۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آيت الله ' به 'آیتالله ') |
جز (ویرایش Hbaghizadeh@noornet.net (بحث) به آخرین تغییری که Mreza_fasihy@yahoo.com انجام داده بود و...) |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
«المقالات الغرّية فى تحقيق المباحث الاصولية» اثر | «المقالات الغرّية فى تحقيق المباحث الاصولية» اثر آيت الله ميرزا صادق تبريزى است كه آقابزرگ طهرانى با نام «المقالات الغرويّه» از آن ياد كرده است. مرحوم ميرزا صادق تبريزى كه از شاگردان معروف شيخ هادى تهرانى است معمولاً در مشرب اصولى خاص خود از او پيروى ميكند كه كراراً دراين كتاب ديده مى شود. | ||
== ساختار:== | == ساختار:== | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
مولف بعد از بررسى مفاهيم بكار رفته در تعريف اصول بيان مىكند كه حكم داراى سه مرحله است: مرحله اول، مرحلهاى است كه در آن حكم براى واقعه خاصى ثبوت يافته و جعل مىشود. مرحله دوم، مرحلهاى است كه در آن حكم به شخص تعلق مىگيرد. مرحله سوم، مرحلهاى است كه حكم شرعى بر مكلّف منجّز مىشود؛ به اين معنا كه حكم به حدّى مىرسد كه در صورت مخالفت با آن، بر آن عصيان اطلاق شده و مكلف مستحق عقاب مىشود. ايشان تعريف مشهور را مورد نقد و بررسى قرار مىدهد و موارد نقض آن را آشكار مىسازد. قبل از تبيين موضوع علم اصول، موضوع علم تحقيق مىشود. موضوع علم چيزى است كه در آن از عوارض ذاتيه آن بحث مىشود. مشهور براى عرض هفت معنا ذكر كردهاند كه نويسنده ضمن شمارش آنها به موارد اختلاف اصوليين پيرامون آنها اشاره مىكند. | مولف بعد از بررسى مفاهيم بكار رفته در تعريف اصول بيان مىكند كه حكم داراى سه مرحله است: مرحله اول، مرحلهاى است كه در آن حكم براى واقعه خاصى ثبوت يافته و جعل مىشود. مرحله دوم، مرحلهاى است كه در آن حكم به شخص تعلق مىگيرد. مرحله سوم، مرحلهاى است كه حكم شرعى بر مكلّف منجّز مىشود؛ به اين معنا كه حكم به حدّى مىرسد كه در صورت مخالفت با آن، بر آن عصيان اطلاق شده و مكلف مستحق عقاب مىشود. ايشان تعريف مشهور را مورد نقد و بررسى قرار مىدهد و موارد نقض آن را آشكار مىسازد. قبل از تبيين موضوع علم اصول، موضوع علم تحقيق مىشود. موضوع علم چيزى است كه در آن از عوارض ذاتيه آن بحث مىشود. مشهور براى عرض هفت معنا ذكر كردهاند كه نويسنده ضمن شمارش آنها به موارد اختلاف اصوليين پيرامون آنها اشاره مىكند. | ||
وى ادامه مىدهد كه در رابطه با موضوع علم اصول گفته مىشود كه مشهور و از جمله | وى ادامه مىدهد كه در رابطه با موضوع علم اصول گفته مىشود كه مشهور و از جمله ميرزاى قمى فرمودهاند: موضوع علم اصول ادله اربعه است آنهم با وصف دليليت يعنى موضوع مقيد و موصوف به وصفى با وصفش و حيثيت تقييديهاش. مرحوم صاحب فصول معتقد است كه موضوع علم اصول ادله اربعه است اما نه با وصف دليليت بلكه بما هى يعنى ذوات الادله الاربعه با قطع نظر از وصف حجيّت. | ||
گروهى از متأخرين مىگويند علم اصول موضوع معينى ندارد ولى | گروهى از متأخرين مىگويند علم اصول موضوع معينى ندارد ولى مرحوم آخوند تصريح مىكند كه موضوع علم اصول مفهوم كلى منطبق بر موضوعات مسائل علم است.مولف همه اقوال را بيان كرده و يكايك آنها را مورد بررسى قرار مى-دهد. | ||
ميرزا صادق در مقاله اول به بحث پيرامون مباحث لغت مىپردازد و آن را از وجوه مختلف بررسى مىكند مانند تقسيم مفهوم به كلى و جزئى، بيان حقيقت وضع، معناى دلالت، حقيقت بودن لفظ در ارائه معناى خودش، علائم حقيقت و مجاز، بررسى اشتباه لفظ در استعمال بين حقيقت و مجاز، شك در مراد و مسأله تعويل، تقسيم حقيقت به لغوى و عرفى و شرعى، بحث صحيح و اعم، مشتق. مولف در هركدام از اين فصول نظريات ابتكارى ارائه مىدهد كه بيشتر آنها متأثر از نظريات استادش شيخ هادى تهرانى است. | ميرزا صادق در مقاله اول به بحث پيرامون مباحث لغت مىپردازد و آن را از وجوه مختلف بررسى مىكند مانند تقسيم مفهوم به كلى و جزئى، بيان حقيقت وضع، معناى دلالت، حقيقت بودن لفظ در ارائه معناى خودش، علائم حقيقت و مجاز، بررسى اشتباه لفظ در استعمال بين حقيقت و مجاز، شك در مراد و مسأله تعويل، تقسيم حقيقت به لغوى و عرفى و شرعى، بحث صحيح و اعم، مشتق. مولف در هركدام از اين فصول نظريات ابتكارى ارائه مىدهد كه بيشتر آنها متأثر از نظريات استادش شيخ هادى تهرانى است. |
ویرایش