۱۰۶٬۳۲۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'زندگینامه' به 'زندگینامه') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '¬' به '') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| توضیح تصویر = | | توضیح تصویر = | ||
| نام کامل = | | نام کامل = نظامالدین بن عبدالشکور عمری فاروقی بلخی تهانیسری | ||
| نامهای دیگر = | | نامهای دیگر = | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
| طول عمر = | | طول عمر = | ||
| نام همسر =دختر | | نام همسر =دختر جلالالدین تهانیسری | ||
| فرزندان = | | فرزندان = | ||
| خویشاوندان = | | خویشاوندان = جلالالدین تهانیسری | ||
| دین = اسلام | | دین = اسلام | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
| اساتید = | | اساتید = | ||
| مشایخ = | | مشایخ = جلالالدین تهانیسری | ||
| معاصرین = نورالدین محمد جهانگیر شاه | | معاصرین = نورالدین محمد جهانگیر شاه | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
پس از مرگ جلالالدین محمد اکبرشاه(سل سییی یی ی963-1014ق)، نورالدین محمدجهانگیر(سل 1014-1037ق) ــ کـه از ارادتمندان شیخ بود ــ بر مسند پادشاهیِ هند نشست، اما در همان نخستین سالِ حکومت، فرزندش خسرو برضد او شورش کرد و در راه اکبرآباد به تهانیسر به دیدار شیخ رفت. با آنکه در این دیدار نظامالدین او را از این کار باز داشت، اما بدگویان و دشمنان نظامالدین به جهانگیر وانمود کردند که شیخ به شاهزاده خسرو نوید فتح داده است، و به همین سبب، جهانگیرشاه از نظامالدین رنجیده خاطر گشت و وی را به حجاز فرستاد. تهانیسری پس از ادای فریضۀ حج در مکه، به مدینه رفت و چند سالی را در آنجا ماند و ظاهراً در 1020ق/1611م از راه دکن به هند بازگشت و با گذر از بیجاپور، به تهانیسر رفت؛ اما اندکی بعد آنجا را نیز ترک گفت و به بلخ مهاجرت نمود و در آنجا با استقبال مردم و حاکم بلخ، امامقلیخان ازبک مواجه گردید. | پس از مرگ جلالالدین محمد اکبرشاه(سل سییی یی ی963-1014ق)، نورالدین محمدجهانگیر(سل 1014-1037ق) ــ کـه از ارادتمندان شیخ بود ــ بر مسند پادشاهیِ هند نشست، اما در همان نخستین سالِ حکومت، فرزندش خسرو برضد او شورش کرد و در راه اکبرآباد به تهانیسر به دیدار شیخ رفت. با آنکه در این دیدار نظامالدین او را از این کار باز داشت، اما بدگویان و دشمنان نظامالدین به جهانگیر وانمود کردند که شیخ به شاهزاده خسرو نوید فتح داده است، و به همین سبب، جهانگیرشاه از نظامالدین رنجیده خاطر گشت و وی را به حجاز فرستاد. تهانیسری پس از ادای فریضۀ حج در مکه، به مدینه رفت و چند سالی را در آنجا ماند و ظاهراً در 1020ق/1611م از راه دکن به هند بازگشت و با گذر از بیجاپور، به تهانیسر رفت؛ اما اندکی بعد آنجا را نیز ترک گفت و به بلخ مهاجرت نمود و در آنجا با استقبال مردم و حاکم بلخ، امامقلیخان ازبک مواجه گردید. | ||
باید توجه داشت که در پارهای منابع دربارۀ ترتیب سفرها و نیز تاریخ رفتن و بازگشتن او، | باید توجه داشت که در پارهای منابع دربارۀ ترتیب سفرها و نیز تاریخ رفتن و بازگشتن او، آمیختگیها و اشتباهاتی وجود دارد. اما با توجه به تصریح توزک جهانگیری بر ملاقات جهانگیر با نظامالدین در 1014ق و سپس فرستادن او به حجاز، میتوان دریافت که سفر او به مکه در 1014ق، و بازگشتش به هند احتمالاً در 1020ق بوده است. برخی منابع نیز به دوبار تبعید او ــ یکبار به حجاز و بار دیگر به بلخ ــ اشاره کردهاند و این امر با این واقعیت که وی پس از بازگشت به تهانیسر به دلیل نامعلومی آنجا را ترک گفت و به بلخ رفت، هماهنگی دارد. | ||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
==آرای عرفانی== | ==آرای عرفانی== | ||
تهانیسری اهل شعر و سماع، و آگاه از علوم غریبه بود و در تربیت مریدان مهارت داشت. وی حنفیمذهب و وابسته به طریقۀ چشتیِ صابری بود، اما مشرب خاصِ خود را داشت. نظامالدین در تصوف پیرو طریق عشق بود و این امر از | تهانیسری اهل شعر و سماع، و آگاه از علوم غریبه بود و در تربیت مریدان مهارت داشت. وی حنفیمذهب و وابسته به طریقۀ چشتیِ صابری بود، اما مشرب خاصِ خود را داشت. نظامالدین در تصوف پیرو طریق عشق بود و این امر از شرحهایی که بر سوانح غزالی و لمعات عراقی نوشته است، آشکار میشود. به علاوه، نظامالدین از معتقدان به وحدت وجود بود و این موضوع، صوفی مشهور معاصر او، احمد سرهندی را که از قائلان به وحدت شهود و مخالفان وحدت وجود بود، به واکنش واداشت، تا آنجا که در چند نامۀ خود به نظامالدین، ضمن انتقاد از برخی رفتارها و آداب پیروان او، کوشید تا به زعم خود شبهات موجود را برطرف کند و موضع نظامالدین را اصلاح نماید. متأسفانه دربارۀ پاسخهای احتمالی نظامالدین به این نامهها شواهدی در منابع یافت نمیشود. | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
==آثار== | ==آثار== | ||
آثار: با آنکه در بیشتر منابع به درس ناخوانده بودن نظامالدین اشاره شده است، اما همۀ منابع او را صاحب | آثار: با آنکه در بیشتر منابع به درس ناخوانده بودن نظامالدین اشاره شده است، اما همۀ منابع او را صاحب کتابها و رسائلی دانستهاند که از آن جمله است: | ||
1. شرح لمعات عراقی، که نظامالدین در مدت اقامت خود در حجاز، بخشی از آن را در مکه، و بخشی را در مدینه نوشته است و نسخههای خطی آن با | 1. شرح لمعات عراقی، که نظامالدین در مدت اقامت خود در حجاز، بخشی از آن را در مکه، و بخشی را در مدینه نوشته است و نسخههای خطی آن با نامهای تجلیات جمال و معدنالاسرار موجود است. | ||
2. بحرالتصوف، که شرحی بر سوانح العشاق احمد غزالی است. | 2. بحرالتصوف، که شرحی بر سوانح العشاق احمد غزالی است. | ||
3. تفسیر سورۀ فاتحه و | 3. تفسیر سورۀ فاتحه و بخشهای دیگری از قرآن از جمله جزءهای 7، 29 و 30، که نسخ خطی آن هر یک دربردارندۀ بخشهایی از این تفسیر است و با نامهای ریاض القدس، تفسیر نظامی و تفسیر سورۀ فاتحه نیز خوانده میشود. | ||
4. رسالۀ حقیقت، یا رسالۀ حقیه یا رساله فی التوحید، که در بیان 7 مرتبۀ توحید است. | 4. رسالۀ حقیقت، یا رسالۀ حقیه یا رساله فی التوحید، که در بیان 7 مرتبۀ توحید است. |