى نام برده و در خاتمه به عنوان «إقليم الثالث» اشاره كرده و موقعيت اين اقليم را براساس نصف النهار مربوط به مختصات جغرافيايى آن و سرزمين‌هاى اين اقليم از مشرق «بلاد الصين ثم الهند و... و ينتهي إلى بحر المحيط» ذكر كرده و به شيوه معمول بر اساس حروف الفبا از نواحى و شهرهاى اين بخش با ذكر نام ابرقو «بلدة مشهورة بأرض فارس...»، نام برده است و پس از آن از ارجان، الأردن، الإسكندرية و... نام برده و مشاهير علما و حكماى هر قسمت را همراه با ذكر بعضى عجايب آن نواحى ذكر نموده است؛ از جمله در ذكر الإسكندرية از حكماى يونانى و مسعودى، باب السحره اسكندريه و منار عظيم آن را ايضا «من عجايبها ما ذكر ابوالريحان في الآثار الباقية» نام برده و طرحى با عنوان «هذه صورة المنارة الباقية الآن» ارائه داده است و از اصطخرى صاحب کتاب الأقاليم، «ابن الأثير الجزري في تاريخه...»، شهر «أسيوط و معادن و عجايبها» ذكر نموده است؛ آنگاه از افيق، انطاكيه و از گرماى خوزستان، حشرات آن ناحيه و انواع خرما و شكر، اهواز و «ناحية بين البصرة و فارس يقال لها خوزستان» نام برده است و بسيارى از نقاط و شواهد را پس از آن ارائه نموده؛ آنگاه به جنابه (گناوه كنونى) پرداخته و چنين نگاشته است:
۶۱٬۱۸۹

ویرایش